۱۵ پاسخ

آخه واقعا از خانواده شوهر انتظار درک و فهم داری
توقع سختیه
ول‌کن بابا بزن ب بیخیالی
تاتو نخوای هیچی نمیشه
اون حرفشم از سوختنشه ب جا دلت بگیره خوشحال باش 😅حوصله داری بابا

ببخش و نسبت بهشون بی تفاوت باش به خاطر خودت تا به ارامش برسی و نشخوار فکریت تموم بشه

خدا لعنت کنه مادر شوهر بد رو 😏😏

اگه میخوای سالم باشی و عمرت طولانی باشه بیخیال باش گلم اصلا ب هیچ جات نباشه فقط شوهرتو تو دستت نگه دار ک اونو پر نکنن ی حد و مرزی هم تعیین کن ک بچه ات دنیا اومد اذیت نشی دائم بخوان ببیننش یا دخالت کنن و...

امیدوارم گذرزمان فقط درست کنه رابطهارومشکلاتتو

ولشون کن مبخان حرثتغو در بیارن

اووف چقد برات مهمه اصل هیچی حسابشون نکن هیچ اهمیتی ام نده

اهمیت نده برن ب درک

عجیبه بعضیا میگن بی خیال باش ولشون کن ببخشش....چون هنوز خودشون تو این شرایط قرار نگرفتن.مادرشوهر من سر بچه اولم نه اومد نه زنگ زد نه تبریک گفت نه کادو داد هیچی هیچی هیچی درصورتیکه به نوه های دیگش طلا داد بعد من انگار احمقا خودم رفتم خونشون دیگه خدا خواست دخترم نه ماهه بود شوهرم با مامانش قطع رابطه کرد الان دخترم نزدیک 4 سالشه آخرین بار دخترم 9 ماهه بود دیدنش پسرمم یکسال و سه ماهشه تا حالا ندیدنش و باورت نمیشه تو این مدت یکبارم به شوهرم زنگ نزدن ببینن مرده هست یا زنده که واقعا من شاخ در آوردم یه مادر نسبت به بچش چجوری میتونه اینجوری باشه و هم‌ش از خدا میخوام من مادر اینجوری برا بچه هام نباشم اگر باشم خدا خودش لعنتم کنه

آخ آخ مادرشوهر منم سر دخترم خیلی اذیت میکرد ۴ سال پیش از حرص کاراش زایمان زودرس کردم ولی الان خیلی خیلی خوب شده چون یک سالو نیم رفتوآمدو قطع کردم باهاشون حالا من خوبم شوهرم نمیره و هزار مدل تیکه و حرف بهشون میزنه شدیدا از شوهرم حساب میبرن توام شوهرت پشتت باشه نمیتونن دخالت کنن الان من نوزاد دارم خونمونم نزدیکه ولی به هیچ عنوان تو هیچی دخالت نمیکنن

عجب بیشعورن واقعا
بگو عتیقه اگ من اونجوری بودم ک نیستم حتی نمیزاشتم سال ب سال بچمم ببینید 😒
ناراحت نباش عقشمم ب هیچی جز خودت و خانواده کوچیکت فک نکن

اینجا هممون عروسیم و نالان از مادر شوهر چه بسا خیلی وقتا مشکل از خود عروسه باشه الله اعلم.

من چی بگم بخاطر بحث باشوهرم جلو خودم منو بچمو نفرین کرد و الان بعد چندماه ن زنگ ن چیزی خودشم ناراحت شده منم هیچی نگفتم بیخیال بابا خدا خودش جوابشونو میده به موقعش

چقد دلم میگیره از این مشکلات
واقعا هیچکس نیست که با خانواده ی همسر مشکل نداشته باشه
چه اونیکه ازدواج فامیلیه چه اونیکه غریبه اس
تو یه جمع نشسته بودم
یه خانمی گفت
مادر شوهر اگه عاقل باشه مشکلی پیش نمیاد
مادر شوهر که بزرگتره باید به عروس احترام بزاره باهاش خوب باشه اگه اینجوری باشه هیچ عروسی باهاشون بد نمیشه

باورکن مادرشوهرمنم زندگیمونابودکرده ازش نمیگذرم.دقیقاسرزایمانم کلی برام مشکل به وجودآورد‌هنوز۲ماه نشده ک زایمان کردم ولی باعث یه عالمه شکاف بین منوشوهرم شده

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
بچه ها کیا بچه هاشون آروم و مظلومن؟! شاید بگین خوشی زده زیر دلت بچه ارومی داری و دنبال شیطون میگردی . اما پسرم خیلی بچه آرومیه. از کوچکتریش خودم همیشه باهاش بازی میکردم با مرتب پارک و بیرون میبردمش که با بچه های دیگه بازی کنه ...از همه کارام میزدم باهاش وقت میگذروندم چون دیرتر به حرف اومد که کمتر تلوزیونو و اینا ببینه ...الان خیلی خوب شده حرف زدنش ولی درکل آرومه....از همون کوچیکی اگه براش تلوزیون میذاشتم اصلا از صبح تا شبم باشه از همون جلوش بلند نمیشه و نگا میکنه خیلی علاقه داره و من همیشه همه چی رو دوشمه که اینکار و کنم حوصله اش سرنره یا سمت گوشی و تلوزیون نره بازی کنه ‌...با تمام تلاشهامم بازم بچه ی زیاد اجتماعی نیست ....با بچه خواهر شوهرم سه ماه فرقشونه اون دختره . تقریبا روحیاتشون مثل همه اونم دختر آرومیه ولی اون خیلی زودتر ب حرف افتاد با اینکه همیشه ی خدا گوشی دستشه....غصه ام میگیره که من باید این همه بابت همه چیز حرص بخورم . الان حامله ام با تمام مشکلاتم سر شب بردمش پارک با بچه ها بازی کنه همون اول طفلی بچه خورد زمین سرش درد گرفت تا آخر دیگه نه راضی میشد بیایم خونه نه از کنارم بلند شد بره برا بازی خیلی ناراحت شدم .....بچه ی زیادی هم اطرافمون نیست تو رده سنی ک با هم کنار بیان بتونن بازی کنن
مامان مهرگان مامان مهرگان ۴ سالگی
💕💕

- من، شرایط زندگی و خانوادگی من، فرزندم، توانایی هام و نگرشم با بقیه آدم ها فرق میکنه. فرزند من هم با بچه های دیگه فرق میکنه. غذا خوردن و حرف زدن و خوابیدن و بازی کردنش هم مثل بچه های دیگه نیست.

- ظاهر من ممکنه با بقیه مادرها متفاوت باشه. ممکنه شلخته باشم و یا زیاد به خودم برسم. ممکنه چاق یا لاغر باشم. ممکنه غمگین یا خوشحال به نظر برسم.

- اینکه چطور فرزندم رو تربیت میکنم چیزیه که مربوط به من میشه. حتما سعی میکنم آگاهیم رو در مورد فرزندپروری بالا ببرم اما نصیحت های بقیه در مورد نحوه مادری کردن اصلا منو خوشحال نمیکنه.

- اینو میدونم که مادری کردن یک مسابقه نیست که توی اون مشخص بشه کی فرزند باهوش تری داره، خونه تمیزتری داره، غذاهای سالمتری درست میکنه یا لباس های بهتری میپوشه...
مادر شدن یک مسیره که قراره من با فرزندم طی کنم و توی این مسیر کلی تجربه جدید کسب کنم و خیلی چیزها رو یاد بگیرم.

@BehtarinMadareDonya
گروه دردودل مادرانه ❤️👇
https://t.me/+IoPmkEdM1zIwYjg0
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
امروز نوه ی صاحب خونمون تو حیاط بود ۷ ماه از بچه های من کوچیکتره من رفتم لباسارو از رو بند جمع کنم یهو اومد گفت چرا اینقدر بچتون اذیت می کنه 😀همش جیغ می زنه منو بگو هاج واج نگاش می کردم 😂گفتم تو جیغ نمی زنی گفت نه گفتم پسر خوبی هستی پس گفت آره حالا صبحش صدا گریه هاشو شنیدم 😀😀ولی بازم با اینکه پسره از بچه های من آروم تره خداوکیلی میبینی بعدشم میگن مقایسه نکن خوب آدم میبینه می فهمه جقله بجه اومده اینو میگه اونوقت منه بدبخو هنوز درگیر حیش و پی پی و حرف زدن افاضاح بچه هامم 😥😥درسته سالمن باز خداروشکر ولی به خدا این حرف زدنشون واسه من شده حسرت بعد ۴ ماه هنوز اونجوری خوبم حرف نمی زنند به خصوص دلوین خیلی قر و قاطی میگه البته بهتر شدنا ولی بازم اونجور که می خوام نیست همیشه من تو زندگیم واسه به دست آوردن ساده ترین چیزا هم باید سختی بکشم 😥😥بچه هام چند روز دیگه تولد ۴ سالگیشونه به خدا غبطه می خورم خیلی 🥺🥺🥺نمی دونم تو بارداریم چه کوتاهی کردم که بچه هام همه کاراشون اینقدر زیاد دیر شد چه کوتاهی کردم در حقشون منی که ۹ ماه رو کامل استراحت مطلق بودم ۳ بارم نزدیک بود از دستشون بدم 😥😥