۱۱ پاسخ

خاک بر سر این مملکت بی در و پیکر که یه مادر حق نداره بچه خودشو ببینه ـ. انگار مردها زاییدنش. بخدا اینجا یه زن به طلاق برسه کارش دور از جونتون باید به غلط کردن هم بیفته

عزیزم خدا کمکت کنه سعی کن اروم باشی وگرنه خودت از بین میری

عزیزم شکایت کن

سلام عزیزم ، چرا پس از گهواره رفته بودی؟! اصلا حق نداره بچه رو نشون نده ، باید با مامور میرفتی

پس نامه قضای که داشتی بدرد نخورد؟؟

الهی😔
جای بچه پیش مادره
اخه چرا جداشدی هر طور شده باید تحمل میکردی
به هرحال شده
ولی محکم باش حقتو بگیر

پس نامه قاضی که پیشش رفتی هم هیچ شد؟

سلام عزیزم خیلی توفکرت بودم نبودی این مدت

تو راه برگشتن از مهد کودک به خانه برو پیشش
میدونم خیلی سخته اما تومافشاری تو ادامه بده ان شالله که میتونی دخترتو ببینی

حق داری مادری چرا نمیذاره ببینیش خب

بچه هم اینجوری خیلی اذیت میشه. شما رو میبینه چی میگه،؟

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
وای که چقد عصبیم 😐
ساعت ۸ زنگ خونمون رو زدن دیدم خواهر شوهر کوچیکمه
اصلا هم خبر نداشتم میخوان بیان ما هم داشتیم شام میخوردیم دیدم تو دست شوهرش قلیونه 😕مصطفی اصلا اهل دود و دم نیست حتی قلیون هم نمیکشه نمیدونم چرا با خودش اون کوفتی رو آورده بود
وقتی دیدم عصبی شدم و حشتناک، ناخودآگاه اخمام رفت تو هم
هم بخاطر اینکه یهویی اومدن هم قلیون
ما نه قلیون میکشیم نه من دوس دارم تو خونه کسی قلیون بکشه
منم یکم میوه و چایی جلوشون گذاشتم و زیاد محل ندادم اونام ساعت ۱۰پاشدن رفتن
الان مصطفی میگه اصلا رفتارت خوب نبود می‌تونستی یکم بگی بخندی
حاله یهویی اومدنشون بکنار مشکلی نیست ولی واقعا قلیون تو دست زشت نیست خونه کسی بری ؟اونم خونه کسی که میدونی اهل قلیون نیستن
منم گفتم خوبکاری کردن تا آخرین بارشون باشه خونه من با قلیون میان
قلیون رو باید تو بیرون بکشی نه تو خونه
پدر خودم سیگاریه وقتی خونم میاد تحت هر شرایطی چه گرما باشه چه سرما میره تراس سیگار ميکشه اونوقت این بیاد خونه من قلیون بکشه
یجوری رفتار کردم آخرین بارشون باشه اینورا با قلیون آفتابی بشن
مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
بچه ها امروز یه اتفاقی افتادخیلی بد بود
شما میبودین چجوری بچه رو کنترل میکردین واقعا مغزم رد میده
بعد از اینکه رفتم دنبال عرفان باهم رفتیم که یه ماشین زیپ برای لباس ثنا بگیریم تو مغازه ی کیف سازی عرفان از این پایه های چرخ دار که واسه کیف بچه هاست از اونا رو دیده شروع کرده به گریه که من اینو میخوام و جیغ زدن کلی باهاش حرف میزدم که نمیشه به درد نمیخوره الان برای تو مناسب نیست و ....
تو کتش نمیرفت این آخری که کار لباس ثنا درست شده بود میخواستم لباسشو بگیرم عرفان مانتوی منو گرفت محکم کشید سمت اون چرخا همراه با جیغ زدن یهو دکمه ها مانتو تیلیک تیلیک از پایین شروع کردن به کنده شدن تا دوتای بالا که دکمه ی روی سینه میشه شانس آوردم لباس زیر مانتو مناسب بود اگرنه آبروم رفته بود
بخدا اینقد از دستش عصبانی شدم اینقد عصبانی شدم که زدم رو لپش (محکم نه)آروم ولی زدم
پیش اونهمه آدم با مانتو کنده بچه ای که گریه میکنه اصلا یه وضعی😭😭😭😭
بخدا گاهی نمیدونم چجوری متقاعدش کنم اینکارا رو نکنه شما باشین چیکار میکنین؟؟؟؟
تا رسیدیم به خونه این هی گریه میکرد من مانتوم رو گرفته بودم از شدت ناراحتی نمیتونستم باهاش حرف بزنم 😭
مامان دانیال وماهان مامان دانیال وماهان ۵ سالگی