شد یکساله و یک ماه....🥲
مثل برقو باد گذشت....راستشو بخوای هنوز باورم نمیشه من همون دختر شیطونو سر به هوا که همه میگفتن بچه ای شوهر نکن تو چه میفهمی شوهر چیشه شوهر داری چیه متاهلی اسمش قشنگه خودش خیلی سخته مسئولیتاش محدودیتاش ممنوعیتاش ولی من شوهر کردم بعدشم بچه اوردم و الان من همون دختر شیطون سر به هوای خوش خنده شده یه مادر...یه مادری که تو این یک سال قد ده سال درس گرفت از زندگی هیچ وقت تو خودم نمیدیم بتونم یه موجود کوچیک بی زبون رو بزرگ کنم ازش نگهداری کنم ابو نونش بدم یکسالش کنم...ولی الان پسر کوچولوی مهربون من یکسالست 🥲خیلی راضیم از خودم از صبرم تو این یک سال من خیلی بزرگ شدم بیشتر از یکسال بزرگ شدم چون بنظرم ادم با درسایی که از زندگی میگیره بزرگ میشه نه با گذر زمان من یاد گرفتم بچه میشه جیگر گوشه ادم یعنی چی یاد گرفتم مار بشی مادر نشی یعنی چی یاد گرفتم وقتی از خستگی روحی و جسمی تو مرز بیهوش شدنی وقتی از درد بخیه و خونریزی در حال افتاد رو زمینی چطور سرپا وایسی چطور محکم وایسی یاد گرفتم که خواب برای مادر دیگه زمان و مکان خاص نداره من یاد گرفتم یه مادر میتونه بدون نون بدون خواب بدون حتی یه کمکی سرپا وایسه  فقط بخاطر جیگر گوشش این جیگر گوشش چه چیز عجیبیه واقعا میتونه همونطور که داره از بین میبردت‌ سرپا نگهت داره....ته همه حرفام خواستم بگم دمتون گرم مادرای قوی صبور خسته من لپ همتون ماچ میکنم بهتون افتخار میکنم که تونستین از اون دختر بچه شیطون سربه هوا تبدیل بشین به یه مادر آگاه قوی صبور و مهربون🥹💖تنتون سلامت عشقا😘🫂

تصویر
۱۲ پاسخ

خدا نگهتون داره برای هم❤

افرین عزیزم خیلی خوب نوشتی🥺🥱
خدا جیگزگوشه ات رو براتون حفظ کنه و به تن خودت همیشه سلامتی و انرژی بده سایتون روسر گل پسری مستدام.

خدا حفظش کنه برات ماشالله

آره واقعا ، ما همه با بچه هامون بزرگ شدیم ، من گاهی به خودم میگم که قبل از هامین من چطور زندگی میکردم؟ اصلا زندگی وجود داشت؟ و الانم که خدا دوباره لطف کرده و یکی دیگه هم باردارم فقط از خدا صبر میخوام برا بزرگ کردنشون 🤲🏻⚘

چه متن قشنگی جون‌گرفتم....سرت سلامت مهربون😘😘😘

الهی قربون جوجه قشنگمون برم
واقعا من ب این نتیجه رسیدم
این بچه هان ک مارو بزرگ کردن🥰🫀

تویی ک ۲۲ سالته عزیزمم من ک ۱۶ سالمه چی میگی😂🥺

انشالله که همیشه تنت سالم باشه و سایت بالا سر بچت باشه عزیزم
ولی از من به تو نصیحت حالا که بچه اولتو اوردی هیچ فعلا بچه نیار تا سنت بره بالاتر الان تنت گرمه جوونی نمیفهمی ولی بعد ها که سنت بالا رفت به خودت میگی چقدر نسبت به هم سنام مسئولیت داشتم و سختی

ای جانم . ماشالله چه نازم هست . چه متن قشنگی نوشتی

تاریخ تولدشو میگی؟!

ایشالا خدا سایتو برا بچت نگه داره 🌸

ای ننه خدا حفظش کنه همه به منم میگفتن بچه نیار سخته سنمم کم نبود ۲۹سال ۲۸سالم بود خدا الارز داد بهم اما بچه دوسداشتم همین یدونه بسمه خیلیا میکن باورمون نمیشه مامان شدی😂چند سالته گلم ؟

سوال های مرتبط

مامان ایرمان👶🏻 مامان ایرمان👶🏻 ۱۴ ماهگی
واقعا اینجا که میام یه سری مامانا رو میبینم تعجب میکنم
مثلا میگه بچمو زدم چون مث کنه بهم میچسبه همه جا!
یا وقتی میخوان راجب اندام تناسلی بچشون چیزی بپرسن با بدترین الفاظی که بلدن این کارو میکنن
یا وقتی یه عالمه مشکل با همسرشون داشتنو دارن بعد بچه دار شدن و حالا سر اون بیچاره خالی میکنن
واقعا چرا?
این بچه ها پاک پاکن
هیچی از بدیای این دنیا نمیدونن هنوز
میدونم سخته بچه داری خیییلی سخته
ولی توروخدا صبور باش مامان مهربون❤️

کاری که نسل قبلی درحق خودمون کردنو در حق اینا نکنیم که میشه همون ترومای بین نسلی...
زندگی هیچکس بدون مشکل نیس ولی بچه ها رو قاطی نکنیم
من هروقت خیلی ناراحتم میرم تو حمام گریه میکنم که بچم اون حال منو نبینه
وقتی خیلی با کاراش اعصابم خورد میشه چندتا نفس عمیق میکشم و به خودم یاداوری میکنم كه اون خیلی كوچولوعه و درکی از منطق ما بزرگترا نداره

تو دوره ای که این همه امکانات هس اگر درست رفتار نکنیم
اگر خشونتو بارفتارمون بهشون یاد بدیم
فردا که بزرگ شدن نمیتونیم بگیم بلدنبودم نمیدونستم
ناخواسته بهشون آسیب نزنیم
کتاب بخونیم
کلی دوره های خوب توی اینستاگرام هست
کلی مشاور درستو حسابی هست
و خیلی چیزای دیگه

والد آگاه و امن با ارزش ترین چیزیه که یه بچه تو این دنیا میتونه داشته باشه🤱🏻
مامان نفسم😍 مامان نفسم😍 ۱۶ ماهگی
این تاپیک رو برای خودم مینویسم.برای اینکه هرروز ببینمش...بخونمش..‌
امروز تایپک یه مامانی رو دیدم که بچش فوت شده بود.اسمشو نمیگم که ناراحتتون نکنم. دخترمو رو پام تکون میدادم و با خوندن نوشته های اون خانم اشک میریختم.
اینقد برای سخت بود که فقط چند تاشو دیدم.انگار اون لحظه بهم تلنگر زدن.به خودم اومدم.یاد گله و شکایتام از بدغذایی و شب بیداری ها،خونه ی نامرتب،ارزوی یه خرید یا استراحت بی دغدغه و خیلی چیزای دیگه افتادم.از طرفیم یاد دوسال تلاش و گریه  و دکتر رفتن برای بچه دار شدن...
میدونم بچه داری سخته ،فراز و نشیب های زیادی داره و مشکلات با خودشون بزرگتر میشه اما از امروز میخوام سعی کنم مادر بهتری باشم.من با میل خودم این بچه رو به دنیا اوردم پس وظیفمه شبا بیدار بشم،باهاش بازی کنم و براش وقت بذارم.اینا رو نوشتم که هروقت خسته شدم با دیدم این متن به خودم بیام. به این فکر کنم که این بچه پیش من امانته و چند سال بعد برای تحصیل و زندگی از من جدا میشه.میخوام تلاش کنم قدر این لحظات رو بیشتر بدونم...
مامان دیار مامان دیار ۱۲ ماهگی
سلام مامان ها
یه درد دل دارم
شما هم نظرتون و تجربتون رو بگید لطفا🙏

من و شوهرم بعد از ۸ سال تصمیم‌ به بچه دار شدن گرفتیم
و تمام این دوران یعتی نامزدی تا الان یعتی این ده سال رو عااااااااشق هم بودیم خیلی خیلی به هم وابسته بودیم و بی نهایت عاشق هم بودیم

همیشه می‌شنیدم که همه میگن بچه که بیاد خیلی از روابط زن و شوهرها تغییر میکنه و حتی به مشکل میخورن ، ولی من همیشه میگفتم ما اینجور نمیشیم چون واقعا عاشق هم بودیم و خیلی کم حرفمون میشد

ولی الان بع از یک سال که از به دنیا اومدن دیار میگذره من از همون ماه اول تولد دیار احساس کردم که رابطمون مثل قبل نیست دیگه
خیلی ناراحتم برای این موضوع
یعتی حتی خودم هم راستش حس میکنم که احساس قبل رو ندارم
تمام زندگی هر دومون شده دیار فقط

نمیگیم الان همدیگرو دوست نداریم ها ، ولی تو قبلا ما معروف بودیم تو فامیل اینقدر عاشق هم بودیم ولی الان احساس میکنم معمولی شدیم
حتی بیشتر دعوامون میشه تو این یک سال و حتی قهر کردن هامون هم طولانی تر شده

مثلا من اگر قبلا باهاش قهر میکردم اصلااااا طاقت نمیوردم و عین مرغ سر کنده میشدم
ولی الان راستش هی پیش خودم میگم ولش کن بابا خو قهر کنه
😑😑😑

شما تجربتون چیه بعد از بچه دار شدن تغییر کردین؟ ؟