بچه ها من شهرستان زندگی میکنم مادرم اینا تهران خونشونه ولی باهم تویه شهر هستیم بچه هاش که زنگش میزنند میگند نمی‌آید تهران منو بهونه می‌کنه میگه برامهسا نمیایم چون حاملم آخه من کاریش ندارم من تو خونه خودمم کارامو خودم میکنم شما باشید ازدستش ناراحت نمیشید

ناراحت نمیشم خیلی رک میگم برا من نموندی پاشو برو
ب بچه هام میگم بخاطر من نمونده😂😂

هعی بابا کاشکی مامان منم همین کار و می‌کرد مامان من حتی زنگ هم نمیزنه خبرمو بگیره چسبیده به عروساش همش تفریح و اینوراونور حالا باز با هم دعواشون بشه بیاد خبری از دختراش بگیره من خودم تا ۸ هفته خبر نداشتم باردارم وقتی فهمیدم ۱۲ هفته به خواهرام و مامانم خبر دادم مامانم که تا الان نمیخواد باور کنه حامله ام چون دور هم هستیم من تهرانم مادرم اینا شهرستان 🤷‍♀️

مامان منم سالی یه بار واسم شاید یه بشقاب غذابفرسته بعد ب همه میگه از هفته ۵ روزشو من واسه دخترم غذا میبرم😶😂

من فقط خجالت میکشم ز این همه رسیدگی که بهم میکنه احساس شرمندگش میکنم

نه ناراحت نمیشم من خودم از روز اول که حاملگیمو فهمیدم مامانم منو برده خونش نمیزاره تکون بخورم میگم برم خونم خوبم میگه نه خودم پیشتم خیالم راحت تره هرکی ام زنگ میزنه میگه ببخشید بچم استراحت مطلقه نمیتونم بیام باید به بچم برسم یا میخان بیان خونش میگه بچه نیارید یه وقت نپره رو دختر حاملم میدونم بهونست که یه سریارو نبینه ولی کاریش نمیشه کرد

این دفعه زنگ بزن خواهر برادرت سر حرف رو واز کن بگو من که زحمت نمیدم بلاخره مامان خسته است و اینا من که خونه خودم هستم به مامان هم میگم بیا اینجا میگه تو حامله ای سختت میشه بزار بفهمن

😂مامان منم
منو بهونه میکنه