سلام مامانای عزیز؛ خداقوت. الهی نی نی هاتون سلامت و عاقبت بخیر باشن😇 میخوام از تجربه ام بگم شاید مفید بود:
۵ روزگی که دلیار ویزیت متخصص شد بعد از اینکه دکتر چکاپ کامل‌کرد سنوگرافی لگن تجویز کرد که گفت برای اکثر نوزادان دختر میگه که انجام بدن؛ من هم دلیار رو بردن سونو دکتر صدری که خداروشکر دررفتگی نداشت اما زاویه پای چپش ۲ درجه کمتر از نرمال بود.
دکتر گفت اصلاً چیز خاصی نیست و اما ۱ در ۱۰۰۰ ممکنه (دورازجون تمام بچه ها) در سن ۵ یا ۶ ماهگی‌دررفتگی‌لگن‌ ایجاد بشه و درمانش به این صورته که اولاً نوزاد قنداق نشه ثانیاً از یه پوشک دوم برای بین پاهاش‌به مدت یک ماه استفاده کنیم که خوب ما اینکار رو‌ کردیم. خود دلیار که اصلاً متوجه قضیه نبود اما تنها سختیش برای من لباس پوشدن بود که نمیتونستم‌شلوار پاش گنم و بیرون رفتن کمی سخت بود که ترجیح دادم این مدت بیشتر خونه باشم تا خدایی نکرده هم سرما نخوره هم کسی سین جیم نکنه چون خیلی حوصله ی توضیح نداشتم و نگرانیش برام زیاد بود. سر ۱۵ روزگی ویزیت شد و دکنر راضی بود تا دیروز خداروشکر ۱ ماهش تموم شد و دکتر گفت دیگه نیازی به پوشک دوم نیست و لگن نرم شده اما باید هردفعه چکاپ بشه.
خواستم بگم اگه خدایی نکرده یه همچین مورد مشابهی داشتید اصلاً نگران نباشید و در ۹۹٪ موارد با همین پوشک دوم مشکل برطرف میشه.
حتی دکترصدری گفت اگه دوپوشکه هم نکردی موردی نداره اما دکتر خودم جون خیلی دقیق و حساسه این تجویز رو کرد.

تصویر
۳ پاسخ

طبیعی به دنیااومدمال زایمان نبود

دختر منو برای یه ماهگیش گفتن ببرم سونو لگن.

عزیزم کلا دکترتشخیص داد لگنش باید چکاب بشه؟

سوال های مرتبط

مامان Augustin ♌️ مامان Augustin ♌️ ۳ ماهگی
ظهرهمگی بخیر🌸🌱

تجربه واکسن دوماهگی:
دیروز ما واکسن رو زدیم بلافاصله استامینوفن دادیم .چون من از دکتر پرسیدم گفتن قبلش ندید بهش استامینوفن رو.
با توجه به وزن ما حدود ۱۰-۱۱ قطره هر چهارساعت بهش دادیم.

۲-۳ ساعت اول خوب بود و خوابید یهو‌از ساعت ۳/۵-۴ شروع کرد به گریه ای نمیشد کنترلش کرد، شیر هم نمیخورد!
متوجه میشدم که دلش میخواد بخوره اما نمیتونست ، پای چپش هم خیلی درد میکرد طوری که دست میخورد گریه هاش بیشتر میشد طوری که توی این سن اشک‌بچه رو‌ ما دیدیم و حتی اجازه نمیداد کمپرس یخ بذاریم .

من براش شیر دوشیدم با قطره چکون دادم (باباش خیلی میترسه ازین که شیشه شیر بهش بدیم و‌دیگه سینه رو قبول نکنه) 🥴 برای همین همچنان شیشه شیرش استفاده نمیشه…
بچه یکم که‌سیر شد گریه هاش کنترل شد و‌خوابید ولی ناله میکرد .

حدود ۶/۳۰-۷ بود تب‌ش ۳۹ درجه شد ما ترسیدیم بردیم دکتر دید ولی گفت مشکلی نیست.

شب تا صبح هر ساعت چک‌ش کردیم تب داشت اما نرمال بود.

امروز بهتره پاشو میتونه تکون بده گریه های اونجوری نداره اما هنوز دست بهش میخوره دردش میگیره.

درباره‌ی شستنش هم گفتن اب نخوره به پاش ما دیروز رو‌با دستمال مرطوب پاکش میکردیم بعد با پنبه مرطوب دوباره پاک میکردیم‌که مواد دستمال مرطوب نمونه .

چیز دیگه ای یادم نیست اگه سوالی هست درخدمتم.





♥️
مامان روشا مامان روشا ۹ ماهگی
دوباره منو بردن بیمارستان احساس میکردم گردن کمرم هرچی استخون تو بدنم هست داره فشار میاد بهش انگار یه نیسان رومه حالت تهو هم یه طرف رفتیم اونجا بهم دو سه تا آمپول زدن گفتن به سلامت روز بعدش وقت داشتم پیش دکتر خودم رفتیم اونجا من حالم بدتر بدتر اصلا خوب نمیشدم گفت دوغ بخور کلسیم زیادی داره برات سرم می‌نویسم اینا ،یه سرم غذایی زده بود که من رفتم درمونگا بزنم گفت این هیچی نداده توش بزنی سرم خالی اثر نداره خانمه خدا خیرش بده هم برای تهوم هم برای دردم آمپول زد توش من این دردارو تا ۲۰روز بعد زایمان داشتم که کم کم برطرف شد اما خیلی سخت بود از یه طرف خواب بچم میزون نبود نیاز به استراحت داشتم اما نمیشد من خیلی اذیت شدم درسته مادرم و همسرم کنارم بودن اما من وسواس تو هر کاری دارم و این منو زیاد اذیت کرد نکته جالبی هم که داره اینه که میگفتم دخترمو که بیارم پشت بندش پسرم میارم که بعد اینکه از اتاق اومدم بیرون به غلط کردن افتاده بودم 😂میگفتم تا عمر دارم همین یکی خدا برام نگهداره اینم تجربه من سخت بود اما قشنگ بدون تکرار بود برام
از یه طرف هم درد سینه داشتم دوست نداشتم شیر بدم بهش و بچم شیر خشکی شد اینم از تجربه من 😍
مامان ویهان مامان ویهان ۳ ماهگی
یه تجربه از ختنه هم براتون بگم اشتباه منو نکنین
اول اینکه دکتری که ازش وقت گرفتیم حسین خرمی بود که همه ازش تعریف میکردن و میگفتن دستش سبکه، منشیش گفت قبلش قطره استا به بچت بده، منم دقیقا لباس تنش کردم میخواستم راه بیفتم قطره رو بهش دادم، نیم ساعت راه بود تا مطبش، اونجا هم دوتا نی نی دیگه قبل ما بودن که خیلی کم گریه کردن، اما تا نوبت ویهان برسه یه ساعت شایدم بیشتر طول کشید و انگار تاثیر استا کم شده بود یا شایدم ویهان بخاطر 10 روزی که بیمارستان بستری بود خیلی ترسیده بود که حتی واسه بی حسی هم کلی گریه کرد بعد از ختنه هم اونقدر گریه کرد که تابحال ندیده بودم ازش😭 تا یه جایی میگفتم طبیعیه اما وقتی دیدم مامانمم به شوهرم گفت شماره دکتر رو نداری ببینیم کی بهش استا دوم رو بدیم آروم ‌شه دیگه منم زدم زیر گریه😭 دومین استامینوفن رو هنوز از مطبش خیلی دور نشده بودیم دادم ولی تا برسیم خونه و اثر کنه این بچه هلاک شد از گریه، وسط گریه هاش از هوش میرفت بچم😭 چقد سخت بود
همسرمم میگفت دکتر گفته دو ساعت اول بی‌تابی میکنه
نگو همون دم مطب یا توی راه جیش هم کرده بود که همه میگن اولین جیش خیلی میسوزه گریه میکنه بعدش دیگه خوب میشه
طفلک بچم درد ختنش با جیش همزمان ‌شد خیلی اذیت شد
ولی بعدش دیگه هم استامینوفن تاثیر کرد هم دیگه انگار دردش کم کم افتاد خوابید
هرکی خواست بچشو ختنه کنه هم زیر یک ماه انجام بده اون دوتا نی نی دیگه 10 روزه بودن عصب ها کمتر تشکیل شدن دردشون کمتره
هم با خودشون قطره استا ببرن توی مطب بدن بنظرم👍
مامان جوجک مامان جوجک ۸ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ۵
خودم خیلی حالم خوب نبود منو با هر دردسری شد بردن به بخش پرستار اومد و شیاف گذاشت رفت مامانم همرام بود و نذاشته بودن بچه رو ببینه خودم بعد از دو ساعت دردام شروع شد و سردرد و سرگیجه خیلی شدیدی داشتم حدود چند ساعتی خوابیدم بیدار که شدم گفتم می‌خوام برم بچه‌مو ببینم و بهش شیر بدم نذاشتن و گفتن بچه تا چند روز نمی‌تونه شیر بخوره به خاطر مدفوعی که خورده باید ریه‌اش پاک بشه خیلی حس بدی بود وجدان داشتم چون اگه من به بیمارستان نمی‌رفتم این بلاها سر خودم و بچه‌ام نمی‌اومد به خاطر بی‌فکری چند تا پرستار و دکتر احمق،که فقط به خاطر اینکه زایمان طبیعی باشه و آمار زایمانشون بالا بره این بلا رو سر ما آوردن نه فقط ما خیلیای دیگه،بعد از یه روز گفتم باید برای بچه شیر بدوشید در صورتی که من اصلاً شیر نداشتم به زور با هر بدبختی که شد نزدیک ۱۰ سی سی شیر دوشیدم و برای آی‌سی‌یو بردم برای اولین بار پسرمو دیدم که نگذاشتم بغلش کنم نه لمسش کنم فقط از پشت شیشه دیدمش نقدر که ورم کرده بود فکر می‌کردم ۵ کیلو شاید باشه اما نگو که همش برم بوده و فسقلی من ه زور سه کیلو می‌شده
مامان barbod مامان barbod ۲ ماهگی
تجربه من از زردی نوزاد
سلام دوستان پسر من زردی سه روزگی ش ۱۱.۹ بود و دکترش فقط قطره داد برای سه روز استفاده کردیم دکتر دیگه بعدی گفت زردی شکمی نداره مشکلی نیست. پسرم روز به روز زرد تر میشد. ۱۷ روزگی محدد ازمایش کف پا داد شد ۱۳. سومین دکتر گفت چون سن ش بالاست دیگه خطرناک نیست. بازم بچه م زرد و زردتر میشد. خیلی نگران بودیم. دکتر چهارم فوق تخصص بود گفت کشت ادرار باید بده که اونم خوب بود و مشکلی نداشت و دکتر دارو تجویز کرد. من دارو ندادم و با یه فوق تخصص دیگه مشورت کردم و گفت چون همه ازمایشات منفی بوده زردی شیر مادر هست و یه هفته دیگه چک کن و اصلا اصلاااا شیر مادر رو قطع نکن. چون دوتا از دکترا گفتن شیر خشک ۴۸ ساعت بهش بده و من ندادم. خلاصه بچه رو ۴۷ روزگی ختنه کردم و اخر همون هفته ازمایش خون از رگ داد پسرم و عددش شد ۹ و دکترش گفت خودش میاد پایین. باورتون نمیشه بعده چند روز حدودا نزدیک ۵۸ روزش بود که زردی ش تو یک روز کامل از بین رفت کلا چهره ش باز شد و چشماش کامل پاک شد. در کل تا دوماهگی طول کشیو و بالاخره تموم شد. خواستم بگم اگر زردی شیر مادر روبرو شدین فقط کنترل کنید و اصلا سمت شیر خشک و دارو نرید خودش باید برطرف بشه و گاهی تا سه ماه م طول میکشه.
#زردی
مامان نینی مامان نینی روزهای ابتدایی تولد
تجربه ختنه بچه

من از قبل به مامانم گفته بودم من خیلی میترسم از ختنه و میام پیش خودت
روز ختنه که رفتیم من با مامانم نشستبم تو ماشین و شوهرم و بابام رفته بودن تا جایی که بابام تعریف می‌کنه ختنه لیزری بوده چون اول پوست رو سوزوندن و بعد برش زدن و بخیه زدن
وقتی آوردنش و من دید شروع کرد بی تابی کردن و خیلی گریه میکرد اما ابن بی تابی هاش تا یک ساعت شاید بود تقریبا

و اما کاری که ما کردم که بچه زود خوب شد و دردش هم تسکین پیدا کرد این بود که میرتکس خریدیم براش که عصاره مورد هست به با آب به نسبت میرتکس یه قطره و آب سه چهار قطره قاطی کردیم و موقع تعویض پوشک یکمش رو می‌زدیم به پانسمانش اولش یکم میسوزه اما زود خنک میشه و دردش بهتر میشه( این کار رو میتونید برای بخیه های خودتون هم انجام بدید که هم زود بیفته هم عفونت نمیکنه اصلا)

خلاصه که بچه دردش یکی دو ساعت بود و با همین کارا زود خوب شد و اذیت نشد
ان شاالله که هرکسی بچه شو میخواد ختنه کنه راحت باشه و اذیت نشه

عکس میرتکس رو براتون میگذارم روش نوشته برای عفونت دهان و دندانه اما هر عفونت و زخمی رو زود خوب می‌کنه