فکر کردی اگه خواهر داشتی اینطور بود واقعا؟ شاید تو اطرافیانت دیدی ولی من که ندیدم نمونش خواهر دهه هشتادی خودم نداشتن دردش از داشتن و بدرد نخوردنش بهتره.هرکی به فکر خویشه. تو یه با دست چندتا هندونه برداشتی. ایشالا چیزی تاآذر نمونده تموم میشه قراردادت تو موقعیت های دیگه ادامه میدی تدریسو. تونستی پسرتو بذار مهد یه مدت هم برای تو هم خودش خوبه. از پس شوهرامون بر نیومدیم ولی دخترتو یه جوری بار بیار که یا تو کارای خونت یا مادربزرگش کمکت کنه
اووو خواهر همه همینینم...من ک خواهر و مادر دارم ولی ماهی یکبارم خونشون نمیرم اونم با س بچه شاغلم هستم
بنظرم در شرایط کاملا خوش و بدون عصبانیت با شوهرت حرف بزن و ازش کمک بخواه
بگو احساس فشار رو خودت میکنی
الهی خدا کمک حالت باشه انشاالله انشاالله
الهیییی عزیزم انشالله بچه هات بزرگ میشن کمک حالت میشن
یه مغازه ی کوچیک لوازم التحریر هم دارم خرید و فروش مغازه هم رو دوشمه.. البته شریک دارم ولی باید منم باشم... کاش شریکم میفهمید واقعا این همه نمیتونم خودمو درگیر کارهای مغازه کنم.. دارم نابود میشم. از طرفی تدریس هم میکنم... تا آذر ماه قرارداد دارم روز شماری میکنم تموم شه تمدید نکنم... آخه روزهای تدریس پسرم پیش مامانمه... دیگه مامانم نمیتونه نگهش داره... کاش شوهرم یکم کمک حالم بود. راستشو بخوایید دائم وقتهایی که تو خونست سرش تو گوشیه... یبارم پسرمو دستشویی نبرده با غذا نداده.. تمام کارهای خونه و بچه ها پا منه.. شب که میاد خونه باید غذا آماده کشیده شده باشه... حتی ظرفها رو هم جمع نمیکنه... حالم خیلی بده.. کاش یکی بود باهاش حرف میزدم... چقدر بی کسی بده... کاش یه خواهر داشتم با جون و دل یه روز بچه هامو میبرد خونش نگه میداشت... 😪😪😪😪
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.