سلام مامانا . شده سر بچتون داد بزنید و بهش تشر بزنید به هر دلیلی کلافتون کرده روز خوبی نداشتید یا حال جسمی و روحی اون خوب نیست بچتون کلافتون کرده من .شده هر بار هم میگم این آخرین بار بودو کلی عذاب وجدان میگیرم که این بچه که مقصر نیست اما واقعا انگار کنترلش از دستم خارج میشه گاهی میگم من مادر خوبی نیستم چون گاهی عصبانی میشم گاهی وقتا نمیتونم رسیدگی درستی داشته باشم براش هر روز غذا درست کنم چون نمی‌رسم و کم میارم . اما تلاش میکنم بهتر بشم .شما هم دغدغه منو دارید کارای خونه مرتب بودن خونه که اکثر مواقع انجام نمیشه کلافم کرده این شرایط

من تا حالا اصلا سر بچم داد نزدم و نمیزنم هر بار که عصبیم میکنه خودمو کنترل میکنم اگه نکنم پس چه فرق منو. و اون بچه کوچیک؟ همیشه با محبت بغلش میکنم و با خودم بارها و بارها تکرار میکنم که این روزها میگذره و حق نداری اعصاب بچتو که هیچی متوجه نیست و همه کارهاش از روی بچگی و نا آگاهیه خراب کنی و در کل جگر گوشمه چرا باید داد بزنم سرش؟ عاشقشم و روحیشو با دعوا و داد خراب نمیکنم هرگز

ببین مواقعی که کار داری یا اشپزی میکنی بچت باچی بیشتر سرگرم میشه بزارهمون کاروانجام بده دراخر نهایت یک تمیزکاری میمونه. من موقع اشپزی ظرفامم میشورم پسرمم تواشپزخونه تمام کابینتارو میریزه مخصوصا قاشقا. هربار میخوام وسایلی بردارم باید ووباره بشورم بیارم. واینکه از نظر روانشناسی خونه ای که بچه زیر سه سال داره اصلا نباید زیاد تمیزشه بچه هم عصبی میشه هم جیغ میزنه اخه توهمون شلوغی برای خودش بازی جورمیکنه. حتی تولباسا

عزیزم کامل درکت میکنم من اینجا غریبموتنها. پسربزرگم بدجورسرماخورد کوچیکه هم گرفت. بینیش کیب سرفه شدید دندون نیششم داره درمیاد. گوش دردم شد بخدا تو سه روز کامل شاید دوسه ساعت خوابیدم. تواین مواقع کارخونه روبزارکنار فقط به بچت برس. به مرداهرچی خدمت کنی بازم کمشونه. زندن بچه هم از نظرروحی مساویه با خطراط تجاوز. جدی میگم میدونم خیلی سخته ولی چاره ای نیست واینکه میگی یکم دیرتر بچه دار میشدی شاید اون موقع اوضاع بدترم میشد.

من شبا ک بی خواب میشه خیلی عصبی میشم چون خودم تنهام شوهرم شهر دیگه کار میکنه دیگه واقعا کم میارم گاهی پیش میاد چند روزی حمامم وقت نمیکنم برم🥲

مثل من
قبلا کوچکتر شد متوجه نمیشد الان کامل درک میکنه دعواش میکنم و گریه میکنه خدا منو مرگ بده ک نمیتونم مامان خوبی باشم بمیرم واسش
امروز همشو گریه کرد کلافه ام کرد گذاشتم پیش مامانم برم جایی کار داشتم و بیام وقتی اومدم مامانم گفت خیلی بچت اذیت کرد انگار عصبی شده بودم
دوباره شروع کرد گریه و نق زدن منم شروع کردم دعواش کردن ک تو منو کشتی دیگ بشین سرجات خسته ام کردی بچمم طفلکی دیگ سمتم نیومد سرشو گذاشت زمین گریه کردن
اون لحظه هزار بار آرزوی مرگ کردم😭😭😭😭😭😭

تا حالا ۳ بارم زدمش من اعصاب داغونی دارم بچه خیلی لجباز و یک دنده ای هم نصیبم شده

منم همینجورم بعضی وقتاک مهمون یهو میاد اصن بچم ب هیچکاری نمیذارع رسیدگی کنم کلی سرش داد زدم اخرین بار ی سیلی زدم ک بعدش عذاب وجدان گرفتم اخه ی فرشته کوچولو بیشتر ندارم چرا باید مراقبش نباشم..

اره شده خیلی

بله بله منم منممممممم

اره عزیزم پیش اومده خیلی

اره روزی هزاربار

دقیقااااامنی