حالا فکد کردید تموم شد نخیر سختی های من سر بچه هام همچنان ادامه داشت 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️دوباره تو سن ۱۸ ماهگی ماهلین بودیم که مریض شد تب کرد و به محض اینکه تبش خوابید داشتم بهش غذا میدادم یهو جلو چشمام غش کرد و رنگش سیاه شد و دندوناش قفل کرد و کلی تنش لرزید وای من و شوهرمم مثل چی بال بال پی زدیم بچم بیهوش شد با آمبولانس رسوندیم ریمارستان گفتن تشنج کرده حالش خیلی خیلی بد شد و الانم که این اتفاق تلخ براش افتاد می خوام اینو بگم‌مکه یه آدم چقدر می تونی قوی باشه 🥺🥺من واقعا دیگه بیشتر از این نمی تونم دیگه اصلا دیگه نه روحم کشش داره نه جسمم الان از کمر تا پایین ضعف شدید پیدا کردم پریودم شدم اینجام یه مریض بدحال هست رفته تو کما مامانش کلی گریه می کرد روح و روانم داغون شده و صدای بوق بوق دستگاه ها هم تو گوشمه 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️نمی دونم واقعا ولی تحمل کردن این همه درد خیلی سخته تازه این یه بخشش بود 😥😥😥دوران بارداریشونم کلی چالش داشتم انگار آدم هرچی مظلوم تر باشه بیشتر اینجور چیزا سرش میاد قربون خدا برم الله اکبر چه میشه کرد🥺🥺

۲۵ پاسخ

خدایا ب بزرگیت قسم هیچ بچه ای مریض نشه🙏🏻ماهلین جونم خیلی زودخوب بشع ودل مادرش ازبیقراری ب آرامش تبدیل بشه ان شالله🙏🏻❤️

عزیزم ایام فاطمیه نزدیکه ، ان شاالله به حق پهلوی شکسته ی مادرمون فاطمه زهرا گل دخترت زوده زود حالش خوب میشه انقد به چیزای منفی فکر نکن خودتم مریض میشی از فکر و خیال تو الان باید به ظاهر هم شده خودتو پر انرژی نگه داری بقیه اعضا خانوادت چشمشون به توعه

ان شا الله ب حق فاطمه زهرا دختر نازت را خدا شفاش بده عزیزم 🤲🤲🤲🤲🤲

ازخدامیخوام هرچه زودترسلامتیو دل خوش بهتون بده عزیزم 🌹🌹🌹🌹

عزیزم ایشالازود زودخوب میشه پسرمنم همینجوری بودیه هفته پیشم افتادبینیش شکست سربارداری جفت بچه هامم عذاب کشیدم اینارومیگم بدونی که تنهاییست اگه شوهرت پشتت دلگرم باش نه مثل شوهرمن که درست وایستاده روبه روم هرچی میشه میگه توکردی پیامت دیدم گریم گرفت ایشالاهرچی زودترخوب شه خبرش بدی بهمون برات دعامیکنم گلم

عزیزم مادر بودن خیلی سخته

واقعا خیلی سخته خصوصا که دوقلو باشن از اول نارس هم به دنیا بیان
انشالله ماهلین هم زودی خوب بشه بیاریدش خونه
انشالله هیچ بچه ای هیچ جای دنیا مریض نباشه منم بار اول که بچم بستری شد مردم زنده شدم 🥺🥺🥺🥺مادر شدن خیلی سخته خیلی

الهی به حق بزرگی خدا خدا قسم بچه ت خوب بشه و آروم بشی الهی به حق مهربونی و ارحم اراحمین خودش قسم دختر گلت تو سالم تو آغوش بگیری ببریش خونه🤲

انشالله ک زودی خدا کمک کنه حال دختر خوشگلمون خوب بشه.خیلی ناراحت شدم واقعا

عزیزم راس میگی واقعا سخته خدا خودش کمکت کنه

آن شالله زود خوب بشه یه دعایی چیزی هم براشون بکن شاید واقعن چشم زخم باشه این تشنج هم چیز جدیدی نیست اکثر خانواده ها حداقل یکیش رو دارن. آن شالله خدا نگهدار بچه هات باشه بلا ازشون دور باشه

خدا کمکت کنه عزیزم الهی زودی حالش خوب بشه🥹😥

سلام دلوین جان خوبه؟؟؟؟؟

انشاالله خدا خودش شفای خیر برای گل دخترمون بفرسته امیدت به خودش باشه لطفا براش نمک نذر کن

انشاالله این روزای سخت هم میگذره الهی خدا کمکت کنه و به خودت و بچه هات بهترین هارو هدیه بده فکرای بد نکن فکر گذشته رو هم نکن دعا میکنم براماهلین جون که زود زود خوب بشه

الهی بمیرم برای این طفل معصوم
انشاالله خدا دلتو شاد کنه قربونت برم

ان شاءالله بار اخر باشه همیشه تنتون سالمو دلتون خوش باشه خبربذار از دختر قشنگمون ان شاءالله سری بعد خبر سلامتی کاملشو بدی منم تو فکرشم

من میگم چشمشون میزنن الان دائم چهارقل بخون روش فوت کن دسست بگیر جلو صورتت به نیتش بخون ماشالله لاقوت الا بالله و یه سوره حمد لخون صدقه بده

انشالله دخترای گلم‌زودترخوب بشن...واسشون نذرکن انشالله ب حق ۶ماهه امام حسین شفاپیداکنن‌ دخترای گلم‌غصه نخور بجه تابزرگ بشه مادروپدروپیرمیکنه...کدوم بیمارستانی

این سختیام میگذره و بعدا اینجوری تعریف میکنی میگی گذشت الان خوبه خوب شده ❤

عزیزم خیلی سخته منم دوران سختی داشتم بارداری .وووووووو هنوزم ادامه داره ..خدا خودش درست میکنه مطمعن باش

منم خیلی کشیدم خیلی بدبختم خیلی
بخدا وقتی آه میکشم میسوزم از آه خودم نمیدونم چرا بقول شما هر چی بدبختی و امتحانه سر آدمای مث ما میاد
دلم میخاد یا بمیرم یا اون جیزی که میخام بشه ی کم آرامش داشته باشم
چن ساله نذر کردم و دعا میکنم ولی خدا نمیخاد🥺😢

ان شا الله خدا زود سلامتی بده برین خونه. واقعا سخته منم بچه هام از پسرخاهر شوهرم کرونا گرقتن اسهال استفراغ شدید دکتر بردیم گفت سریع بستری شه. آبی تو بدنش نبود ک گریه میکرد اشک بریزه

خدا به حق بزرگیش کمکت کنه وبچه روشفا بده عزبزدلم

عزیزم همسرت کمک حالت هست؟

سوال های مرتبط

مامان نازدونه مامان نازدونه ۴ سالگی
ای خدا این چند روز دیگه دارم روانی میشم دلم کباب برا دخترم چند روز خونه مادرشوهر م بودیم اونجا یبوست گرفت دوشب با جیغ زیاد گریه کرد یه ده دقیقه صداش کل خونه پیچید عموش اینا هم بودن دیدید همه هم متخصص میشن و راه حل میدن گذشت دخترم ترسیده بود عصر نگه داشته بود پی پیشو گریه می کرد دیگه به زور بردم بعد کلی گریه دفع شد موقع شام ساعت نه دیدم خوابید باباش هم اصلا انگار نه انگار تو فاز خودش رفتم بچه بیدار کردم گریه میکرد که نمی خورم خیلیگرسنه بودا بعد بیدار شد همش جیغ داد دیگه من رد دادم به بچه چهار ساله کلی حرف زد طفلی اولین بار بود منو اونجوری دید هنگ کرده بود من اصلا سر ریخت پاش شلوغیو... دعواش نمی کنم ولی این چند روز مریض شدم از دستش بهش گفتم مادرت نیستم و دوستت ندارم محکم گرفتمش تکونش دادم گفتم چرا حرصم میدی گفتم حرصم بدی این جوری دیوانه میشما بعد فرار کرد پیشباباش به خدا تا حالا اینقدر دعواش نکرده بودم نمی دونم چی سرم اومد سر دستشویی نرفتن بیشتر دیوونم کرد بعد میوه میدم نمی خوره پی پی اش سفت میشه نمی فهمه که خیلی بد غذاس دلم خیلی سوخت بغلش کردم آوردم اتاقش بازی کردم یکم بعد غذا خورده خوابیده خودمم چند تا محکم زدم چون زده بودم رو پای دخترم گفتم خودمم بزنم که دیگه از این غلطا نکنم دفعه دیگه برام دعا کنید صبورتر باشم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سال ۱۴۰۰ بود نصفه شب طبق معمول دوقلوهامو پیش خودم خوابونده بودم که یهو با صدای استفراغ شدید دلوین از خواب بیدار شدم گفتم خدایا این بچه چش شده فکر کردم مثل همیشه از رفلاکسشه یا از سر سر شیشه حالش بد شده بالا آورده دوباره بهش شیر دادم دوباره وحشتناک بالا اورد صبح شد گفتم حتما ویروسه دیدم خیلی بیحاله بردم دکتر گفت ویروسه شربت ضد تهوع باش دادن هرجی بهش میدادم دیدم داره بالا گیاره در عرض یه ۲۴ ساعت بچه آب آب شد چشماش تو گود رفت شدید بیحال شد به قدری که نا نداشت بگه آب می خوام تا این حد سریع بردیمش دکتر گفت بدنش کم آب شده ببرید بیمارستان تا اومدیپ برسیم آب بدنش خالی خالی شده بود نزدیک بود بره تو کما بردنش اتاق احیا یه تیم ریختن رو سرش یکی سوند وصل می کرد یکی ددتا دوتا سرم وصل می کرد یکی اکسیژن بهش میدم منم که فقط زار میزد فقط😭😭😭پرستاره یهو اومد بیرون گفت چقدر دیر آوردیش یهو گفتم خاک تو سرم بچم مرد گفت نه خیلی بدنش بی آبه که دوتا دوتا سرم زدید چرا دیر آوردی گفتم به خدا در عرض یه ۲۴ ساعت اینجور شد 😭😭سریع بستریش کردن دوتا سرم بهش زدن بچم قشنگ عین بادکنک باد کرد آب اومد زیر پوسش ولی همچنان بیحالی خیلی خیلی شدید داشت اومدن گفتن مشکوکه خیلی احتمال عفونت مغزی هست گفتن باید نمونه نخاع گرفته بشه مونده بودیم اجاره بدیم یا نه به هر زور و ضربی دلمون یکی کردیم و گفتیم باشه بردنش اتاق احیا نذاشتن من ببینم ولی تیمی افتادن روش تا نمونه بگیرن آخرش نتونستن خون با مایع نخاعش قاطی شده بود فقط بچمو الکی زجرش دادن
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
آدم از بی مسیولیتی یه عده وا می مونه صبحی ماهلین خوب بود سرحال و قبراق جفتشون رو فرستادم مهد ظهر که رفتم مهد مدیرشون گفت دلوین خیلی بیحال بود خواب بود گفتم شاید به خاطر داروهاشه حالا نگو ماهلین بوده همیشه این مدیرشون قاطی می کنه این دوتارو بعد گفتم شاید به خاطر دیروز که خواب آور بهش دادن هنوز تو خونشه ولی سابقه نداشته اصلا هیچی اومدم خونا میبینم بچم داغه داغه چشماش به زور باز میشه تبشو گرفتم دیدم ۴۰ درجه تب داره😱😱واسه ماهلین خیلی خطرناکه بعد زنگ زدم مدیرشون میگم وقتی این بچه بیحال بوده یه نگاه می کردید میدید داغه سریع زنگ می زدید به من می گفتید میگه من از کجا بدونم 😐😐😐میگم‌عه تو که الان به من گفتی گفت باید خاله رعنا حواسش جمع می کرده اونم نفهمیده یکی بگه آخه زنیکه ی احگق با من لج پیدا کردی چرا با بچه هام اینجوری می کنه بچم تو تب داشته می سوخته شما اهمیت ندادید😭😭😭اگر تشنج می کرد چی بعد اینقدرم گیجن همیشه این دوتا رو قاطی می کنند با هم بعد مدیرشون میگه من که گفتم اگه مزیضه نفرستش گفتم ای خدا اون دلوین بود که اونم مریض نیست 😫😫گفتم چرا اینقدر قاطی می کنید گفت والا من همیشه این دوتا را با هم قاطی می کنم 🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️از خالشون بدم اومده چطور بچه ی منو تا ظهر نگه داشتن وقتی فهمیدن حال نداره این بچه اگه تشنج می کرد کی جوابگو بود😔😔😔😔
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مهد بچه ها یه مشاوره ی خیلی خوب داره من واقعا ازش راضی ام خیلی خوب راهنمایی می کنه امروز باهاش جلسه داشتم دررابطه با ماهلین همین پی پی کردناش و اعتماد به نفس پایینش و خجالتی و کم حرف بودنش در رابطه با همش باهاش صحبت کردم کفت قضیه ی پی پی که همش از سر لجبازیه نه ترس چون اگه ترس بود که کلا نمی کرد یا با گریه می کرد گفت وقتی پی پی می کنه بزارید به حال خودش یه خورده تا کم کم دست برداره از اینکار گفت چند بار اینکارو تکرار کن زمان می بره ولی درست میشه راجب اعتماد به نفس پایینش و خجالتی بودنش هم گفت اول باید تست بگیرم ازش و بعدشم چند جلسه رفتار درمانی بیاد تا درست بشه و همین محیط مهد هم خیلی عالیه براش
بعد کفت حتما تست هوش هم بده واسه سنجش کلاس اولش خیلی به درد پی خوره هم برای ماهلین هم دلوین گفت همه ی بچه ها تو این سن انجام بدن کمک می کنه بهشون واسه سنجش ورود به مدرسه یک ساعت و نیم ازشون تست گرفته میشه ۷۰۰ ولی ما چون از طرف مهد هستیم ۵۰۰ میگیره اینجا مطرح کردم صرفا به خاطر اینکه ممکنه یکی مثل من با بچش چنین مشکلاتی داشته باشه البته به من گفت واسه درماتش باید بیاد کلینیک ولی گفت رو دقت و تمرکز تو خوده مهد باهاش کار میشه ولی گفت کاردرمانی فقط رو دقت و تمرکزش بیشتر کارمیشه تا موردای دیگه‌ گفتم کاردرمانش عوض شده بعد این یکی به من میگه بچت رابطه ی چشمی نداره 😐گفت خوب جلسه ی اولش بوده بچه یه چیز طبیعیه خجالت کشیده گفت این برچسب زدن ها خیلی اشتباهه اینو که گفته مربوط به بچه های اتیسمه این بچه سالم سالمه چیزیش نیست