تجربه سزارين
خانوما ٢٣ فروردين ساعت ١١ شب كيسه آبم پاره شد رفتم بيمارستان تا صبح درد كشيدم و ٣ بودم ، من قبلا هم به دكترم گفته بودم سزارين اختياري ميخوام ولي اون شب دكترم زنگ زد به ماما گفت تا صبح درد بكشه اگه تا طبيعي زايمان نكرد صبح سرارين ميكنم ، منم چون آمادگي نداشتم گريه ميكردم كه مجبورم ميكنن
ادامشو ميذارم بعدا

۳ پاسخ

یعنی چی وقتی سزارین اختیاری انتخاب میکنی یعنی درد نکشی وگرنه که خوب مگه ادم مریضه من جای تو باسم پدر اون دکتر و در میارم

مگه دکترت قبول نکرده بود سزارین اختیاری باید انجام میداد که

دکترت کی بود ؟

مقالات مرتبط

درد زایمان طبیعی چند ساعت است
درد زایمان طبیعی چند ساعت است | طول مدت زایمان طبیعی
درد در سزارین دوم
درد در سزارین دوم کمتر است یا بیشتر؟
زایمان طبیعی پس از سزارین
زایمان طبیعی پس از سزارین امکان دارد؟
زمان زایمان در سزارین دوم
زمان زایمان در سزارین دوم

سوال های مرتبط

مامان نیهان بانو مامان نیهان بانو روزهای ابتدایی تولد
سلام دوستان منم بلاخره ایمان کردم
۳۷ هفته ۴ روز کیسه ابم پارع شد امروز صبح ساعت ده صبح
سزارین دکترم زد زیر قولش ک نامه دادم اما بردنم زیر سوال نمیتونم حتی اختیاری سزارین کنم حتی با زیر میزی....دیگه از چهار عصر درد کشیدم دو سانت باز بودم تا نه شب ک شدم هفت سانت و اومدن بی حسی اپیدورال زدن نمی‌دونم قیمتش چنده چون هنوز حساب نکردن فردا مرخص میشم ده شب زایمان بردن تا ده ونیم‌تموم‌شد
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان آیسا💖✨ مامان آیسا💖✨ روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان #1✨
خب قشنگا من نوبت سرازین اختیاری داشتم برا ۷ چهار یعنی مثل امروز صبح،، هیچ آمادگی برا زایمان طبیعی اینا نداشتم ،، شب سه شنبه سوم تیر ماه من شام خوردم هول هوش ساعت ۱۱آمدم بخابم درد پریودی شدیدی گرفتم ،، که وقتی میخابیدم خیلییییی بیشتر میشد ،، احساس دفع مدفوع داشتم ،، بدنمم یهو گر گرفت و عرق سرد میکردم ،، تو همین حین یهویی زیر پاهام دراز آب شد و کیسه آبم ترکید ..اون شب ۳۸ هفته کامل بودم..
بعد خیلییی شدید درد پریودی داشتم می‌گرفت ول میکرد ..با دکتر تماس گرفتم بهم گفت سریع برو بیمارستان (سید شهدا) تا خودم میام .. من اورژانسی رفتم ازم ان اس تی گرفتن.. معاینه کردن که خیلییی درد داشت ،، ماما میخاست مجبورم کنه برا زایمان طبیعی
میگف نیاز نیست سزارین انجام بدی فلان
منم میگفتم فقط دکترم باید بیاد ،، تا آمدن دکتر که یه ساعتی طول کشید من واقعااا تا پا مرگ رفتم بشدت بالا میوردم چون معدم پر بود
درد زایمان طبیعی هی زیاد تر میشد اصلااا برا من قابل تحمل نبود ،،
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جوجو ساروین🐣💙 مامان جوجو ساروین🐣💙 ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی
من پری روز از این بمباران ها ترسیده بودم شب به دکترم زنگ زدم که فردا بیا سزارین کنم ۳۸ هفته کامل بودم دکترم گفت مشکلی نداره پاشو فردا بیا صبحانه بخور ناهار نخور که شب سزارین میشی
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلوین خانوم مامان دلوین خانوم ۲ ماهگی
#پارت دو زایمان
دیگه همسرم سریع دور زد و برگشتیم بیمارستان . اینم بگم جون فک میکردم میخوان بستریم کنن از صبح هیچی به جز یه کیک و اب میوه نخورده بودم و وسایل دخترم رو با خرما و اب میوه و اینا برداشتم بردم. رفتم بیمارستان دکتر گفت دراز بکش و اصلا استرس نداشته باش، ازم دوبار ان اس تی گرفت که گفت بگو شوهرت کارای بستریت رو انجام بده،منم رفتم به شوهرم گفتم اونم کار رو انجام داد و زنگ زد به مامانم ،حالا هم استرس زایمان طبیعی رو داشتم که تجربه اولم و نمیدونم چی در انتظارمه هم خوسحال بودم، تا وارد زایشگاه شدم تخت های کنار رو نگاه میکردم که از درد به خودشون پیچیده بودن واقعا خیلی ترسیدم و من هم کلا درد نداشتم و یک انگشت بیشتر باز نبودم ، دوباره برام دستگاه نوار قلب بچه رو گذاشتن و گاز اکسیژن وصل کردن و 4 تا سرم مختلف زدن ولی من درد اصلا نداشتم،از ساعت 4 تا 9 شب بدون درد بودم، تقریبا ساعت 7 بود که تخت کناریم رو قرص گذاشتن و براش کیسه ابش رو پاره کردن که از درد جیغ میکشید، با خودم گفتم منم کیسه ابم پاره نیست یعنی قراره همینجوری بشم و کاملا خودمو رو باخته بودم و گریه میکردم که با گریه های من قلب بچه بیشتر افت میکرد و هعی ماما و دکتر پیش من میومدن...😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی
من زایمان کردم از ساعت چهاربستری شدم از ساعت شش تا هشت و نیم درد طبیعی کشیدم کیسه ابم پاره کردن دیدن مدفوع کردن بردن سزارین
خانوما کم کم درد بخیم داره شروع میشه
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان نی نی♥️🤰 مامان نی نی♥️🤰 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین ۱
دکترم به من ۹ اردیبهشت وقت سزارین اختیاری داده بود. جمعه غروب که ۵ اردیبهشت بود دیدم انگار زیر دلم درد میکنه با همیشه فرق داره، نی نی هم از ساعت ۷ غروب تا ۱۲ شب یکسره لگد میزد، منظورم اینه که شرایطم تغییر کرده بود و خیلی به خودم بیشتر اونشب دقت کردم، ساعت ۱:۳۰ بامداد بود که خوابیدم و ساعت ۳:۳۰ برای سرویس بیدار شدم، دستمال که به خودم کشیدم ترشحات خونی دیدم، اونموقع بود که فهمیدم وقت زایمان رسیده، همسرم تهران نبود ساعت ۵ صبح بهش زنگ زدم گفتم سریع برگرد تهران که مستقیم اومد بیمارستان. از طرفی به منشی دکترم پیام دادم که ساعت ۱۰ صبح جواب داد و من قبلش ساعت ۷ صبح به سمت بیمارستان حرکت کرده بودم چون دکترم گفته بود یه سری علامت ها رو دیدی برو بستری شو.
مامان حامی مامان حامی ۲ ماهگی
قرار بود جمعه سزارین کنم ولی ساعت ۱۱ شب کیسه آب پاره شد الان بستری شدم فردا صبح زایمان میکنم واسم دعا کنید
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان دلم❤️ مامان دلم❤️ ۱ ماهگی
خانما دکترم گفت از ساعت 12 شب تا صبح چی نخوری صبح برو بیمارستان منم بیام اونجا یعنی حتی نباید آب بخورم؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نی نی🤰🏻 مامان نی نی🤰🏻 هفته سی‌وهفتم بارداری
سلام خانوما سزارین کنن چقد تو بیمارستان نگه میدارن؟؟
مثلا اگه ساعت ۵ صبح سزارین کنیم تا شب مرخص میکنن؟ یا باید شبو بمونیم؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ملینا مامان ملینا ۱ ماهگی
تجربه زایمان قسمت اول
بالاخره منم زایمان کردم
تو یه شب ترسناک که صدای بمب و موشک میومد
دیشب یه دفعه کیسه آبم پاره شده و یه حجم زیادی آب ازم اومد جوری که تا پایین پام خیس شد
کیسه ابم بی رنگ بود که میدونستم خیلی اورژانس نیست اما چون فاصله خونه تا بیمارستان خیلی بود سریع رفتم بیمارستان
میخواستم طبیعی زایمان کنم
حدود۳ساعت درد طبیعی روکشیدم فاصله ی درد ها خیلی نزدیک بهم و شدید بود اما دهانه ی ۲انگشت موند تازه اونم به خاطر معاینه های تحریکی که می کردن ولی دردش خیلی زیاد بود وسربچه خیلی بالابود
هماهنگ کرده بودم دکترم خودش بیاد برای زایمان . دکترم هم گفته بود با درد های خودش بمونه. منم داشتم درد زیادی رو تحمل میکردم که صدای بمب و موشک اومد خیلی نزدیک بیمارستانم بود. خیلی ترسیدم دیگه نمیتونستم تحمل کنم. خود کادر بیمارستانم ترسیده بودن و داشتن همزمان با دکترم تلفنی حرف میزدن که یهو گفتن میخوای سزارین بشی
منم دیگه تو اون شرایط نمیتونستم تحمل کنم که گفتم اره منو ببرین سزارین
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان شایانم🫶🏻🥹 مامان شایانم🫶🏻🥹 ۱ ماهگی
سلام خانما منم ساعت ۵صبح زایمان کردم❤️ساعت ۲ونیم شب دردم گرفت کیسه آبم پاره شد رفتم بیمارستان
مشاهده ۲۶ پاسخ دیگر
مامان دنیز مامان دنیز ۲ ماهگی
تجربه من از زایمان
دوشنبه درد های من شروع شد از صبحش ولی چون قابل تحمل بود نرفتم دکتر شب که شد درد هام بیشتر شد و آبریزش داشتم ساعت ده رفتیم زایشگاه و فقط دوتا ماما اونجا بودن و بعد معاینه گفتن که کیسه آبت نشتی میده و به دکتر زنگ زدن چون دهانه رحمم فقط یک سانت باز بود دکتر گفت بستری نمیکنم .... بعد همون ماما ها که اونجا بودن گفت که برین بیمارستان چالوس و برات خطر نامه و مطمئنیم که کیسه آبت نشتی میده ساعت دوازده ما رسیدیم بیمارستان چالوس و تا ساعت سه اونجا بودم همچنان منو بستری نکرده بودن گفتن ظربان قلب جنین گوش کنیم و میتونی بری مشکلی نیست و دردات فقط ماه دردان و ..... ساعت سه و نیم که داشتن ظربان قلب جنین میدیدن یهو دردم بیشتر شد و کیسه ابم ترکید و مجبور به بستری شدن من تا صبح درد کشیدم و اصلا نخوابیدم صبح بعدش هر ماما و دکتری میومد و معاینه ام میکردن و من خیلی خیلی درد می‌کشیدم هم راه میرفتم هم رو توپ سوار میشدم دکترا که مایعنه ام کردن گفتن لگنت عالی و میتونی طبیعی راحت بدنیا بیاری ولی ساعت 11 گفتن سزارین اجباری چون بچه مدفوع کرده و فلان من رفتم سزارین شدم در صورتی که اصلا مدفوعی نبوده و خیلیی خیلیی عذاب کشیدم و الآنم خیلی درد دارم ولی شیرینه وقتی یه کچلویی هست پیشت
برای همه شما ها آرزو میکنم زایمانی بدون درد داشته باشین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق.کوچولو مامان فندق.کوچولو ۲ ماهگی
#زایمان طبیعی ۲
من ساعت یک شب بستری شدم و درد هام با آمپول فشار شروع شد( که البته سرم هست ) ... من هیچ درد زایمانی نداشتم ودهانه رحم یک سانت بود و سر بچه به خاطر بزرگ بودن درست وارد کانال زایمان نشده بود ... تا صبح همه چی خوب بود بهم چند تا قرص دادن و چون کیسه آب سالم بود درد زیادی حس نمیکردم ... ساعت ۱۲ صبح پزشکم اومد و کیسه آبم پاره کرد و بهم گفت ۱۸ ساعت دیگه معلوم میشه طبیعی یا سزارین هستی اگه توی این زمان دهانه رحم ۴ سانت شد طبیعی و اگر نه که سزارین ... یکی از ماما ها بیمارستان بهم گفت اگه دوست دارم میتونه ماما همراهم شه و من هم قبول کردم ... و از اون موقع باهام ورزش های زایمان و کار کرد ، گل مغربی برام گذاشت که تا شب از یک سانت رسیدم دو نیم سانت ... چون من هیچ دردی از خودم نداشتم و همش کار آمپول فشار بود دوز دارو بردن بالا از دوز دارو رسید به ۲۴ قطره در ساعت هر ۵ دقیقه درد کل شکممو می‌گرفت و اصلا نمیتونستم بخوابم ... با کمک ماما حدود یک ساعت از ۹ تا ۱۰ شب خوابیدم ... از ده به بعد پاشدم دوباره به ورزش کردن ... یکی از ورزش ها که خیلی خوب بود مدل دسشویی ایرانی یا اسکات زیر دوش آب گرم بود که هم درد و کم می‌کرد و هم سر بچه یکم اومده بود پایین ... دیگه صبح شده بود حدود ساعت ۵ که باز معاینه کردن و شده بودم ۴ سانت اما دیواره رحم همچنان سفت بود. معاینه توی بیمارستان خیلی با معاینه مطب فرق داشت توی مطب پزشک با آرامش و آروم اینکارو میکنه اما تو بیمارستان ماما با وحشی گری این کارو میکنه تا دیواره رحم تحریک شه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهندسِ بقیع💚 مامان مهندسِ بقیع💚 ۲ ماهگی
اگه شب تا صبح نخوابم و صبح عمل سزارین با بی حسی داشته باشم سر درد میشم؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان مانیکا مامان مانیکا ۱ ماهگی
تجربه زایمان قسمت ۲
رفتیم بیمارستان معاینه کرد یکسانت و نیم باز شده دهانه رحمت،تا ساعت هفت صبح گذاشتن که ببینند درد طبیعی میاد سراغم یا نه هر یکساعت یکبار معاینه ام میکردن.بعد از ساعت هفت صبح تا یازده و نیم اینا آمپول فشار زدن بهم کم کم دوزشو بردن بالا تا ۵۴قطره تو هر ساعت.زنگ زدن به دکترم که دردش نگرفته دکترم گفت بزارید تا ۶۴قطره تو هر ساعت دردش نگرفت میام بالا سرش یکار دیگه میکنیم.یه ماما تو خود بیمارستان اومد گفت اگه بودجه داری برو سزارین اختیاری هزینش شد چهل و خورده ای بجز زیرمیزی دکتر.گفتم یعنی دردم نمیگیره؟گفت دردت میگیره اما با زجر زایمان میکنی.گفتم بریم سزارین اختیاری تا تماس گرفتن با دکتر،شماره کارت داد که بیست تومن بزن به حساب تا بیام بالا سرش.دکتر اومد رفتم اتاق عمل و اسپاینال شدم و دخترم بدنیا اومد.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر