پارت۲🌸
ناگفته نماند ماماهمراه گلم خانوم نیاسری تو همون دوسانت اومدن بالاسرم و یک ساعت تلاش کردن ولی متاسفانه هیچ پیشرفتی نداشتم و ایشون مجبور شدن برن بالا سر یکی دیگه از مامانا که تو ۴سانت بستری شده بودن...
ساعت ۱۰ و نیم شب باتوجه به دردا و انقباضای وحشتناکم خانوم نیاسری یه ماماهمراه دیگه برام فرستادن که با اومدن اون خانوم منم پیشرفت کردم و سه سانت شدم و بعد از اون با کمک ایشون به سرعت پیشرفت کردم و ساعت ۲۳:۵۵ دقیقه ۲۶آذر دختر عسلم رو دادن بغلم🥰🥰
این بود ماجرای من..خیلی سخت بود ولی به حال خوش بعدش می ارزید،😉😅، رفتار پرسنل و تمام کادر بیمارستان گلپایگانی هم که واقعا عالی بود🥰

قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم 😍
ببخشید من تازه سونو بودم بهم گفتن استخوان ران جنین سه هفته عقب تره! خیلی استرس گرفتم ، نی نی شما سلامت انشالله؟

وای زایمان با درد مصنوعی وحشتناکه .. منم با قرص و آمپول فشار زایمان کردم تو ۳ روز 😖😖😖😖😖

اپیدورال هم بودی عزیزم؟

قدم نورسیده مبارک عزیزم یه روز از دخترمن بزرگتره

تن خودتون و خانوادتون سالم باشه الهی همیشه 🌹🌹