۶ پاسخ

قدم نو رسیده مبارک 🌸🌸🌸🌸
انشالله زیر سایه مامان و باباش موفق و شاد و سلامت زندگی کنه عزیزم
برای ما هم دعا کن

مبارکه وزن بچتون چقدبود

مادران

عزیزم برامنم دعاکن سزارین بشم🫠🫠

هزینش چقدر شد عزیز ؟؟؟
ب سلامتییی قدم نو رسیده مبارک

بسلامتی عزیزم، کدوم بیمارستان بودی؟

سوال های مرتبط

مامان محمدجواد ومیراث مامان محمدجواد ومیراث ۸ ماهگی
پارت دوم
اتاق عمل نیم ساعتی طول کشید ، من چندثانیه حالت تهوع گرفتم فقط که سرم رو به پهلو کج کردن خوب شدم ، بعد از اتمام هم بچه رو اوردن دیدم و سریع من رو بردن ریکاوری و بچه رو بردن بخش نوزادان ، اون روز شلوغ بود و من تا سه ساعت توی ریکاوری موندم بعد از دو ساعت تونستم حرکت بدم کمی پاهامو ، یکمی سردم سد که بهشون گفتم و برام بخاری اوردن و خوب سد ، همونحا درخواست پمپ درد کردم ، دکترم بعد از یک ساعت اومد و معذرت خواهی کرد که میدونم درد داره اما به نغع خودته و رحممو فشار داد ابنجا واقعادرد داشت و حیغ کشیدم بعد از سه ساعت آوردن منو بردن بخش تو اتاقم و بچه رو هم بعد از نیم ساعت آوردن دردام داشت سروع میسد اما پرستارا زود زود سروم میزدن و شیاف میذاشتم و قابل تحمل بود سختیش این بود که نباید سروگردنمو تکون میدادم و نباید خرف میزدم تا ساعت هشت شب ، شب که شد دکتر گفت با نسکافه و چای شروع کنم و کاچی و سوپ هم خوردم و بهم کفتن باید راه برم فقط چند قدم اولش سخت بود و بعدش برام راحت شد
مامان شکوفه های بادوم مامان شکوفه های بادوم ۷ ماهگی
تجربه سزارین کلینیک اصفهان دکتر مرجان حقیقت
قسمت آخر

بعد از عمل توی بخش که میرین یه داستان جدیده
یه همراه زرنگ و دلسوز میخواین که هم حواسش به بچه باشه هم شما. دردهای بعد سزارین برای هر کسی فرق داره من سزارین اولم راحت بودم ولی دومی نه امیدوارم برای شما راحت باشه. دردای من این بار برعکس سزارین چندسال پیشم  زیاد بود خیلی هم زیاد بازم همون آمپولی که آخر عمل زدن و خواب آور بود بهم زدن. براتون شیاف مینویسن حتما سر ساعت بزارین خودتون باید بزارین یا همراهتون .من بلد نبودم رومم نمیشد به همراهم بگم
و اما مهمترین لحظه بلند شدن از تخت برای اولین بار بعد عمل خیلی ترسناک نیست برای دردشم حتما از قبل شیاف بزارین بعد بلند شین میشه گفت بیشتر سخته تا اینکه درد و ترس داشته باشه میان کمکتون میکنن و بعدش باید هر بار کمی راه برین .آموزش شیر دهی هم براتون میزارن.شب که شد من از سوند و اون رگی که گرفته بودن و همینجوری تو دستم مونده بود کلافه شده بودم کلی صحبت کردم تا در آوردن البته گفتن با مسئولیت خودت راحت شدم سوند درآوردنش برعکس گذاشتنش راحته.صبح اول وقت دکتر اومدن و کلی توضیحات دادن که دیگه جای سوالی برام نموند همه چیزو کامل درباره مراقبهای توی خونه گفتن بعدپانسمانتونو عوض میکنن و تمام، میرین خونه.
مامان باران مامان باران ۸ ماهگی
تجربه من از سزارین:
من تجربه طبیعی ندارم چون به خاطر واریس واژن سزارین اجباری بودم، اما تجربه ام از سزارین لحظه‌‌ای که بچه بدنیا میاد هیچ دردی نداری و خیلی شیرینه بعدش به من خواب آور زدن و وقتی بیدار شدم تو ریکاوری بودم و درد بی نهایت شدیدی تو شکمم داشتم و هرچی التماس میکردم بهم مسکن بزنن میگفتن باید بری بخش تو ریکاوری نمیشه، یک ساعت تو همون حالت بودم و از درد زار میزدم، بعد که بردنم اتاق خودم چند نفر اومدن و شکممو فشار دادن و بی نهایت دردناک بود جوری که چندتا جیغ زدم از درد چون حس داشتم و مسکن نزده بودن هنوز، بعد شیاف گذاشتن و کم کم دردا قابل تحمل و کم شد، شبش اومدن دستمو گرفتن برای راه رفتن که اونم خیلی دردناک بود، و در آخر من تا ۶ روز سردردهای وحشتناکی داشتم به خاطر داروهای بیحسی جوری که در در حالت خوابیده خوب بودم به محض نشستن دردی مثل شن ریزه از نخاع گردن میومد بالا و می‌ریخت تو سرم واقعاااا عذاب بود و رفتم بیمارستان متخصص بیهوشی برام سرم و آمپول و قرص نوشت و گفت باید حداقل روزی ۱۶ لیوان مایعات بخوری تا ماده بی حسی از بدنت خارج بشه و با مصرف داروها و آب فراوان کم کم بهتر شدم و الان بعد ۱۵ روز کمر دردم و اینم بگم بعد کشیدن بخیه خیلی احساس سبک تری دارم ولی خب محل بخیه و بالا و پایینش انگار برام بی حسه و البته تو حرکت های ناگهانی دردناک
اینارو نگفتم بترسونمتون خدایی نکرده اما آگاهی بهتر از خیال خوشه که یک عده فکر میکنن سزارین راحته