۱۲ پاسخ

چرا میگن هشت ساعت چیزی نخور چجوری به بچه شیر بدیم پس اون هشت ساعت که چیزی نخوردی بهت سرم وصل بود آخه من چیزی نخورم فشارم میوفته چشام تاریکی میشه

مبارکت عزیزم

عزیزم چقدر عمل سزارین طول میکشه ؟نیم ساعت بیشتره ؟

بیمه تکمیلیت چی بود؟ و اینکه شیافو کی میذاره برامون؟ خودمون میتونیم بذاریم؟

مگه بی حسی نبودی؟ چرا ۸ ساعت سرتو تکون ندی؟ تو ریکاوری میارن برای شیردادن؟

کمر درد دارید؟

پ اون‌۸ ساعت بچه چطور شیر بخوره؟

مبارک باشه😍
دکترتون کی بود عزیزم ؟ و هزینه چقدر شد

خداروشکر که به سلامتی زایمان کردید❤️
میگم حتما یکی باید شیاف رو بذاره خودمون نمی‌تونیم بذاریم؟ من خیلی معذب میشم واقعا🫤

میارک عزیزم

بسلامتی گلم خیلی مبارکه قدمش پراز خیرو برکت ان شاالله😍

ماساژ رحمی درد داشت؟بی حسی ترس نداشت؟

سوال های مرتبط

مامان دخملی مامان دخملی ۳ ماهگی
آقا خیلی زیاد شد توضیحاتم از ریکاوری منو بردن که ببرن بخش تو راهرو همسرمو دیدم و خیالش از بابت من راحت شد
قسمت سخت بعدی این بود که با اون دردا تختم رو چسبوندن به یه تخت دیگه و گفتن خودمو بکشونم رو اون تخت
واقعا برام سخت بود
ساعت ۵ عصر دخترم بدنیا اومد و ساعت ۱۱ من تو بخش بودم گفتن دیگه میتونم سرمو تکون بدم و از ساعت ۴ میتونم مایعات بخورم
ولی من تا ساعت ۴ تکون نخوردم و بالش زیر سرم نذاشتم
دردا هم خب سخت بود ولی سه ساعت یه بار دوتا شیاف میزاشتم
وقتی تونستم مایعات بخورم دوتا نسکافه تو یه لیوان آبجوش مامانم قاطی کرد و داد بهم خوردم و تا میتونستم آبمیوه و آب کمپوت و این چیزا خوردم
بعدشم یه شربت و شیاف بیزاکودیل دادن بهم و گفتن پاشم راه برم
خیلی درد داشت و سخت ترین قسمت سزارین برام این راه رفتن بود ولی خب هرچی گذشت راه رفتن هم برام قابل تحمل شد
عصر اون روز مرخص شدیم و دردای خونه هم با شیاف قابل تحمل بود

برگردم عقب قطعا همین راهو بازم انتخاب میکنم و از انتخابم خیلی راضیم و اینکه اونقدری که فکر میکردم ترسناک و وحشتناک نبود
دیگه همین.
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ ماهگی
سلام خانما خوب اومدم از تجربه زایمان سزارین ام بگم
دکتر من ۱ هفته قبل نامه بستری مو داد بعدم رفتم یدونه آزمایش دادم و رفتم پیش مشاور دکتر بیهوشی
من ۲۱ بهمن روز یکشنبه ساعت ۸ صبح رفتم بیمارستان
اونجا کاری بستری مو انجام دادم
و بعدم بیمارستان ولیعصر تبریز زایمان کردم
و بعد بهم گفته بودن از ۱۲ شب چیزی نخورم و بعد رفتم اتاقم اونجا اومدن برام سوند گذاشتن گذاشتن سوند اولش یکم درد داشت بعدش اومدن و منو بردن اتاق عمل ساعت ۱۰ بود که رفتم اتاق عمل و بعدش از آمپول بی حسی از کمر زدن که من هیچ دردی احساس نکردم بعدش پاهام که گرم شد زود شروع کردن واسه برش من حین عمل که حالت تهوع دست داد برام آمپول زدن و عمل شروع کردن و چند ثانیه بعد دختر قشنگم به دنیا اومد اون پاک کردن گذاشتن روی سینه ام و بعدش بخیه هارو زدن و یه ساعت بردن ریکاوری بعدش رفتم اتاقم درد داشتم برام شیاف گذاشتن بعدش چند ساعت بعد اومدن سوند در آوردن کمک کردن راه رفتم فقط اولین راه رفتن خیلی سخت ولی بعدش کم کم خودت می تونی راه بری و بعدش چند ساعت خودشون میان بهت سر میزنن و اگه درد داشتی خودشون شیاف میزارن برات اگه راه برین کم کم خیلی راحت میشه براتون و در کل بگم که اونجوری که میگن سزارین سخت نیست و بعد ۶ ساعت اومدن به من گفتن مایعات بخورم فقط یک روز اول سخت برات که اونم با شیاف می تونی درد تحمل کن و بعد از اینکه رفتین دستشویی بزرگ میگن که بهتون می تونید همه چیز بخورید و در کل که سزارین خیلی راحت تر از زایمان طبیعی است
مامان لیانا👼🏻💗 مامان لیانا👼🏻💗 روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین
پارت سه:

بعدش خوابم میومد خوابیدم بیدار ک شدم ۵ دقیقه بعدش عملم تموم‌شد . کل عملم حدود ۴۰-۴۵ دقیقه طول کشید
بعد یه تخت دیگه آوردن گذاشتنم رو اون بردنم ریکاوری
تو ریکاوری لرز خیلی شدید داشتم جوری که تختم میلرزید
اونجام بهم یه آمپول زدن خوب شدم
حدود ۱ ساعت تو ریکاوری بودم بعدش بردنم جلو در ورودی بخش عمل تا بیان ببرنم بخش اونجام ۱۰ دقیقه منتظر موندم
در بخش باز شد دیدم خانواده موندن پشت در🥹خیلی حس قشنگی بود همشون اومدن پیشم حالم خیلی بهتر شد دیدمشون مخصوصا وقتی شوهرمو دیدم بیچاره میدونست چقد میترسم از اتاق عمل وقتی تو عمل بودم کلی گریه کرده بود🥲
بعد بردنم بخش ۵ دقیقه بعد دخترمو اوردن گذاشتن بغلم و شیرش دادم🥹خیلی حس قشنگی بود انشالله قسمت همه چشم انتظارا❤️
قسمت سختش فقط ماساژ شکمی بود اولین بار ک فشار دادن یکم بیحس بودم زیاد درد نداشت ولی ۱ ساعت بعد اومدن دوباره واسه ماساژ جونم دراومد از درد چشام سیاهی رفت😑
تو اون چند ساعت اصلا شیاف استفاده نکردم پمپ دردم نداشتم دردش قابل تحمل بود فقط وقتی اومدن گفتن پاشو راه برو شیاف زدم ۲۰ دقیقه بعدش پاشدم اولش ک نشستم سرم گیج میرفت یکم آبمیوه خوردم بهتر شدم بعد آروم پاشدم برای اولین بار یکم سخت بود ولی دومین بار یکم فقط درد داشتم
برگردم عقب بازم انتخابم سزارینه😁🤌
مامان دنیز مامان دنیز ۲ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان Arta🧿 مامان Arta🧿 ۱ ماهگی
تجربه زایمان3💞😍🙌

بردنم ریکاوری یه سالن بزرگ که من تنها فقط اونجا بودم
دونفر پرستار که یکی پیش پسرم لود یکی هم کنار من و میگفت پاتو تکون بده تا ببرمت بخش منم تلاش میکردم ولی حسی نداشت پام
به پرستار گفتم بچم و آورد بهش شیر دادم توی ریکاوری
ساعت 7 منو بردن با بچم بخش توی راهرو شوهرم و خواهر شوهرم ودیدم دست براشون تکون دادم اومدن پیشم و ما قرار بود اتاق خصوصی بگیریم ولی بخاطر اینکه خورده بودم زمین بخش قبول نکردن و گفتن فقط اتاق روبرو ایستگاه پرستاری که خداراشکر دونفر بیشتر نبودیم
اونجا برام شیاف زدن
لباسم وعوض کردن
مرتب زیر انداز خودشون تعویض میکردن
و واقعا راضی بودم از پرستارها
تا ساعت 12 ظهر گفتن مایعات بخور، کیسه ادرار جدا کرد، پرستار اومد واز تخت اومدم پایین یه کم درد داره ولی باشیاف قابل تحمل بود
قدم زدم،شروع کردم مایعات خوردن و هرلحظه درد داشتم شیاف میزدم،هرچقدر راه بری حالت بهتر میشه، و مایعات و نسکافه من زیاد خوردم، با اینکه سرم تکون دادم و حرف زدم بعدش دردی نداشتم،تا سه روز بعدش مایعات کم کردم یه خورده سردرد گرفتم ولی بازم شروع کردم مایعات خوردن و خوب شدم،
به نظر من مایعات زیاد بخوری بعد از بی‌حسی و اینکه مرتب شیاف مسکن بزنید بی‌حسی خیلی بهتر از بیهوشی بود برای من،و خیلی راضی بودم💞🙌😍
خدایاشکرت
انشالله همه مامانهای گل با دلخوش نینی هاتون بغل بگیرن برای همگی دعا کردم🍓🩵
مامان ماهان مامان ماهان روزهای ابتدایی تولد
پارت سوم طبیعی - سزارین
تا دکترم بیاد شد ساعت یک ظهر، و بردنم اتاق عمل، اونجا وقتی میخواستم رو تخت جا به جا بشم، دکترم دید خونریزی دارم و معاینم کرد. مشخص شد با معاینه های طولانی تو زایشگاه جفتم کنده شده و خونریزی کرده، که دیگه دکترم به دکتر بیهوشی گفت اصلا وقتو تلف نکنین و بیهوشش کنین. فورا بیهوشم کردن و دیگه چیزی نفهمیدم.
ساعت یک و نیم زایمان کردم و تا ساعت پنج تو ریکاوری بودم . بعد پرستار اومد چند بار با فاصله شکممو فشار دادن که خیلی دردناک بود چون بی حس نشده بودم. بعد بردنم تو بخش، خیلی درد داشتم. برام شیاف گذاشتن.
مخصوصا که تا چند روز بعد به خاطر بی هوشی همش سرفه خشک و خارشی داشتم که واقعا دردناک بود. تا آخر شب ناشتا بودم و بعد هم تا فردا ظهر فقط اجازه مصرف مایعات داشتم. از صبح سه شنبه بهم گفتن باید راه بری ،واقعا دو سه بار اول راه رفتن خیلی سخت و دردناک بود ولی به همون اندازه هم مفید، یعنی هرچی بیشتر راه برید زودتر خوب میشید. قبل از ظهر سوندم را کشیدن و بهم شربت و شیاف کار کن دادن که چند ساعت بعد یه کمی شکمم کار کرد و مرخصم کردن.
مامان حورا سادات مامان حورا سادات ۱ ماهگی
پارت‌اخر

صدای مامان و شوهرم و ک شنیدم خیالم راحت شد
دستامو گرفتن و فقط میگفتم پیشم باشین🥺😭
بچمو ندیده بودم دلم پر میزد روی ماهشو ببینم
مامانم عکسشو نشون داد گفت ببین چه فرشته ایه🥹😍خلاصه که من یکم هوش و هواسم سرجاش اومد و بچمو اوردن🥲بهترین صحنه زندگیم بود😭🩷👼🏻همه دردا برام قابل تحمل میشد با دیدنش
دیگه اوردنش شیرش دادم یکم و بعدم چون اتاق خصوصی گرفته بودیم مامانم و بابا و شوهرم بودن پیشم.برای فشار رحم یبار تو ریکاوری فشار دادن که یه چیزایی فهمیدم یه بارم تو بخش که خیلی دردم اومد و ناله کردم، میگفت یا خودت زور بزن یا فشار میدم😭در حد دو دقیقه بود ولی خب درد داشت
دیگه با اینکه بیهوش بودم گفتن تا۸صبح چیزی نخور
دخترم ۱۱و ده دقیقه شب دنیا اومده بود🥰
برام اومدن شیاف گذاشتن و پمپ درد یادمون رفته بود قبل عمل بخوایم اما خب دردم با شیاف قابل کنترل بود.
دیگه ساعت۷ونیم صبح من نسکافه و کاپوچینو خوردم بعد چای شیرین و خرما و دیگه کمپوت گلابی بستن به شکمم که کار بده😂
ساعت۱۲ ظهر هم بود که اومدن سوند و کندن و شیاف گذاشتن تا بتونم راه برم
بچم تا ظهر مدفوع کرده بود ولی من اون روز هرچی خوردم شکمم کار نداد.شیافم گذاشتن ولی خب اخرشب شکمم کار داد و راحت شدم
خونریزی هم روز اول خیلیییی زیاد بود و باید مدام عوض میکردم خودمو الان کمتره در حد پریودیم..
خلاصه که همه چی خوب بود بیمارستانمم موسی ابن جعفر که راضی بودم اتاق خصوصی هم رسیدگیش خوب بود..دیگه سعی کردم همه چی و بگم.. هزینه سزارینم با بیمه تامین اجتماعی شد۱۳ تومن،اتاق خصوصی هم۳ تومن..
شما سوالی چیزی دارین بپرسین🥰🩷
مامان امیرعباس مامان امیرعباس روزهای ابتدایی تولد
پارت اخر_سزارین
عملم تموم شد بردنم ریکاوری اونجام ی لرز شدید گرفتم دوتا امپول زدن تو سرمم خوب شدم
بچه رو اوردن ولی من دیگ منگ بودم خودشون ی کم شیرش دادن و بعد چن دیقه بردنم بخش
اونجام خودشون برا دردم دوتا شیاف گذاشتن درد داشتم ولی قابل تحمل بود ۶ ساعت بعدش باز خودشون ی شیاف برام گذاشتن بعد از ۸ ساعتم شروع کردم ب مایعات و سوپ خوردن بعدش اومدن سوند رو دراوردن دو سه ساعت بعدشم پاشدم اروم اروم رفتم توالت و شروع کردم ب دور زدن ک اونم خداروشکر راحت بود فقط ی کم سرم سنگین بود تا اخر شب چن باری پاشدم دور زدم و مایعات و سوپ خوردم صبحم بیدار شدم درد خاصی نداشتم قابل تحمل بود گفتن باید برین دستشویی ک ترخیص بشین و دیگ تا ظهر ترخیص شدم
فقط پسرم ی خورده مایع دور جنین خورده بود وقتی بردنم بخش ی ساعت بعدش بچه رو بردن nicu🥲
خداروشکر حالش خوبه ولی گفتن باید ۵ روز انتی بیوتیک بگیره بعد مرخص شه
خودمم میرم بیمارستان روزی دوسه بار شیرمو میدوشم میدم ب پرستارا بهش میدن
خاله جونیا دعا کنین پسرم زودی خوب شه مرخص شه ببریمش خونه 🥹♥️
اینم از تجربه زایمان من ک خداروشکر ب شدت راحت بود اصلا استرس نداشته باشین یعنی راحت ترین چیز ممکن سزارینه
فقط تو اون چن ساعت اصلااا سرتونو تکون ندین صحبتم تا میتونین نکنین ک سردرد نگیرین
امیدوارم تجربیاتم ب دردتون بخوره♥️
مامان 💙آرسام🩵 مامان 💙آرسام🩵 ۲ ماهگی