مامانا من خیلی تواین سال روزای ناراحت کننده زیاد پشت سر گذاشتم الان کنار اومدم وفقط به خدا سپردم که بچم خوب بشه مثل بقیه هم سن وسالاش بشینه راه بره حرف بزنه خیلی سخته بچه های کوچیک ترو که میبینم به پسر خودم خیلی ناراحت میشم نه اینکه بخوام حسودی کنم یا به بچه های دیگه ناراحت بشم نه خوشحالم که یه بچه ای سالمه ناراحتیم بخاطر پسر خودمه فقط مادرایی که بچه ی مریض حالا هر مریضی یا هرمشکلی که دارن درک میکنن منو مخصوصا بچه های ما که مخصوصا تو این سن یکسالکی که باید بشینه بخنده بازی کنه چهاردست و پا راه بره نگات کنه بپره بغل مامانش وقتی میبینی بچت اینجوری نیست چه قدر غصه داره الان من چهارماهه خونه مادرشوهرم که خالمه نرفتم دوست ندارم جایی برم فقط کاردرمانی میرم و خونه مامانم اصلا روحیم جوری شده هیچی خوشحالم نمیکنه واسه هیچی ذوق نمیکنم منی که یه گیره میخریدم چه ذوقی میکردم الان ماشین هم بخرم ذوق نمیکنم درصورتی که چندماه پیش ماشین دراومد بهمون اصلا خوشحال نشدم خیلی سخته تازه باید از گوشه کنار اطرافیان کلی حرف بشنوی قضاوتت میکنن حرف میزنن انتظار دارن بری بیایی خوشحال باشی ناشکری نکنی از ماها انتظارات خیلی زیادی دارن اطرافیان انگار ماها نباید ناراحت بشیم نباید گریه کنیم نباید واسه خودمون خلوت کنیم ، فقط خواستم با نوشتن اینجا به آرامش برسم ..😔😔😔😔🥺

۱۰ پاسخ

سلام منم یه پسر مریض دارم از دوسالگی مریض شد تاالان که هفت ساله شه میره مدرسه . طفلی بچم یه روز خوش ندیده توزندگیش یک عالمه ازمایش گرون ازش گرفتن گفتن هیچیش نیست فقط یکم کم خونی داره .بستریش کردیم تویه بیمارستان خوب بود همین میامد خونه اسهال استفراقاش شروع میشد شده .ازخودش فقط استخواناش پیداست الان باید ۲۰کیلو باشه ۱۱ کیلو داره .بازم خدارو شکر همین که دوتاقدم راه میره حرف میزنه .مامانایی که بچه مریض دارین درسته سخته ولی میگذره این متنیوکه نوشتم باگریه. نوشتم اون رنج میکشه ولی ازدست من کاری برنمیاد.فقط شفاشو ازاما حسینو علی عصغرش میخوام.

انشاالله بچه ات خوب بشه به آرامش برسی میشه عکس پسرت بفرستی ببینیم

من روزای خیلی سختی رو پشت سر گذروندم فقط خدابهم یه صبری داده که تحمولابردم بالا .مطما باش خدا جواب صبوریتو میده مادره عزیز فقط ناامید نشو بسپر به خودش .

نا عزیزم حسودی ب اونا نیست حسراتاییه ک تو ومن برا بچه هامون کشیدیم
منم دیگه حال خوشی برام نمونده داغونم داغووون
پسر خواهرم 20روز شه میتونم بگم از پسر 14ماهه من قوی تره
اینا حسادت نیست ایناحسرته.... حسرت

امیدوارم ب حق این روزهای عزیز حضرت فاطمه خودش ب امیرشایان لباس عافیت بپوشونه وبحق فاطمه زهرا تاپیک بعدی بیای خبرهای خیلی خوبی بدی.من باهرلحظه خوندن تاپیکت فقط گریه کردم

میدونم دلت پر از غصه میشه وقتی بچه رو تو این حال میبینی فکرو دلت همش پیششه که بهتر از قبل بشه آخ نگم که چیااا کشیدم 😔
پسرت خوب میشه نگران نباش

خدا الهی به دلت آرامش بده فقط برا حالت و خوب شدن امیر شایان دعا میکنم‌

😭😭😭😭😭😭😭😭واقعا نوشتن اروم میکنه منم با نوشتن اروم میشم

عزیزم درکت میکنم می‌دونم چی می‌کشی نگاه های ترحم آمیز دیگران آدم رو نابود می‌کنه انشاالله پسر گلت به زودی خوب بشه برای پسر منم دعا کن زودتر راه بیفته نگرانم

خدا ارامش نصیب قلبت کنه انشالله پسر گلت خوب میشه کاردرمانی جواب میده تشنجش کنترل میشه

سوال های مرتبط

مامان امیرشایان مامان امیرشایان ۱۵ ماهگی
مامانا اگه بچه های سالمی دارید هرروز خدارو خیلی شکر کنین ماهایی که بچه های مریض داریم بچه هامون مشکل دارن حالا یه سری ها مشکلشون کمه یه سری هام زیاده ماها همیشه تو حسرت اینیم بچه هامون باهامون باری کنن نگام کنه وقتی صداش میکنم دستمو بگیره اسباب بازی بگیره دستش نگاه کنه بازی کنه غلط بخوره گردن بگیره غذاشو خودش بخوره دیگه الان تو یه سنی هست که باید بشینه چهاردست و پا بره ماها با کلی چالش مواجه میشیم خیلی جاها دلمون میگیره گریه آروممون می‌کنه گاهی یه گوش میخواییم واسه شنیدن درد ودلامون ماها کلی پول هزینه میکنیم کاردرمانی می‌بریم بچه هامون و ورزش میدن اون طفلکیا گریه میکنن اذیت میشن دردشون میگیره
مامانا اگه بچه هاتون شلوغ می‌کنه اسباب بازی پرت می‌کنه و خیلی موقع ها خسته میشید خواستم بگم خداروشکر که بچه های سالم دارید خیلی خوشحالم واسه همه بچه هایی که سالمن
ماها امیدمون به اول خدا بعد به کاردرمانی و دارو ودکتراس تا بچه هامون خوب بشن یه روز مثل هم سن و سالاشون بازی کنن راه برن