سلام مامانا دلم خواست بیام ببینم شماهم بعد زایمان همین حسارو داشتین
من قبل زایمانم شوهرم نمی‌خوابید بدون بغل کردن من باید منو حتما بغل میکرد بعد می‌خوابیدم من هرروز صبح حتما باید میدیدمش بعد خودش میرفتم سرکار اونم باید منو صبح میدید حتما باید باهم چایی می‌خوردیم یا بیشتر وقتا من سربه سرش میزاشتم کلی اذیتش میکردم باهم حرف می‌زدیم الان همچی از وقتی که پسرم بدنیا اومد کلا عوض شد من خیلی دلم واسه قبل زایمانم تنگ شده بغض دارم نمیتونم جلو مامانم گریه کنم میترسم مامانم یه روز نباشه من چجوری بچمو جم کنم شوهرم که میاد می‌خوابه من همش میگم مامانم نباشه من چیکار کنم الان باهم شدیم دوتا غریبه

به نظرم الان چون مامانت پیشته خیالش راحته
اگه تنها بشی کمک میکنه

چقد منی 🥲

منم همینجوری بودم حتی شوهرم بچشم نمیدید ... خوب میشه کم کم .. بهش گفتم من فک میکردم بچه بیاد زندگیمون قشنگتر میشه ولی بدتر شد الان من همش تنها با بچمم تو همش اونطرف خابی یا با گوشیتی تازه گریمم گرفت اینا رو کع گفتم
بعد اومد بغلم کرد دیگه کم کم خوب شد

شوهرت هم سرد نشده شاید خستس
وقتی برگردی خونه خودت سه تاتون باهم باشید نمیخوابه مطمئن باش کمک حالت میشه

کاملا طبیعی عزیزم افسردگی بعد از زایمان
من انقدر دلم برای دونفره هامون تنگ شده بود که جلوی همه گریه میکردم اصلا نمیتونستم شرایط حال رو قبول کنم ولی رفته رفته همه چی برمیگرده به روال عادی
خیلی دوس دارم بهت دل داری بدم چون خودم حالم اصلا خوب نبود
بهت قول میدم همه چی درست میشه من دیدم درست شد🥰❤️

بابا ۵ روز گذشته فقط
حداقل ۲۰ روز صبر کن بعد بگو سرد شده
یهو زندگی تون از این رو به اون رو شده زمان لازمه

خب فعلا مادرت هست بری خونه خونت درست میشه اونم جلو‌مادرت لابد خجالت میکشه

ببین کاملا طبیعیه و تو الان هنوز5روزه که زایمان کردی این حسی که داری طبیعیه شوهر منم همش خواب بود اما بعد چهل روز کم کم کمکم می‌کنه شاید نمیخاد اذیت بشی چون تازه زایمان کردی

دقیقا مثل من