۱۰ پاسخ

افرین ، همینکه درک وشعور داره خداروشکر
پیربشین به پای هم برای منم دعاکن یک چیزی بخوره تو سر شوهرم سر عقل بیاد درک شعور پیدا بکنه، یک شی محکمم بخوره توسر مادرشوهرم بلکه لال بشه بزاره ما زندگی کنیم

چه شوهری 🧿

واقعا اينجور موقع ها ادم خستگي از تنش ميره
انوقت شما به جا بوس بهش سيلي زدي 😂😂

گل گفته

افرین بهش

چه خوب
کاش برسه روزیکه همه مردا به این نتیجه مهم برسن
خدای مهربانم تو قادرو توانایی مردای سرزمینم را عاقل و آگاه بگردان
آمین 🤲

شوهر منم خیلی درکم میکنه وکمک حالمه همیشه بهم میگه تو واقعا صبوری که این بچه رو نگه میداری وهمیشه واسم دعا میکنه میگه هر چی از خدا میخوای بهت بده منم در جوابش میگم تورو خواستم بهم داد

همین حرفاس که انرژی و دلگرمی رو چند برابر میکنه
ما زنا هیچ دردمون نیس فقط نیاز به توجه داریم
خدا رحمت کنه پدر و مادر مرد عاقل و فهمیده رو

واقعا دمش گرم انقدر تعزیفتو کرده این ینی که عاشقته😍❤️

عزیزم چقدر خوبه که اینجوری دقت کرده به تلاش کردنت برای اینکه کم نزاری برای آیهان جان ❤️❤️

سوال های مرتبط

مامان تیارا مامان تیارا ۱۱ ماهگی
میدونید چرا مادرای الان اکثریت افسرده ان،عذاب وجدان دارن همیشه؟
چرا مادرای قدیم اینجوری نبودن راحت بچه بزرگ میکردن تازه چند تا چندتا هم بچه بدنیا می آوردن.
همش بخاطر اینه که قدیما انقدر دکتر و روانشناس نداشتیم
انقدر آدما برای خودشون روانشناس بازی در میوردن
الان تا ی مادر سر بچش ی کم داد میزنه ماشالله همه دکتر و روانشناسن
:وااااااای سر بچت داد زدی این بچه فردا ی آدم پرخاشگر میشه
تا یه چیزی میدن به بچه بخوره واااااای این مواد خوراکی و نباید میدادی الان دیگ بچت دیر زبون باز میکنه یا سیستم ایمنی بچتو به خطر انداختی .
کافیه بگی من در طول روز نیم ساعت ،یکساعت بچم تلویزیون نگاه میکنه تا بتونم به کارام برسم .وااااای تلویزیون چرا با بچه اینجوری میکنی برای راحتی خودت به بچه آسیب میزنی بذار خونتو گند بگیره بذار شام شوهرت نون خالق سق بزنه اما برای بچه وقت بذار.یکساعت بچه رو می‌میسپاری به مادری خواهری کسی که یه کم فقط استراحت کنی و ب کارات برسی ماشالله همه دکتر و روانشناس میشن تو که به تفریح و استراحت و گردش فکر میکردی چرا بچه آوردی خوب تفریحاتتو میکردی بعد بچه میوردی .
بابا اون مادر هم آدم ربات نیست خواهش میکنم انقدر بهش حس عذاب وجدان ندید اون مادر از صبح با بچش داره سر و کله میزنه تا شب شماهام پیداتون میشه و حس عذاب وجدان و میدید بهش دیگ شب که میشه تایم خوابش باید بشینه باخودش بگه وای ک من چقدر مادر بدیم که این کارا رو کردم برای بچم همه اینا جمع میشه اون مادر یه مادر افسرده میشه که دیگ از همه چی خسته نه وقت میکنه ب بچه برسه نه ب خودش ن به همسرش و میشه یه مادر پرخاشگر که همش داد میزنه.
مامان گردالی 🫀 مامان گردالی 🫀 ۱ سالگی
سلام مامانای گل ظهر همگی بخیر
سال پیش همچین روزی همچنین ساعتی اومدم تو بخش و آرین پیشم بود
با این حال که خودمون تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم بعد زایمانم هیچ باور نداشتم یکی از وجود و پوست و خون منه ..... اوایل گنگ بودم شاید تا چندین ماه حس زیادی بهش نداشتم اما یروزی یادمه رو مبل نشسته بودم گذاشته بودمش رو پام نگام میکرد باهاش حرف میزدم یهو بهم لبخند زد از همون موقع جوری شدم حالی شدم که نمیتونم حتی بگم ..... حس مادرانگی عجیبترین حس دنیاس از خودت میگذری ، فداکاری میکنی ، چون یکی از خودت مهمتره که بهت نیاز داره
وقتی بچت بدنیا میاد انگار قلبت بیرون از بدنت داره راه میره و زندگی میکنه ....
باورم نمیشه یکسال شد یکسال که مادرم . خداروشکر بابت تمام این حس ها
جدیدا خیلی حال روحیم بده ، خیلی عصبی و پرخاشگر شدم .
اما امروز همه چیز برای آرینه روز روزه اونه ....
حمامش کردم ، غذا دادم ، ویتامیناشو دادم ، کتاب براش خوندم ، خوابوندمش....
شاید مادر خوبی نباشم ، اما تلاش میکنم مادر کافی برای آرین باشم ❤️
چقدر زود میگذره قدر این روزایی که با قد فسقلیشون بغلمون میکنن ، ازمون آرامش میگیرن رو بدونیم یهو میبینیم که خیلی بزرگ شدن و دیگه نیازی به ما ندارن اما ما تشنه اون روزاییم 🥺
مامان آریا مامان آریا ۱۱ ماهگی
_ وای چقدر لاغره پس چرا این بچه بزرگ نمیشه؟ (تو مادر خوبی نیستی به بچت نمیرسی که ریزس)
_ وای الهی بچه گرسنس بمیرم برات ( تو مادر خوبی نیستی که گذاشتی بچت گرسنه شده بعد غذا میدی
_ عزیزم این غذا رو دوست داره ببین میخوره خب براش درست کن ( تو مادر خوبی نیستی براش غذا درست نمیکنی؟)
_وای فلانی با اینکه دوقلو داره بچه هاش ماشالا تپلوعن( تو مادرخوبی نیستی فلانی خوبه)
_ دکتر بیخود کرده گفته فلان چیزو نده مگه اون بچه بزرگ کرده، ما بزرگ کردیم بلدیم( تو مادر خوبی نیستی که تجربه نداری و به حرف علم و دکتر گوش میدی ما خوبیم)
_ و.......
ادم بعد از بارداری یه ادم دیگه میشه تحمل ۹ ماه بارداری و سختیاش بعد از اون تحمل درد زایمان و بعدشم سختیای خیلی زیاد بچه؛ شبا راحت نمیخوابی، روزا نمیتونی کارای خونه رو انجام بدی ،خونه ریخت و پاشه ،جاروبرقی باید بکشی ،گردگیری کنی ،تو ظرفشویی پر ظرفه ،یعالمه لباس داری بشوری، حمام میخوای بری لباس اتو بزنی ولی یه کوچولو هست که نمیزاره تو هیچ کاری کنی فقط بزور تونستی یه غذا درست کنی که همونم گاهی نمیرسی
همه اینا دست به دست هم میدن تا تو اعصابت ضعیف بشه تا تو روحیت نازک بشه تا تو با کوچکترین حرفی راحت بشکنی و تو دلت گریه کنی اما هیچکس این قضیه رو درک نمیکنه و خیلی راحت هرحرفی رو میزنه و تو رو میشکنه و تو هم چون روحیت ضعیف شده هر حرفی رو بخودت میگیری و ناراحت میشی دست خودتم نیست از طرفیم میگن تو شیردهی ناراحت نشو استرس نگیر چون از طریق شیر به بچه منتقل میشه
خب ما چیکار کنیم؟؟؟
یکمی مارو درک کنین توروخدا میدونیم شمام از دوست داشتن حرفی رو میزنین ولی دست خودمون نیست زودرنج شدیم میشکنیم شمام مادرید این روزا داشتین چرا یادتون رفته پس؟