۶ پاسخ

سلام منم دخترم دقیقا مثل شما بود
۳ هفته پیش خدا کمکم کرد و ازش گرفتم.
البته از قبل باهاش صحبت کرده بودم که تو بزرگ داری میشی کم کم نباید ممه بخوری.
یه روز نصف روز از من دور بود و همه حواسش به بازی و بازیگوشی بود.
شب هم با کمک بقیه تو ماشین خوابید. و از فرداش بهش گفتم تلخ شده و تو دیگه بزرگ شدی ولی بجاش میتونی مثلا فلان چیز خوشمزه رو بخوری. تا ۴ روز هم بهونه می‌گرفت ولی رفتم خونه مامانم و جایی بود که مدام سر گرم بازی بود و دورش شلوغ بود.خداروشکر از سرش افتاد.
واقعا راسته که هر بچه دفترچه راهنمای خودش را داره.چون من بچه ام اصلا با روش تدریجی کنار نیومد.

من دوماهه خیلی کم کم شیر روزش رو کردم ی بار اونم عصری ک میخاد بخابه.چون فقط با شیر میخابه،و شب ک میخاد بخابه میخوره ولی این دو سه وعده رو نتونستم بگیرم شاید دیگه آخرش مجبور بشم چسب زخمی چیزی بزنم چون تا می می نخوره نمیخابه.اول ک تا شب آویزون بود بهم ولی تو این دوماه تا میفهمم میخاد بیاد سراغم بازی میچیدم ،خوراکی های مختلف میدم یادش رفت

اصلا یکدفعه نگیر روحیه ش خراب میشه.دگ کم کم دفعات شیرش و کم کن مثلا روزی ۶ بار بهش شیر میدی تا چن روز بکن ۵ بار بعد یه مدت بکن ۴ بار و اینطوری کم تر کن.خوراکی بیشتر بگیر باید تدریجی بگیری

سر سینت مو بچسبون بگو اوف شده لولو شده من به همین روش از شیر گرفتمش حتی میزاشتم اون موهه رو بکنه دهنش بدش میومد میرفت

‌پسرمنم خیلی وابستس غذا نمیخوره همش شیر میخاد ندم خونه رو میزاره سرش اول اسفند ماه میشه ۲ سالش از الان دارم فکر میکنم چطوری از شیر بگیرم میدونم خیلی سخت شده کل روز شیر ندادم ولی باز اروم نشده جیغ فقط میکشه غذام اصلا نخورد

شیر خودت. میدی یا شیر خشک؟

سوال های مرتبط