۷ پاسخ

عموی من فوت کرد خواهرشوهرم جاریم و برادر شوهرم زنگ نزدن تسلیت بگن.چون راه دور بود حصوری هم نیومدن بعد که ازشون گلگی کردم گفتن مارسم نداریم تسلیت بگیم..🫣🫣

من که مادرشوهرم فوت کرد از اولش تا چهلمش همش خونه من بود مراسمش بعد پارسال پسرخواهرم فوت کرد هیچکدومشون نیومدن برای مراسم

خانواده شوهر کارشون فرق گذاشتنه توهم مث خودشون بلش

برات مهم نباشه شما هم نرو
من عمو و دوتا دایی و خاله م فوت شد یکی از خانواده همسرم ی تلفن بهم نکردن تسلیت بگن
منم هر کی ازشون بمیره عین خیالم نیست

عمه مادربزرگ نشنیده بودم بخدا 🤣

منم داییشون.مادربزرگشون.پسرخالشون فوت کرد اصلا زنگ نزدم و نرفتم برای مراسماشون

عمه مادربزرگت مرد یا عمه خودت عزیزم ؟

سوال های مرتبط

مامان فاطمه زهرا مامان فاطمه زهرا ۴ سالگی
مامان نازدونه مامان نازدونه ۴ سالگی
عجب گیر کردیم همه درد و غم خانواده شوهر براشوهر من هست اما کسی برا این دل نسوزونده شش سال پیش عقد کردیم من مهریه ۷۰۰تا خواستم خود شوهر و باباش موافق بودن اما برادر شوهر بزرگم ادا درآورد آخر قبول کردن بعدعقد ما رفته بود ن خونه خودشون دعوا کرده بودن با شوهرم گفته بود دختر خیابونی گرفتی بعد اینم به اون چند تا گفته بود بعد اون کلا قهر یم تا الان عروسی ما نیومدن دعوت نکردن نیومدن معذرت خواهی اینارو هم جاریم به خواهر شوهرم می گفت اون موقع من شنیدم یعنی شوهرم از دعوا شون به من نگفته بود بعد عقد منم وقتی فهمیدم ناراحت شدم چون خودم اصلا اول کار نه با اونا حرفم شده بود و نه بی ادبی کرده بودم خلاصه الان گذشته دختر همون برادر شوهرم بایکی فرار کرده قراره عقد کنن همین برادر شوهرم راضی نبود خودش مادرش(جاری من) اما میگن با پسره خودش در مورد دخترش حرف می زد و راضیه حالا برادر شوهرم مریض شده بیمارستانه مادر شوهرم زنگ زده گریه زاری که ما با غصه موندیم تنها و فلان بیا برو به داشت سر بزن تازه با خواهرش حرف می زد میگف مراسم نمیام اما کادو میدم ببرید میگه وضع مالیش خوب نیس جاری ام رفته سی ملیون برا پسره خرید کرده خلاصه ما که تا حالا خودم شوهرم تنهایی مشکل هامونو حل کردیم وکسی خبردارنشده اما برا همه مشکلات اونا شوهر منو خبر می کنن پدر شوهرم اون موقع فقط یه ملیون به من کادو داد برا عروسی ولا غیر کل هزینه عروسی و طلا وفلان خود شوهرم با وام داده اما همیشه انتظار کمک دارن
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام ب همگی خوبین
چه چیزایی میبینم خاله من آویزون مامانم اینا بود ماشین داره رانندگی هم بلده
یه بار مادرم گفت بریم خونه دختر خالش با اون یکی دختر خاله بیا خاله منم گفت ب من چه من سوارش کنم حالا سر رفتن خونه دختر خاله مادرم با ما قهر کرده امروز مامانمو تو خیابون دیده سلام نکرده واقعا که اخلاقش داغون فقط تو جم منو پدرمو مسخره میکردن که چاقین چقدر میخورین حالا با ماقهر کرده من اخلاقش گنده با شوهرش تو طلاقن همیشه کاراش،با مامانم بود تو خونش میرفتیم جا نبود بشینیم انقدر که شلخته بود وقتی لاغر کرد بادستگاه ۲۰ کیلو کم کردم ۴ ماه پیش. بینیش رو عمل کرد همه اسیر بودیم مامانم بچه هاشو نگه داشت و من تا ۱۰ شب اسیر بودم که عمل کنه
بعد دختر عمه ش دماغ عمل کرد هی،میگه خودشو میگیره بابا توام خودتو میگیری لاغری با دستگاه عمل بینی واقعا همچنین آدمایی هستن ب مامانم گفتم اصلا دیگه محلش نده مامانم دختر بزرگه هست واقعا آدم خواهرشو ببینه بیرون باید روشو برگردونه احمق