چندروز پیش جایی بودم وزیر بغلم را با دستمال مرطوب بچه پاک کردم بعد شبش رفتم حمام موقع شستن بدنم، متوجه شدم زیربغلم یه برجستگی هست، نگاه کردم انگار یه جوش بزرگ ولی اصلا دردی نداشت تا اینکه فردا شبش به شدت درد داشتم، جوری که دستم رو نمیتونستم تکون بدم، از اون روز چون سرکار بودم ونمیتونستم مرخصی بگیرم، دکتر هم نرفتم به خیال اینکه جوش چرکی هست، بیخیالش شدم الان دردش کمتر شده ولی اون قرمزی کشیده وحالت بیضی شکل پیدا کرده ووقتی دست میزنم اندازه یه گردو از زیر بغلم از داخل یه چیز توده مانند هست، کسی تا حالا اینجوری شده؟ اون قرمزی هم به نظر نمیاد سر باز کنه، خودم میگم شاید آبسه کرده یا به اون دستما مرطوب حساسیت داشتم، به نظرتون چکار کنم، میدونم دکتر برم باید سونو، مامو گرافی کلی مسیر رو طی کنم از یه طرف اصلاااا وقتش رو ندارم، واقعا موندم، از یه طرف میگم شاید عفونت کرده، انتی بیوتیک مصرف کنم، ببینم چه تغییری میکنه، اگر جواب نداد برم دکتر

۱۳ پاسخ

سلامتیت ینی انقد بی ارزش هست؟
حتمن دکتر باید بری
اگر نمیتونی توی اسنپ شرح حالت رو ب یه متخصص بگو برات سونو و آزمایش بنویسه

عزیزم فقط بایدبری دکتر

چون درد میکنه چیز بدی نیست .احتمالا جوش یا ب بقول شیرازی ها کورک هست و باید سر باز کنه ولی حتما دکتر برو
از عطاری روغن سیاه بگیر بزن روش بانداژتم روغنی کن بچسبون زیر بغلت یکی دو بار این کارو کنی اگر جوش باشه سر باز میکنه میاد بیرون .
جدیدا آمپولی واکسنی چیزی نزدی؟ تو دستت منطورمه

تنها باید بری دکتر عزیزم بی خیال رد نشو

سر خود دارو مصرف نکنید
سلامتی مهم تر از هرچیزی دیگر هست
اول به خودتون برسید
چند روز چیزی نخورید دارو اگر خوب نشد برید دکتر

سرخود دارو نخور اونم آنتی بیوتیک سعی کن دکتر بری حتما

منم زیاد برام پیش اومده سر باز میکنه ولی طول میکشه خیلی هم درد داره وقتی مو توش گیر میکنه و از پوستم نمیتونه بیرون بیاد اینجوری میشه

منم بنظرم یه وقتی باز کن برو دکتر

اول سونوبرو تابعدهنوزسونونرفته ماماگرافی هم براخودت پیچوندی

حتما حتما حتما برو دکتر خیال خودت هم راحت میشه

احتمالا غدد لنفاوی اگر دارو بخوری جذب میشه مال خواهر من سر باز کرد

شاید غده لنفاوی باشه

بنظرم برو دکتر

سوال های مرتبط

مامان مرسانا مامان مرسانا ۴ سالگی
بچه ها جاریم تو زندگیش مشکل داره که شاید ۵۰ درصد مقصر خودش باشه نمیدونم ولی بچه اش یه سال از بچه ی من بزرگتره و خیلی عصبی هست و پرخاشگر من با مادرشوهرم یه جا زندگی می‌کنیم و اون هفته ای یکی دو بار میاد اینجا و دوست داره با بچه ام بازی کنه لچه ی منم اونو دوست داره ولی اون نهایتا ده دقیقه با ش بازی کنه باقیش دیگه فقط اذیت میکنه و همش میگه من باهات قهرم و باهات بازی نمیکنم و دست به این نزن و اشک بچمو درمیاره اهل دویدن و بازی نیست کلا فقط میخاد بشینه یه گوشه و غر غر کنه بعدم شاید تا ۷ ساعت یا بیشتر کسی نیاد دنبالش اگه بیان بازم می‌مونن من از زندگیم میمونم چون بچم نمیاد تا وقتی اون اونجاست اگه بخوایم بیاییم شروع میکنه به گریه و زدن توسری و داد زدن و ‌کشیدن موهاش یا که دنبالمون میاد و دیگه نمیره یا دخترم هی میخاد بره اون طرف به هوای اون بارها به مادرشوهرم گفتم وقتی میاد نیا دم خونه ی ما یا به دختر من اطلاع نده ولی بازم تا میاد میادتش دم خونمون نمیدونم چیکار کنم واقعا
مامان ابتین مامان ابتین ۴ سالگی
سلام نوزاد من شب ششم تولدش توی بیمارستان بخش زردی بستری بودیم ولی نمیدونم چرا از ساعت فک کنم یک واینا بود تا ساعت پنج صبح هی گریه کرد و بیقرار بود تا یه ذره خوابش میبرد و میزاشتمم تو دستگاه بازم بیدار میشد و گریه میکرد با خودم میگم نکنه کسی بهش اسیب زده من متوجه نشدم 😣 اخه تو اینترنت نوشته یکی از نشانه های ضربه به سر گریه های طولانیه نوزاده .... روز قبلش یکی از هم اتاقی ها خواست دست بچم بزنه و من با لحن تند گفتم نکن دست نزن ولی بعدش معذرت خواهی کردم ولی میگم شاید لج کرده همش میترسم نکنه بعدش اسیبی به بچم زده، همش میگم کاش بخش زردی دوربین داشت تا ببینم کسی به بچم اسیب نزده یه خانم دیگه هم بود همش میگفت من میخا رو مبل بخابم و من گفتم من کمرم درد میکنه و جای منه چون خودشم مبل کناری رو داشت حالا شک کردم شایدم اون بوده به بچم اسیب رسونده ....اخه بچم روز قبلش بش۳۰ سیسی شیر خشک نان دادم بالا اورد و اخرشبم همونطور که گفتم گریه کرد ،فقط اون شب تا صب گریه کرد بعدش هرشب میخابه و عصرا فقط گریه میکنه