خانوما اومدم درد و دل کنم من کار شوهرم حوریه که یه هفته ده روز سره کاره و همونقدر هم میاد خونه منم این یه هفته ده روز رو میمونم خونه مامانم و اینم بگم خودمم خیلی به خانوادم وابسته وقتی که شوهرم میاد بخاطر اینکه میرم و بچه رو میبرم ناراحت میشم چون خانوادم و مخصوصا خواهرام که ازم کوچیکن خیلی بچمو دوست دارن از طرفی هم دلم واسه شوهرم میسوزه بیچاره در ماه 15 روزشو خونه باشه 15 روزش خونه نیس موندم وسط دیگه نمی‌دونم چیکار کنم موندم وسط میرم خونه خودم دلتنگ اینجا میشم میام اینجا دلم واسه شوهرم تنگ میشه و میسوزه🙃

الویت شما باید همسرت باشه عزیزم پیش همه هم بگو تا ناراحت نشن

خانواده جای خود شوهر جای خود
هر چند ۱۵روز با خانواده خوش،گذرونی مکنی با شوهرم باید اون ۱۵روز خوش گذرونی کنی

چه شرایط سختی داری

نه خانوادم ناراحت نمیشن خودم یجورایی دلم میگیره چون میمونم اینجا نمیشه که با شوهرم دوریم از هم اون یه شهره من یه شهر اونم حداقل داخل شهرم نیس لاقل برم

خانواده ی شما ۳ نفره ست و اون روزایی که همسرت نیست و میری اونجا رو نباید قاطی زندگیتون کنین
به خواهرات هم توضیح بده ناراحت نشن
حالا وسط اون ۱۵ روزم اگه نزدیکین برید سر بزنین خب نه که بمونینااا

ب نظرم بيشتر ب خانوادت وابسته اي