یعنی انقد که از حاملگی وـبچه داری بدم میاد که حد نداره
بخدا دخترم تو نوزادی خیلی اروم بود ولی حالا خستم کرده
به شدت لجباز و حرف گوش نکن
یعنی لز صبح تا شب وقت باهاش درگیرم نکن بشین دست نزن نرو تا اخر شب که بخوابه
دلم میخواد زودتر 6 ساله اینا بشه همه چی و بفهمه راحت شمممم
واقعااااا منی که خیلیییی دغدغه فکری دارم و از طرف خانوادم تحت فشارم از نظر روحی اصلا حوصله سر وـکله زدن با بچه ندارم
واسه همین شوهرم خودشم بچه نمیخاد دیگه میگه تو نه اعصابش و نداری نه حوصلش و واقعاااا همـاینجوریه یعنی انقد جوش خانوادم وـزدم به شدت بی عصابمممممممم

بچه تو این سن نیاز داره خراب کاری کنی تا رشد کنه اگ هی بگیم نکن دست نزن ک نمیشه تو چیزای شکستنیو جمع کن بزار راحت باشه کثیف کنه میشه تمیز کرد بشکنه میشع خرید گذاشت جاش ولی روح بچه اگ نزاری کشف کنه یاد بگیره پسفردا ی بچه پرخاشگر و ناارومع و منزوی میشه

الان همه درگیری ذهنی و اعصاب خوردی دارن
ولی بخدا خیلی گناه دارن بچه ها الان هی تو سن لجبازی و جیغ و دادن گناه داره سرش داد نزن سعی کن حداقل در قبال بچت خودتو کنترل کنی
درسته خودتم گناه داره که تحت فشاری
ولی اون بچه گناهی نداره که مامانش باهاش عصبی باشه🥺🥺نزار خاطرات بدی از بچگیش تو ذهنش ثبت بشه

عزیزم اولا بزاربچه راحت باشه دوما بچه هرچقدر بزرگ بشه دردسرش بیشترمیشه من یه پسربیست ویکساله دارم ونوزده سال بین بچه هام فاصله است وتواین مدت که دومین بچه نداشتم همیشه به دوست وآشنا می گفتم من بچه دوست ندارم ولی خدابعد۱۹ سال توی کاسه گذاشت

والا دخترمن ۷ سالشه نزار دهنم بازبشه 🤐🤐🤐🤐

خب بچت الویتت باشه چکار خانوادت داری اخه ارزش داره بخاطر بقیه بچت اذیت شه اعصاب خوردی کنی