۸ پاسخ

قرمزی هم نرماله نگران نباش

من پسرم رو ک ۳۳هفته و ۵روز دمیا اومده تا الان چندین دفعه بردم
حالا خداروشکر ک چیزی نبود
ولی بیمارستان امام حسین بخش چشم این کار رو انجام میدن با بیمه یک ریال هم ازت نمیگیرن بیمه ما تامین اجتماعی بود

برای نوزاد نارس زیر ۳۵هفته میفرستن

خداروشکر خیالت راحت شد قرمزی هم میره

قطره ندادن بریزی همون قطره قرمزی رو‌کم میکنه

خداروشکر ک مشکلی نیست همه دوندگی و خستگی هاش می ارزه ب خیال راحتت

خب اینو خودمم میدونستم ولی نمیدونم واقعا چرا منو فرسادن آینجا اونجا اکثرا نوزادان زیر ۳۰ هفته بود

بازم‌خداروشکر که گفتن هیچی نیست دیگه چی ازین بهتر ناشکری نکن فدای سرش

سوال های مرتبط

مامان نورا😍 مامان نورا😍 ۳ ماهگی
پارت ۴
سریع دکتر بیحسی رو صدا کردن اومد گف افت فشار گرفته همین جور ک داشت حرف میزد من بیهوش شدم نمیدونم ک اونا منو بیهوش کردن یا خودم بیهوش شدم چون حین. عمل هی می اومد میزد تو گوش من میگف بیدار شو حالت خوبه و از این حرفا من فق چشممو باز کردم نگاش کردم ولی نمیتونستم حرف بزنم دوباره بیهوش شدم بعد بازم اومد منو بیدار میکرد گف ببین بچت بدنیا اومده ببینش هردوتاتون سالمین خداروشکر من فقط صدای گریه بچه مو شنیدم و بازم بیهوش شدم داخل ریکاوری رفتم یکم متوجه شدم و بعدشم باز بیهوش شدم تا حدود نیم ساعت یکساعتی شد یادک رف ک بگم من پمپ دردم گرفتم ک خیلی خوب بود و اینک یباری ک داخل اتاق عمل و ریکاوری دل منو فشار دادن من اصلا متوجه نشدم چون بیهوش بودم بعد ک بهوش اومدم گفتم بچه مو بیارین ببینم دلم پر میکشید ک ببینمش همش مبگفتم چرا من باید بیهوش بشم.ک نتونم بچه مو ببینم و قبلشم چون انومالی گفتن ک بچه ات اکوژن روده داره من خیلی خیلی میترسیدم ک بچم سندروم داونی بشه و خداروشکر ک نشد و گفتن صبر کن پرستاربیاد اومد و بچه مو گذاشت رو صورتم من بوسش کردم ولی چون شیر نداشتم بهش شیرخشک دادن
مامان فندوق 💙💙🩷 مامان فندوق 💙💙🩷 ۳ ماهگی
پارت نهم
خبری از پرستاره نشد بچم بقل کردم و سعی کردم سِرُم در بیارم ببرمش پیش پذیرش که یهو دیدم صدا گریه کردنش قطع شد نگاه کردم دیدم صورتش کبود و نفسش یه لحظه گرقت الهی براش بمیرم😭😭 جیغ زدم داد زدم گفتم پرستار کمک بچم بچم
یهو همه پرستار ها ریختن تو اتاق بچه گرفتن منو بیرون کردن من میزدم تو سرم و اشک میریختم بدنم میلرزید شوک بدی بهم وارد شد الهی برای هیچ مادری این لحظه ها پیش نیاد بعد یساعت منو بردن پیش بچم براش دستگاه اکسیژن گذاشته بودن و گفتن فعلا نباید شیر بهش بدی ۲ روز شیر ندادم و دو بار دیگه اونجوری شد اکسیژنش پایین بود
جیگرم براش کباب بود ولی خداروشکر میکنم که بستریش کردم چون دفعه دوم مخالف بودم میگفتم ن ببرمش خونه
این بار آنتی‌بیوتیک های خیلی قوی بهش زدن بچم آب شد آنقدر لاغر و ضعیف شده بی اشتها شده 😔
بااینکه من تمام این مدت ازون مادر های حساس بودم و خیلی مراقبت میکردم با این حال اینجوری شد بچم
جواب کشت خونش هم اومد خداروشکر منفی بود به دکتر گفتم پس آزمایش هاش خوبه چرا تب میکنه چرا سرفه چرا آنتی‌بیوتیک میزنید گفت چون ما خودمون تشخیص دادیم ک عفونت داره