۱۱ پاسخ

شاید چیزی تو مدرسه اذیتش کرده یا تو راه اذیت شده ...
فقط باهاش همدلی کن خیلی توجه کن بهش
باهاش حرف بزن ببین مشکل از کجاس
همدلی خ مهمه

افسردگی تو بچه ها هم شایعه هست ، از مشاور مدرسه هم کمگ بگیر ،

دختر منم همینجوری بود عادت میکنن

سلام دوستم
پاییز خودش دلگیر هست و از این حساب همه دارن
و ضعف جسمی هم این روحیات بدتر می‌کنه
اگر کم خونی داره سعی کن دارو بدی
شربت شیره انگور بدی
خرما بدی
سیب رنده ریز کن گلاب بریز توش
بزار عطر گل محمدی و گلاب رو بو کنه
احساس میکنم بهتر شه...

عزیزم فقط باید باهاش صحبت کنی من کلاس اول همه اش فرار میکردم همه اش فکر میکردم منو از مامانم جدا میکنن انقدر فرار کرده بودم میخواستم برم حیاط دستشویی یکی رو نگهبان باهام میفرستادن باز فرار میکردم آخر سر داییم ی توگوشی بهم زد برگشتم مدرسه در صورتی که من فقط نیاز داشتم مامانم باهام حرف بزنه همین شما هم حرف بزن اینکه بگی فقط چند ساعت پیش هم نیستیم یا مثلاً برو مدرسه ۵ ساعت دیگه باز کنار همیم براش از بازی با دوستاش بگو و... فقط باهاش صحبت کن

باهاش بازی کن بهش اطمینان بده هیچوقت تنهاش نمیزاری براش چیزی که خوشحال میکنه بخر یه خانه بازی ببرش تو مدرسه هم بپرس ببین شرایط چجوریه شاید چیزی ناراحتش کرده ولی خودش این اخریو متوجه نشه

تا میتونی مدام باهاش حرف بزن و انگیزه بده

ببرش خودت با دخترا آشناش کن و دوست براش پیدا کن بهتر میشه

خب احتمالا یدفعه ازت جدا شده بخاطر اضطراب جداییه، قبلا مهد یا پیش دبستانی نرفته؟

الهی حتما خیلی اذیت
براش هدیه بگیر ببرش شهر بازی یه جوری خوشحالش کن هم مدرسه هم بچه جدید بهمش ریخته

طبیعیه خوب میشه دل ب دلش بده

سوال های مرتبط

مامان دیاکو مامان دیاکو ۱۷ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟
امشب خیلی ناراحتم اومدم باهاتون درد و دل کنم😭
من وقتی میرم خونه خانواده شوهرم هی بچه رو ب خودم نمیچسبونم ک فک کنن نمیخام با بچم بازی کنن همش میزارم باهاشون وقت بگذرونه امشب داشت باهاشون بازی میکرد منم داشتم باشوهرم حرف میزدم متوجه نشدم ک دیگ بازی نمیکنن نشستن پسرم رفت رو‌مبل از رو مبل افتاد سرش خورد زمین و گردنش برگشت😭😭الهی بمیرم بچم کبود شد شوهرم پرید بچه رو بغل کرد اما من انگار شوکه شدم اصلا نمیتونستم حرف بزنم خانواده شوهرم هی گفتن اره ما هرچی گفتیم بچه میفته تو بلند نشدی هواست نبوده😔بخدا من بعد از زایمانم داغون شدم ب علاوه دردایی ک‌ دارم کم خونی خیلی شدید دارم در حدی ک پسرم شیرمو‌میخوره بی حال میشم انگار جونی برام نمیمونه بااین حال ی لحظه چشم از پسرم برنمیدارم اما همش میگن تو مواظب بچه نیستی چرا نمیتونی بچه نگداری اوردی اخه من دیگ چکار کنم بخدا خستم دیگ نمیدونم باید چکار کنم ک مادر خوبی باشم😭😢