_ وای چقدر لاغره پس چرا این بچه بزرگ نمیشه؟ (تو مادر خوبی نیستی به بچت نمیرسی که ریزس)
_ وای الهی بچه گرسنس بمیرم برات ( تو مادر خوبی نیستی که گذاشتی بچت گرسنه شده بعد غذا میدی
_ عزیزم این غذا رو دوست داره ببین میخوره خب براش درست کن ( تو مادر خوبی نیستی براش غذا درست نمیکنی؟)
_وای فلانی با اینکه دوقلو داره بچه هاش ماشالا تپلوعن( تو مادرخوبی نیستی فلانی خوبه)
_ دکتر بیخود کرده گفته فلان چیزو نده مگه اون بچه بزرگ کرده، ما بزرگ کردیم بلدیم( تو مادر خوبی نیستی که تجربه نداری و به حرف علم و دکتر گوش میدی ما خوبیم)
_ و.......
ادم بعد از بارداری یه ادم دیگه میشه تحمل ۹ ماه بارداری و سختیاش بعد از اون تحمل درد زایمان و بعدشم سختیای خیلی زیاد بچه؛ شبا راحت نمیخوابی، روزا نمیتونی کارای خونه رو انجام بدی ،خونه ریخت و پاشه ،جاروبرقی باید بکشی ،گردگیری کنی ،تو ظرفشویی پر ظرفه ،یعالمه لباس داری بشوری، حمام میخوای بری لباس اتو بزنی ولی یه کوچولو هست که نمیزاره تو هیچ کاری کنی فقط بزور تونستی یه غذا درست کنی که همونم گاهی نمیرسی
همه اینا دست به دست هم میدن تا تو اعصابت ضعیف بشه تا تو روحیت نازک بشه تا تو با کوچکترین حرفی راحت بشکنی و تو دلت گریه کنی اما هیچکس این قضیه رو درک نمیکنه و خیلی راحت هرحرفی رو میزنه و تو رو میشکنه و تو هم چون روحیت ضعیف شده هر حرفی رو بخودت میگیری و ناراحت میشی دست خودتم نیست از طرفیم میگن تو شیردهی ناراحت نشو استرس نگیر چون از طریق شیر به بچه منتقل میشه
خب ما چیکار کنیم؟؟؟
یکمی مارو درک کنین توروخدا میدونیم شمام از دوست داشتن حرفی رو میزنین ولی دست خودمون نیست زودرنج شدیم میشکنیم شمام مادرید این روزا داشتین چرا یادتون رفته پس؟

۶ پاسخ

ادامه...
ما مادرا نیاز به آرامش داریم نیاز به درک شدن داریم تو روخدا هرحرفی رو نزنید تا خودمون ازتون راهنمایی و کمک نخواستیم نظر ندین چون ما بخودمون میگیریم
کاش این فرهنگ جا میوفتاد...

برا شمام اینجوری شده؟ من خودم گاهی انقدر اعصابم ضعیف میشه که یکی بهم میگه سلام ناراحت میشم که چرا اینجوری سلام کرد😂 البته این مثال بود نه تا این حدم

بغضی شدم با این پیامت🥲
فکر نمیکردم کسی مثل من باشه یا اصلا کسی بتونه این حال و احوال قاطی پاتی منو درک کنه.. واقعا ممنونم ازت❤🙂

واسه منم هست واقعا.
دکتر میگه وزن و قد و همه چی اوکیه
بعضیا!!!!! نظر میدن إ چقد لاغره بش غذا نمیدی شیریت قوت نداره! چرا موبایل بس نمیدی چقد محدودش میکنی😮 با قاشق دهنیش میخواد غذا بده بچه میگم نکنید میگه زبون نزدم، چقد سخت میگیری. سر بچه دومم باردارم میگه چقد زود!( خب ب شما چ اختیار رختخوابمو هم ندارم؟) ویار بارداری رو عجیب میدونن انگار بچه ها خودشون رو لک لکا اوردن واقعا و و و ....
خواستم بگم کاملا میفهممت.
بعضی وقتا اون آدما عقده و حسادتای های خودشون رو میپاشن تو زندگی بقیه ب اسم محبت!! ولی متاسفانه من ادمی نیستم ک سکوت کنم، یعنی قبلا اروم بودم و هی تو خودم میریخام اما الان جواب میدمو از حق بچه ام دفاع میکنم ک فردا بزرگتر شد چرت و پرت نشنوه ک ناراحت بشه

سلام هم شهری چی بگم که هموگیمون مثل هم هستیم ولی متاسفانه هیچکس درک این چیزای که خواهر جان گفتی رو نداره چقدر آدم میریزه بهم یکی از این حرفا تازه به آدم احساس عذاب وجدان میدن،من اصفهانی هستم ساکن تهرانم

آره عزیزم ولی من اصلا اهمیت نمیدم فقط تمرکزم رو بچه ام در برابر این جور ادامه که حرف میزنن فقط سکوت ولبخند میزنم

دقیقا و منو هیچکی درک نمیکنه تازه چیزیم بگم یا کاری برخلاف میلشون انجام بدم به دل میگیرن و قهر میکنن

سوال های مرتبط

مامان آقا علی مامان آقا علی ۱۱ ماهگی
خدایی یه مسئله ای ذهنم رودرگیر کرده...
مگه همه ی ما پیش مامان باباهامون نخوابیدیم تا چند وقت
غذا نذاشتن دهنمون
چمیدونم پیش پیش لالامون نکردن بخوابوننمون
چرا این روزا همه جا پر شده از این حرفای جدید
خواب مستقل غذای مستقل اتاق جدا و فلان
خدایی بیخیال شید
بچه داری هم روی اصولش باشه اینقدرم سخت نیست
بچه ای که نا ارومه با این تنش و استرس اروم میشه؟
نه شب نمیخوابه باید بهش خواب مستقل یاد بدم و فلان
این چیزا رو کسایی که ازش پول میخورن باب کردن تا چهاتا دوره به من و شما قالب کنن
اینقدر روان خودتون و نوزادی بچتون و پای این حرف ها حروم نکنید
مگه بچه چقدر بچه اس
چقدر تو بغلت جا میشه
چقد میتونی با عشق غذا بدی بهش
از یه جایی که ببینی اون دیگه برای انجام کارهاش بهت نیاز نداره متوجه میشی ای بابا چرا این همه سخت گرفتم
مگه بارداری با اون همه سختیش نگذشته
زایمان با اون همه دردش نگذشته
ماه های اول با اون همه شب بیداریش نگذشته
بخدا چشم رو هم بذارید بچه شده ده سال همه کارهاشم خودش میکنه
مهم تربیته مهم اموزش تو سن خودشه
نه بیای بچه شش ماهه رو بذاری یه اتاق دیگه خودت یه اتاق دیگه بخوابی
یا چمیدونم اون همه تنش رو به بچه بدی که الا و بلا مستقل بخواب
تو منبع ارمشش مادر عزیز همونطور که اون برات منبع ارامشه...

والا بخدا دست بردارید از این فاز روشن فکری و مدرنیته ی زود هنگام برای بچه ی شش ماهتون
وای چقدر حرف زدم🤣
حرصم میگیره ولی بخدا که چرا اینقدر همه چی رو زود باور میکنن بعضی ها
نمیدونن دارن سعی میکنن که تورو یه مادری جلوه بدن که هیچی بلد نیستی از بچه داری و از قبلش سودشو ببرن فقط

نظرتون چیه مامانا...!!؟؟
مامان کارن👼 مامان کارن👼 ۱۶ ماهگی
سلام به ده ماهگی🎉🎊
چقدر زود داره میگذره دلم برای اینقدی هات تنگ میشه
از یه طرف میگم بگذره خسته شدم بزرگ شدنت رو ببینم لذت ببرم از طرف دیگه هم میگم نه بعدا دلم برای اینقدی هاش تنگ میشه
خیلی زود بزرگ شدی روزای سخت و شیرین سه تایی زیاد داشتیم
هنوز باورم نشده مادر شدم و تو پسر بامزه و زیبا بچه منی
از خدا میخوام بهم آرامش بده تا از این دوران و بزرگ کردنت لذت ببرم و سختیاشو نبینم
تو ده ماهه همه زندگیمون شدی تو این مدت ما برای خودمون نبودیم هرچی بود تو بودی....
زندگیم ب قبل و بعد تو تقسیم میشه
فقط به آینده فک میکنم به روزای خوبی ک باهم خواهیم داشت...
از خدا میخوام بتونم مادر خوبی برات باشم و خوب تربیتت کنم
منو ببخش اگر مادر خوبی برات نبودم من همه تلاشمو میکنم ک بهترین باشم
وقتی مادر میشی دیگه هیچی مثل قبل نیست فقط باید به جلو نگاه کنی نه پشت سر
امیدوارم دلت شاد و لبت خندون باشه و دنیا جای خوبی برات باشه و آدم بزرگی بشی در آینده
وقتی به صورت زیبات نگاه میکنم به چشمای درشت و مشکی و مژه های بلندت به لبخند هات به بازی کردنات و... میگم دنیا تو چشای مهربونت خلاصه میشه و روزی هزار بار خداروشکر میکنم
حرف زیاده این یک درصد از درد و دلای یک مادر بود
۱۰ ماهگیت مبارک قلب مادر...❤️
بماند به یادگار
۳/۱/۲۹
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱۰ ماهگی
یه مامان با هوش اینطوری حرف میزنه

نمیگن: شلخته فقط بلدی همه جارو بهم بریزی
میگن: عزیزم سعی کن خودتو عادت بدی که بعد از بازی اتاقتو مرتب کنی منظم بودن باعث میشه تو زندگیت پیشرفت کنی

نمیگن: بچم اجتماعی نیست و از غریبه ها میترسه
میگن: بچم تو سن اضطراب جدایی هستش و طبیعیه که غریبی کنه.

نمیگن: پول ندارم اسباب بازی بخرم
میگن : تو برنامه امروزمون خرید اسباب بازی نیست.
چون میدونن که اگه همیشه به بچه شون بگن《 پول نداریم 》باعث میشه که حس بدبختی توی شخصیت بچه نهادینه بشه و شاید تا اخر عمر هم باهاش بمونه.

نمیگن: چقدر طول میدی یه جوراب بپوشی
میگن: میبینم که داری خیلی تلاش می کنی که با دقت و درست جورابتو بپوشی.
چون می دونن تلاش بچه ها خیلی مهم و ارزشمنده نه فقط نتیجه.

نمیگن: بی ادب
چرا به بابات سلام نمی کنی ؟
میگن:ما یه خانواده ایم باید به هم دیگه احترام بزاریم و سعی کنیم همدیگه رو خوشحال کنیم


پ.ن:
و همچنان خوش گذرونی روز دختر 🥰🥰🤗🤗🤗😘😘👶👶
آنیسا خانوم امروز باباش کار داشت و پیش ما نبود
درنتیجه مامانش بردش خانه آبنباتی تا دختری کلی بازی کنه و دوست پیدا کنه
🤗🤗🥰🥰🥰🥰
شب هم با باباش یه حمام بره و لالا ایشالله
😄😄😁😁😁😁☺️☺️♥️♥️♥️♥️
تو این چند روزه که درگیر اسباب کشی بودم واقعا نشد اونجوری که لازمه به بچه م برسم
حالا ایشالله که مامانش رو بخشیده
مامان کارن⁦👩🏻‍🍼 مامان کارن⁦👩🏻‍🍼 ۱۲ ماهگی
سلام بعد از مدت ها😍

قرار بود یکی از تجربه هام تو این مدت براتون بزارم هی امروز و فردا میکردم که الان قسمت شد🥴🥴

درمورد صندلی غذا

که من دقیقه ۹۰تو سیسمونی خریدمش خیلیا گفتن خوبه خیلیا گفتن یکسری هم گفتن اگه خودتون میز ناهار خوری دارید خوبه اونطوری خوب نیست و فلان
من میز ناهار خوری ندارم ولی دلمو زدم به دریا و خریدمش 😁😁

و بنظرم بهتریننننن خرید بود
و اصلا نیاز هم نیست که حتما میز ناهار خوری داشته باشید چون من و همسرم سفره پهن می‌کنیم و غذامونو میخوریم پسرمم هم روی صندلی غذاش کنار ما و البته ارتفاع صندلی غذا رو خیلی پایین آوردم و بالا نیست 👌🏼

یعنی وقتی تو صندلی خودشه پیشش غذا میزارم خودش میخوره و ما هم با خیال راحت غذا رو میخوریم (البته بعضی روزا فقط شاید لج داشته باشه و یه خرده اذیت کنه که طبیعیه)

وقتی میرم جایی تازه قدر صندلی غذا رو میدونم 😂

فک کنم غذا رو میگیره و این بر اون بر میره که این موضوع خیلی سخته همش باید کنترلش کنه که تو خود غذا خوردن هم بچه سیر نمیشه و اذیت میشه


و بنظرم من حتما تو سیسمونی صندلی غذا بگیرید و از اول تو صندلی غذا ،غذا بخوره و عادت کنه👌🏼
مامان دلارُز💕🍭 مامان دلارُز💕🍭 ۱۳ ماهگی
یه صحبتِ دلی دارم باهاتون که شاید یکم خستگی و زودرنجی و حساسیت های ما مامانارو کمتر کنه❤️

فقط به این فکر کن که
در نهایت یه شب دیگه نینی مون تنها میخوابه و توی اتاق خودش
و دیگه درخواست نمیکنه اون رو توی بغلمون بگیریم!

قبل از اینکه متوجه بشیم اسباب بازی ها از روی زمین جمع میشن...

و زمانی میرسه که دیگه توی هیچ کاری به ما نیاز ندارن...

یه روز به خودمون میایم و میبینیم رابطمون با کوچولومون دیگه صمیمی نیست و آدم امن بچه هامون نیستیم...
واقعا اون روز اونقدرم دیر نیست،چون این کوچولوها خیلی زودتر از چیزی که فکر میکنیم بزرگ میشن...

به دیگران اجازه ندین،که توی تجربه کردنِ این لحظه های زودگذرِ شیرین، توی شما حس بدی ایجاد کنن!!!

پس تا میتونی کوچولوتو بغل کن و بهش آرامش بده،بغلی نمیشه،،،اصن بشه،،،مگه میخواد چی بشه ؟؟؟جز اینکه با بغلت بهش حس امنیت میدی؟؟؟

ببوسش و باهاش بازی کن و وقت بگذرون🤍

هروقتم عصبی و خسته شدی به دستا و پاهای کوچولوش نگاه کن،به چشمای معصومش
ببین که اون جز تو کسیو نداره و تو براش همه چیزی و از هرچیزی مهم تر...

اینجوری میفهمی که اون یه موجودِ معصوم و کوچیکه که هیچ اختیاری از خودش نداره و تو به این دنیا دعوتش کردی🤍
پس بدون عصبانیت باید تمااااامِ تماااااامِ نیازهاشو برآورده کنی و حق داد و فریاد و حتی یه دعوای الکی برای خندیدن هم نداری❤️