تجربه زایمان طبیعی
من زایمان طبیعی را دوست داشتم اما چون با وجود سرویکس شش و دهانه رحم دو سانت توی ده روز هیچ پیشرفت و دردی نداشتم همیشه میگفتم من آخرش درد طبیعی میکشم و میرم برا سزارین اما تصمیم گرفتم بهش فکر نکنم و فقط برم تو دلش.
پایان ۳۸ هفته به خاطر فشار دکتر ختم بارداری داد اما من پیشرفتی نداشتم. روز بستری استرسی شدم هی به دکترم گفتم من پشیمون شدم می‌خوام سزارین بشم. اما دکترم گفت شرایطت برا طبیعی خیلی خوبه بزار یکم بریم جلو بهت قول میدم کوچک ترین مشکلی وجود داشته باشه می‌فرستم سزارین. ماما ها همین حرف را میزدن و نسبتا خیالم راحت شد.
یه ماما همراه گرفتم که انصافا خیلی موثر بود و کمکم کرد. تو یک ساعت با ورزش از دو به چهار سانت رسیدم. دکترم آمد معاینه و کیسه آبم را زد. کیسه آب را که زد یهو درد ها شروع شد. با ورزش و پوزیشن ها به فول رسیدم و بعدش زایمان با چهار تا بخیه
دوتا چیز خیلی کمکم کرد. یک ماما همراه چون دکتر و مامای شیفت فقط میان معاینه میکنن و میرن و موقع زایمان میان و اگه اون نبود واقعا تنها بودم
دوم مخدر. زمانی که دردم شروع شد بهم مخدر زدن. با اپیدورال فرق داره. بی حس نشدم اما خیلی گیجم کرد و درد را تسکین داد. دیگه خیلی متوجه اطرافم و کسایی که پیشم بودم نداشتم. هم خجالتم را کم کرده بود هم دردم را 😂 تا شب هم عین معتادا فقط چرت میزدم😂 خلاصه که من خیلی ازش راضی بودم
و مهمترین چیزی که کمکم کرد ذکر «الهم یسر و لاتعسر سهل علینا یا رب العالمین» که خیلی زیاد خوندم و برام خوندن.
خلاصه که نترسید بسپارین به خدا و فقط برین تو دلش.

مبارکه عزیزم ب سلامتی خوش قدم باشه
منم گاز انتونکس استفاده کردم دقیقا منم منگ میشدم انگار معتادبودم رفته بودم برای ترک🤣🤣🤣🤣🤣🤣

خووو خداروشکر مبارکت باشه. منم خیلی استرس دارم شنبه باید بستری بشم. کدوم بیمارستان بودید شما؟؟؟

وای عزیزم منم خیلی استرسی ام وتاپیکت کلی انرژی میده وسوالم برامخدره ک ضررنداره؟ چطوری فهمیدی مخدره

مخدر🫤چیه دیگه چطوریه ت بیمارستان گفتی بهت زدن یا قبلا با دکتر هماهنگ بودی