۱۴ پاسخ

اتفاقا خدا دوست داشته تو این سن دوتا بچه داری
سنتون هم خیلی خوبه بچگی تو کردی جوونی تو کردی حدااقل تا 22 سالگی کیف کردی

منم 16 سالم بود مسئولیت یه بچه افتاد گردنم نه بچگی کردم نه جوونی مو لذت بردم هممممش هم باید با قوم نفهم شوهر و خانواده اش سر و. کله میزدم

21 سالم شد سه تا بچه دورمو گرفت

العان 30 سالمه تاااازه دارم یه نفس راحت میکشم دخترم بزرگ شده هوای بچه هارو داره جایی کار دارم میرم و. میام

تفریحم با خودشون میرم بهتر بهم میچسبه
میریم پارک پیست دوچرخه سواری ناهارم بیرون میخوریم میاییم خیییلی صفا میده 😍😍😍
بعد از سختی اسونی هست

العان که سرت خلوتتره سعی کن خیاطی رو یاد بگیری تو خونه وقتت و استفاده کن

سلام،خداقوت مامان جان،اینایی که گفتی همه ی مامانا درکت میکنن،همه ی مامانا چنین شرایطی رو دارن،من سه تا دختر دارم اولیشم ۱۸ سالم بود آوردم،هرسنی بیاری سختییای خودشو داره،اما اینو بدون این دوران هم میگذره ،بهتره صبورباشیم،بلاخره بچه ها بزرگ میشن،بعضییا کمکی دارن وراختتر میگذره،بعضییا هم مث من وشما تنها کمکشون خداست،خدا بزرگه ،الان بنظر سخته اما چشم بهم بزنی میبینی بچه ها بزرگ شدن

سخته دوتا بچه پشت سرهم

زیادم زود نیس چون من دورو اطرافم ۱۵ ساله ام دیدم ک ۲تا پشت هم اوردن؛؛؛؛اما خدایش تو هر سنی پشت هم اوردن سخته خییییلی
واس همین میگن بچع بدیو طبق شرایطتون بیارید🤕
من ک پسرم انقد جیغ جیغ میکنه ک نگو

کلا بچه این حسو به آدم میده من ۳۰ سالگی بچه دار شدم
کلی دانشگاا رفتم سرکار رفتم سفر رفتم باز الان عید هیچ جا نتونستیم بریم همین حسای تورو داشتم

نگران نباش برای تفریح دیر نمیشه

میفهمم چی میگی خیلی سخته من ۱۹سالمه یه پسر دارم تستمم مثبت شده😔دارم دیووووونه میشم😣😭

عزیزم میگذره منم ۱۸ سالم بوده بچه اولم به دنیا اومد شکر خدا الان بزرگه خودمون جون منم دست تنهام اما خوشی زندگی همین بچه هاست

چندسالته خودت؟

قشششنگ درکت میکنم ، فاصله سنی بچه های منم کمه ، اصلا باهم بازی هم نمیکنن یه بند دادو فریادو بزن وبکوب
ولی خوب دیرتراز شما ازدواج کردم و تحصیلاتم رو تاحدودی تموم کردم😂✋

خیلی دلم میخواد بازم بچه بیارم همبازی پسرم بشه نمی‌دونم کاره درستیه یا نه

من خودم ۲۶ سالمه دوتا بچه دارم دختر بزرگم هشت سالشه کوچیکه دو سال

عوضش با هم بزرگ میشن بچه ها و دو سال دیگه راحتی

چن سالگی مگه اوردی؟🤔

سوال های مرتبط

مامان نورسا☀️ مامان نورسا☀️ ۲ سالگی
کلافم کرده 😔واقعا بچه بداخلاقی‌ه الکی واسه هرچیزی یه عالمه گریه میکنه خودشو پرت میکنه زمین .جدیدا ک میاد منم میزنه .نه نه گفتن که ورد زبونش شده

خدا بهم صبر بده با این رفتارا که روز به روز داره پسرفت میکنه

دخترم انرژی هرکاری رو ازم میگیره حتی تو اتاق خودش تنها بازی نمیکنه دائم داره گریه میکنه واسه هرچیز.ظرفای صبحانه رو حتی نتونستم جمع کنم تا الان😞
اوقات فراغت که شوخیه واسم واسه علاقه خودم حتی یه فیلم عین آدم نمیتونم ببینم اصلا نمی‌فهمم چیشد
خیر سرم میخواستم تا سنم بالانرفته دوتا بچه پشت هم بيارم ولی واقعاااا توانشو ندارم
بچه های دور و برم که نگاه میکنم هیچکدوم در این حد بدقلق و ناسازگار نیستن
گاهی انقد میرم تو فکر و ناراحت یه گوشه میشینم مامانم میگه آدم نگات میکنه افسردگی میگیره
من تو آرامش بزرگ شدم همیشه تو سکوت و تنها و بدون تنش بودم واقعا تحمل این حجم سروصدا و گریه سخته واسم.
چند روز دیکه تولدشه حتی تولد هم نمیخوام بگیرم واسش چون با بچه ها سازگاری نداره یه دست بهش بزنن باز داد و بیداد و گریه .حتی فشفشه میبینه میترسه گریه میکنه
اوف
خسته شدم...
مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۱ سالگی
مامانا اینجا اکثریت تو اپارتمان میشنید درسته؟؟ با چند تا بچه بعد ادیت نمیشید سر این ک بچه تو اپارتمان نمیتونه بازی کنه واینا همش باید سکوت کنه سرصدا خیلی نباشه لطفا بیایید بگید ک حرف شوهرم درست نیس و بیشتر یه تیکه بود برادخترم برگشته بهم میگه پول داشتم میرفتم اپارتمان خوب بعد گفت اپارتمانم بخای بری بچه هامون بچه نیستن اون بچه های مردمن ک ارومن واینا خیلی حرفش سنگین بود برام خدایی منطورش دخترمنه میدونم دخترم توخونه باخودش حرف میزنه بازی میکنه این بدش میاد اما کارای بچه خودشو نمیگه ازخونه دزدی میکنه خونه رو دائم میگرده نمونش همین امروز بهش گفتم چنان حالش بد شد ک اما هیچ وقت عیبای بچه خودشو نمیگه ای خدا بخاطر دخترم نمیخام خونم اپارتمانی باشه چون هی اونجا شوهرم میگه ساکت ساکت مریصی مگه اینا اخه دوسال بودم دیگه انگاری برام جهنم بود اینجا ک اومدم انگار تمام دنیارو بهم دادن دخترم ازاده بازی کنه یا یاسین ک جدیدن انقد جیغ میزنه ازخدا میخام همه مستاجرها خونه دارشن منم همینجور یه خونه ویلایی بده بهمون راحت شم از منت های شوهرم
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی