چقدر بیشعور و بی فرهنگ بوده واقعا با این طرز حرف زدنش
غلط کرده اینطوری برخورد کرده.خب حساسیت تاحدی طبیعیه چون ماه اخری وحرکت بچه خیلی مهمه.یه وقت به خاطر حرفای اون نگی ولش کن بیمارستان نمیرما گور سرش کردن هروقت فکرکردی لازمه برو بیمارستان.تازشم لازم نیست هی دست بزارن توت وقتی نوار قلب خوبه وحرکت نشون میده لازم به معاینه نیست
وای خدایا
یعنی توی بارداری و حساسیتش و بهم ریختگی هاش اینجور آدمایی هم سرراهمون قرار بگیرن هیچی دیگه
خیلی ناراحت شدم برات😟😟😭😭😭
به رئیس بیمارستان حتما گزارش بده . خیلی بی ادب و بی نزاکت هست
ای خدا چقددد بده درکت میکنم منم یه بار رفتم دقیقا همین برخورد بد رو باهم کرد از اون به بعد جرات نمیکنم برم بیمارستان
هر سری اون جا نرو عزیزم دفعه بعد یه جا دیگه میرفتی فک کنم بچه اولت زود زود میری من سر دخترم کلا از ماه 7به بعد تو هفته دو بار بیمارستان بودم دم بع دیقه نوار قلب میگرفتن هکش فوبیا داشتم حرکت کم شده فلان هم نگران بودم بیمارستان چیزی نمیگفت شوهرم گفت خوب مادر دختر منو اسکول کردین دم به دیقه پلاسیم هی میاری اینجا منو کلافه شدم بابا یا یه دفعه بزار یا بشین خونه تا وقتش بشه واقعا من حق به همسرم دادم صب مجبور بود بره سر کار منو تا 2شب گاهی5صب نگه میداشتناون بد بخت تو سرما میشست منتظر تا کارم تموم شه 2بار حتی تا صب طول کشید منو گذاشت خونهمستقیم رفت سر کار ولی سر این بارداریم دیگه قلق دستم اومده علایم خطر میدونم چی نرمال چی خطر ذیگه خدا رو شکر دارم میرم 9ماه نرفتم بیمارستان یه بار رفتم اونم دکترم نوار قلب گفت بگیر بخاطر انقباض هام
ب چه حق واجازه ای اینطورباهات برخوردکرده واقعا شعوروشخصیت ندارن خدالعنتشون کنه ب اندازه کافی نگرانی واسترس داری واقعخجالت نمیکشن ب همسرت بگواول صبح بره پیش رییس بیمارستان گزارششوبده .خودتوناراحت نکن گلم یکم بیشتراستراحت کن یه بیمارستان دیگ برو حتما
همون موقع با سوپروایز صحبت میکردی حسابشو میذاشت کف دستش
اون وظیفشه
منم هفته یکی دوبار میرم اونجا دیگه اشنا شدم از بس رفتم
ولی همشون با خنده و رو خوش باهام رفتار میکنن
عزیز بلد نبودی بری پیش سوپروایزر بیمارستان پدرش در میوردی میگفتی اشغال نفهم پس کارت چیه برا چی حقوق میگیری که وظیفته درس انجام بدی
خدا لعنت کنه همچین زنایی رو که به جنس خودشون رحم نمیکنن اونم به یه خانم باردار من بیمارستان بستری شدم انقد بهم استرس دادن اذیتم کردن اخرشم کیسه ابم پاره شد خدا لعنتشون کنه تااخر عمرم نمیبخشمشون
میشه درخاست دوستی بدید
ابجی بیمارستان دیگه نیست بری
تروخدا شکایت کن. از ماما
معلومه بیمارستانش بی درو پیکره و پرستاراش پول مفت میخورن..
من یسری یکم فشارم رفته بود بالا پرستارا نمیدونی واسم چکارایی میکردن،بیشتر من استرس داشتن
چندین بار تماس گرفتن با متخصصای آنکال و گفتن باید بستری بشی وکلی ازمایش بدی و..
که من چون میدونستم از استرس هستش گفتم نمیخواد و میخوام برم..
ولی گفتن ما اجازه بهت نمیدیم بری
تا بزور بعد از نیم ساعت چونه زدن شوهرم رضایت نامه شخصی داد مرخص کردم خودم رو..
تازه با اینحال ولکن نشدن
رفتن به بهداشت محلمون همون صبح خبر دادن ک پیگیر حالم بشن
هر روز صبح بهداشت به شوهرم زنگ میزد و حالم رو میپرسید و میگفت زنت رو بیار چکاپ کنیم خیالمون راحت شه..
اون پرستارای بیمارستانتو نون حلال نمیخورن..
اتفاقا ماهای اخر باید بیشتر حواست ب تکون و خون و اینا باشه بذا هرکی هرچی میگبگه منم دیروز حرکت نی نیم کم بود اولش همسرم غر زد چیزی نیس الکی استرس میدی و اینا بهش توضیح دادم ک اگ چیزیم نباشه بهتره بریم خیالمون راحت شه فردا خدای نکرده چیزی بشه میخواین بریزین سر من ک چرا حواست نبود دیگ چیزی نگف . بذا هرچی میگن بگن مهم بچته
وییی چ حالی داشتی باهاش کل انداختی میزدی میرفتی یجا دیگه یا میگفتی نمیخوام تو بالا سرم باشی شکایت میکردی یکی دیگه بیاد
شوهرتم باید با این حرفایی ک پرستار زد اونحارو رو سرش خراب میکرد حقداری
عیب نداره عزیزدلم خودتو ناراحت نکن بعضیا شعور و شخصیت خودشونو نشون میدن کسی ندونه فک میکنه چیکارن پرستاری الکی بیشتر نیستن فکمیکنن دکترن وظیفشونم خوب انجام نمیدن خاک تو سرشون نمیگن طرف حاملس هر حرکتی الان ریکسه کاش یه بیمارستان دیگ بود میرفتی
وا این طرز برخورده اصلا گیریم من لوسم. هرروز میخوام بیام باید بهم رسیدگیکنی یا نه. باید ازش شکایتم بکنی.
بیمارستانتو عوض کن
عزیزم بپرس کجا باید ثبت کنی شکایاتتو. تا دیگه با این لحن حرف نزنن بی فرهنگا😐
😐😐😐ملت دیواااانن بخدا حقش بود میرفتی قشنگ تو کل بیمارستان بی ابروش میکردی
من بودم ازش شکایت میکردم حالش بیاد,سرجاش
گفتم الکی بستری نکردن منو دلیلی داشته
میگه اگه الکی نبود چرا ترخیص میشدی
گفتم انتظار داری چی بشه پس ی بار بمیرم برم سردخانه
میگه اینجا کسی تابحال نمرده بره سردخانه
بعدش گفت امروز هرچی آدم بیشعور هس ب پست من برخورده
دراومدم از تریاز شوهرم میگه چرا الکی دعوا میکنی
باهاش دهن ب دهن میدی
خب ی چیزی میدونه راس میگه دیگه الکی اومدی
شوهرم بجا اینکه طرف منو بگیره تو ماشین طرفدار اون بود
قلبم بد شکست
بهم میگه راس میگه دیگه هی میری بیمارستان هی میگی فلان شد بیسار شد
اصلا قلبم انقد شکست خدا شاهده ت این ۳ ماه آخر چقدر عذاب کشیدم و چ درد های تحمل کردم
آخر سر محکوم شدم ب لوس بازی 🙂
این دنیا خیلی بده خیلییی
بخصوص مردا ک درک و شعور ندارن
شوهرم میگه چره باهاش بحث میکنی ....
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.