سلام خانما حال داشتید تاپیک منم ببنید
من چند وقت پیش گفتم که ما با خانواده شوهرم تو یه ساختمون هستیم
دختر جاری من ۹ سالشه پسر اون یکی جاریم ۸ سالشه اینا با بچه من بازی میکنن یه بار خوبن یه بار لج بچمو درمیارن یه بار دخترم لجش پر میاد چنگ میزنه خلاصه بازی میکنن
دختر جاریم با دخترم خوبه ها دوسش داره فقط نمیدونم چرا بعضی وقتا یه کارایی میکنه آدم میمونه مثلا لج دخترمو یواشکی درمیاره دخترم چنگ میزنش میره پیش همه میگه آوین منو چنگ زده و بزرگش میکنه
چند وقت پیش ها هم پسر جاریم اومد گفته النا گفته آوین و بزاریم تو آسانسور اونجام تاریک بشه زبونم لال تا...... بشه منم خیلی عصبی شدم بهشون گفتم این حرفا چیه میزنید اگر میبینید نمیتونید باهم بازی کنید دیگه نزدیک آوین نیاید. از اون موقعه جاریم و برادر شوهرم رفتن تو قیافه برادر شوهرم اومده پیش پدرشوهرم گفته آره گفته نزدیک بچه من نیاید نمیگه چرا گفته اخه این حرفو خلاصه منم کشش ندادم هروقت جاریم تو راهرو بود نمیرفتم تا نبینمش بلاخره بعد امروز تو خیابون دیدمش اومد سلام کرد بعد به دخترم گفت چیه توام مثل مامانت تو قیافه ای شروع شد گلایه کردن که آره بچه تو بچمو چنگ میگیره من نادیده میگیرم تا بچه من این حرفو زده ناراحت شدی میگم بابا بچه من ۲ سالشه این چنگ زدن و رفتید پیش عالم و آدم میگید همه به دید وحشی به بچه من نگاه میکنن میگم توقع از بچه من دارید از بچه خودتون ندارید میگه خب بچس اون یه حرفی زده میگم بابا ۹ سالشه ماشالله خانوم شده میگه نه بچس ۹ سال سنی نیست که
همش میگه تو بی منطقی از وقتی آوین دنیا اومده رفتارت عوض شده میگم چرا شوهرت رفته پیش بقیه گفته میگه از عمد رفت گفت چون شوهر توام مجرد بود بچم هرکاری میکرد میرفت پیش باباش میگفت😐

۱۲ پاسخ

ولش کن عزیزم مهم سلامتی بچته.وقتی اذیتش میکنن وظیفته که از بچت دفاع کنی.چون اون هنوز قدرت دفاع از خودشو نداره و تو در قبالش مسئولی

چقدر جاریت پرووعه🙄🙄🙄بچه خودش هرکاری خواست بکنه ک ۹ سالشه بچس!!!!! ولی بچه ۲ ساله ک غریزی چنگ میزنه بزرگه!!!!!!! اینا کین دیگه ، دور باش ازشون کلا

چ حوصله ای داری انقد پیگیرشونی
الان کسی ک باید ناراحت بشه تویی اونوقت اونا ب تو قیافه میگیرن😐
من جات بودم محل سگ بهشون نمی‌دادم چ برسه تو خیابون جاریمو ببینم بیام بهش توضیح بدم از دلش دربیارم
ول کن بابا بذار هر فکری میکنن بکنن
توام صدبرابر بیشتر از خودشون بهشون قیافه بگیر و قط رابطه کن
اصلا نذار دخترت با بچه های اون بازی کنه

پیش هم بودن خیلی سخته😣😣😣
امیدوارم هیچکی تو این موقعیت قرار نگیره
توام بیخیال شو عزیزم رفت آمدم نکن در ببند ن بزار کسی بیاد ن برو
خواهر شوهر منم همین مشکلارو داره انقد دخترش اذیت کردن پرخاشگر شده اصن
من خودم خداروشکر جدام گاهی شوهرم میگه یا مامانش میگه باهم باشیم ولی تا الان موفق بودم امیدوارم موفقم بمونم اصن باهم بودن دوس ندارم
دوری و دوستی

ببین منم با داداشم تو یه ساختمونیم، بخاطر همین بچه ها یک سال رابطه م‌ رو کامل قطع کردم، ازکنارشون رد میشدم سلام‌ نمیکردیم، بنظر من بچه مهمتر از اعضای خانواده س

بیا از اون خونه بیرون

مراقب بچت باش:))) چه موجوداتی پیدا میشن

به نظرم هیچوقت هیچوقت حتی برای یه ثانیه بچه رو باهاشون تنها نزار
من تنهام گاهی خرید دارم گاهی دوش میخام بگیرم هیچوقت نمیزارم بچمو بمونه چون دختر. جاری منم ۱۰سالشه وبه شدت از بچم متنفر ولی بچه من عاشق اونه هربار میاد بابچم بازی کنه سعی میکنه ببرتش اتاق یا پشت مبلا ک دورازدید من باشه من ولی ثانیه ای چشم بر نمیدارم ازشون
واصلا نگران حرف و حدیث ا نباش سلامت بچت همیشه اولیت باشه

ببین بچه های ما کوچیکن...هم نمیتونن هیجانشون رو کنترل کنن چنگ میزنن مو میکشن هل میدن و... از طرفی نمیتونن خطری پیش اومد از خودشون دفاع کنن... به خاطر همین شما توی جمع باید چهارچشمی مراقبش باشی و اصلا با بچه های دیگه تنهاش نذاری اینجوری هم بچه ات رو خطری تهدید نمیکنه هم به خاطر سن کمش به بقیه آسیبی نمیزنه حرف و حدیث ها هم تموم میشه
وقتی توی یه خونه زندگی می‌کنید کدورت اینجوری و قیافه گرفتن و... زندگی رو برات سخت میکنه واقعا

ولشون کن بابا... بنظرم بزار بگن تو قیافه ای.. خیلی بهتره تا اینکه هم خودشون هم بچهاشون اینجوری حرف بزنن.اگه خدایی نکرده بچتو توی اسانسور میزاشتن و میترسوندن و بچت از ترس زیاد لکنت زبون میگرفت چیکارمیکردی؟
فک کن واقعا غریبه هستن. بچتو نفرست. خودت بیشتر براش وقت بزار ک سرگرم بشه و سراغ اونا رو هم نگیره.

وای وای خدا بدادت برسه ۷روز خونه خواهرشوهر بودم دخترای غول ۱۰ و ۹سالش با بچم چیکارا که نکردن لعنت بهشون

انگار داستان منم با بچه های خواهرشوهرم تعریف میکرد من هرروز این داستانو دارم 😁و دقیقا انتظار ی ادم بالغو از بچم دارن مشکل ما فقط اینه ک پیش هم زندگی میکنیم و هرروز همو ملاقات میکنیم و داستان داریم اگه اینطوری نبود این چیزاهم کمتر پیش میومد خواهر

سوال های مرتبط