عزیز دلم بازم داری جلو جلو حرص میخوری ایشالا هیچی نیست میری پیش دکترش دارو میده حل میشه قوی باش دیگه به خودت انگیزه بده نزار تبدیل به یه مادر افسرده بشی اون چیزایی که بیمارستان دیدی بزار به حساب تقدیرشون تقدیر اون بچه ها هم همین بوده
انشالله خدا دلتو شاد کنه عزیزم میفهمم چی میگی
حق داری عزیزم اصلا به خودت سخت نگیر واقعا موقعیتت خیلی سخته، من که ازت دورم ،اما قشنگ متوجه شدم چقدر خسته شدی، و چون هنوز درگیر دکتر رفتنی، هنوز نتونستی استراحت کنی، از یکی کمک بگیر روزی سه ساعت بیاد پیشت. یا یه پرستار استخدام کن هم تو کار خونه ،هم تو بچه داری کمکت باشه، اگه جوون باشه میتونی باهاش همصحبت بشی ،یکم از تنهایی دربیای
خیلی سخته زمان میبره یادت بره خیلی زیاد شاید چند سال 😞😞
من خودم ازین امتحان سختها شدم
شوهرم یک روز قبل جشن عقدمون تصادف کرد و تمام بدنش شکست و خورد شد چندین ماه بستری بود تو شهر غریب و هر روز عمل داشت نمیدونی چند سال درمانش طول کشید سخت ترین روزهای زندگیم بود اونم فقط با ۲۱ سال سن
بخدا مامان ماهلین جان منم پسرم بستری شد وقتی مرخص شدیم تا دوهفته ازنظرروحی داغوووون بودم انقد گریه میکردم دل و دماغ کاری رونداشتم ولی باگذشت زمان خیلی بهترشدم شمام تازه از بیمارستان اومدی جو بیمارستان روی روحیه تون تاثیر گذاشته مثل من ولی نگران نباش عزیزم بالاخره درست میشه همه چی بالاخره صبح میشه این شبای سیاه 🥹
عزیزم قوی باش این دنیا به آدم های قوی نیاز داره بچه ها از ما یاد میگیرن به خداتوکل کن وهرجا خواستی دخترتون ببری با لبخندی اسم خدا بلند شو تا دخترت ببینه مادرش در هر صورت وبا همه سختی ها قوی وشادی قدرتمنده.
درکت میکنم،منم این روزها روگذروندم،خیلی سخته،اون روزها دکترا میگفتن دخترت شش ماه بیشتر زنده نمیمونه،کاری هم از دستم برنمیومد،فقط صبر میکردم وتحمل
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.