۲ پاسخ

چرا به تو یجوری نگاه میکرد ؟
اگه خودشون مشکل داشتن یا مثلا دعوا کرده بودن ؟؟

شاید چیزی شده بوده کسی حرفی زده بوده دعواشون شده بوده اینا قبل که بیان

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی🐥 مامان جوجه طلایی🐥 ۲ سالگی
سلام خانما حال داشتید تاپیک منم ببنید
من چند وقت پیش گفتم که ما با خانواده شوهرم تو یه ساختمون هستیم
دختر جاری من ۹ سالشه پسر اون یکی جاریم ۸ سالشه اینا با بچه من بازی میکنن یه بار خوبن یه بار لج بچمو درمیارن یه بار دخترم لجش پر میاد چنگ میزنه خلاصه بازی میکنن
دختر جاریم با دخترم خوبه ها دوسش داره فقط نمیدونم چرا بعضی وقتا یه کارایی میکنه آدم میمونه مثلا لج دخترمو یواشکی درمیاره دخترم چنگ میزنش میره پیش همه میگه آوین منو چنگ زده و بزرگش میکنه
چند وقت پیش ها هم پسر جاریم اومد گفته النا گفته آوین و بزاریم تو آسانسور اونجام تاریک بشه زبونم لال تا...... بشه منم خیلی عصبی شدم بهشون گفتم این حرفا چیه میزنید اگر میبینید نمیتونید باهم بازی کنید دیگه نزدیک آوین نیاید. از اون موقعه جاریم و برادر شوهرم رفتن تو قیافه برادر شوهرم اومده پیش پدرشوهرم گفته آره گفته نزدیک بچه من نیاید نمیگه چرا گفته اخه این حرفو خلاصه منم کشش ندادم هروقت جاریم تو راهرو بود نمیرفتم تا نبینمش بلاخره بعد امروز تو خیابون دیدمش اومد سلام کرد بعد به دخترم گفت چیه توام مثل مامانت تو قیافه ای شروع شد گلایه کردن که آره بچه تو بچمو چنگ میگیره من نادیده میگیرم تا بچه من این حرفو زده ناراحت شدی میگم بابا بچه من ۲ سالشه این چنگ زدن و رفتید پیش عالم و آدم میگید همه به دید وحشی به بچه من نگاه میکنن میگم توقع از بچه من دارید از بچه خودتون ندارید میگه خب بچس اون یه حرفی زده میگم بابا ۹ سالشه ماشالله خانوم شده میگه نه بچس ۹ سال سنی نیست که
همش میگه تو بی منطقی از وقتی آوین دنیا اومده رفتارت عوض شده میگم چرا شوهرت رفته پیش بقیه گفته میگه از عمد رفت گفت چون شوهر توام مجرد بود بچم هرکاری میکرد میرفت پیش باباش میگفت😐
مامان رستا مامان رستا ۲ سالگی
درد و دل درباره برچسب به فرزند دلبند
واقعا بیایید دیگه قضاوت بیجا نکنیم و مامانی را نگران نکنیم .
تو این ۶ ماه اینقدر استرس کشیدم .
تلویزیون را به تدریج کم کردم و بعد حذف کردم که خدا را شکر مشکل از اون نبود .
و هر جا هر مهمونی میرفیتم هعی اسم دخترم را صدا میزدن و من همیشه نگران منتظر بودم دخترم من را خوشحال کنه.ولی هیچ واکنشی به اسم نداشت ولی می‌خندید با بچه ها بازی می‌کرد. تک کلمه ای میگفت ارتباط چشمی داشت هنوزم داره من دارم درباره گذشته میگم و هوشش عالی بود و تطابق شکل ها را انجام میده و تطابق رنگها را هم داره یاد میگیره و شعر انگلیسی میخونه و تصاویر را اشاره میکنه و سوالات را جواب میده و دستور پذیری هم داره .
دیشب خالم اینجا بود خاله من تو این دو سال شاید دوبار رستا را دیده ..رستا قشنگ رفت کنارش نشست و بدون جنگ و دعوایی
و خالم براش نقاشی کشید و دخترم نگاه می‌کرد بعد رفت سرگرم فیگور حیواناتش شد .
بعد پشتش به خالم بود و خالم میگفت رستا ببعی چی میگه ؟
رستا بدونه اینکه نگاه کنه و مرغ دستش بود جواب خالم را داد
داداشم خونمون بود اونم ازش پرسید مرغ چی میگه به. ادامه نگاه کرد و سرش را انداخت پایین و به مرغش نگاه کرد.
ببین بچه جواب میده ولی جلو عمه و مادر شوهر و پدر شوهر و آدم‌های فامیل جواب نمیده و من را نگران‌تر میکنه و انا با حرفهاشون هم ناراحت هم نگران‌تر.
یه هفته پیش زنگ زدم به ۱۴۸۰
و مشاوره گرفتم و سوال‌هایی که درباره اتیسم باشه پرسید مثلا کلمه ای را طوطی وار میگه ؟
گفتم نه
حرکت طوطب وار میکنه ؟گفتم نه
گفت اگر اینها را انجام می‌داد نگران کننده بود
ادامه در کامنت
مامان نینی ناز مامان نینی ناز ۲ سالگی
مامان آرسام مامان آرسام ۲ سالگی
مامان ارسلان وتودلی مامان ارسلان وتودلی هفته سی‌وششم بارداری