۶ پاسخ

من با نامه دکتر و وسیله هام رفتم بلوک زایمان و اول انژیوکت وصل کردن و ان اس تی دادم بعدش رفتم اتاق عمل . دقیق ساعت ۴ عصر اتاق عمل بودم . بی حسم کردن و ۴/۴۰ دقیقه عصر پسرم درحالی که تازه مدفوع کرده بود متولد شد 😭خداروشکر که نخورده بود و همه چیزش نرمال بود و حتی وزن و قدش از عدد توی سونو بالاتر دراومد . من بعد از ریکاوری رفتم تو بخش و تا ساعت ۱۲ اجازه ندادن چیزی بخورم . اول با نسکافه شروع کردم و یک ساعت بعدش گفتن بابد بلند شی راه بری . دردش برام قابل تحمل بود و فرداش که میشه امروز کلیییی درد گردن و دنده و سرشونه و کتف کشیدم که فقط اجازه ی شیاف دادن بهم . پمپ درد هم نذاشتن چون دکتر بیهوشی گفت برای بچه من ضرر خواهد داشت . ساعت ۶ عصر هم مرخص شدیم . بچم هم نه زردی داشت نه چیز دیگه ای خداروشکر . فقط تنها مشکل اینه سینه هام هنوز راه نیفتادن و شیر خشک میدم بهش

عزیزم مبارکه
تا سینه رو مک نزنه شیر نمیاد
اجازه بده تلاششو بکنه بعد شیرخشکو بده

من از اینکه بچه مدفوع کنه میترسم و ترجیح میدم تا ۳۷ هفته زایمان کنم😑

من میترسم شیر نیاد اذیت کنن

شیر نیومد توی همون بیمارستان گفتن شیر خشک بخری؟؟

کدوم بیمارستان بودین ؟؟راضی بودی؟

سوال های مرتبط

مامان امیرحسن💙✨ مامان امیرحسن💙✨ ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی /1

انشاءالله همه مامانا زایمان خوب و راحتی داشته باشن 🌸🌺

من روز سه شنبه 20 ام نوبت دکترم بود...چکاپ هفته های اخر بارداریمو میرفتم بیمارستان پیش دکتری که میخواستم زایمان کنم.(از شب قبل یسری دردهای لگنی و دل و کمر درد های خفیف داشتم که میگفتم احتمالا انقباضات کاذب هست)
رفتم ویزیت شدم و تقریبا از هفته 36 بارداری دکترم معاینه میکرد که ببینه وضعیتم خوبه تغییر میکنم یا نه...معاینه اخر38 هفته و 4 روز بودم که گفت دهانه رحم اصلا باز نشده ولی خیلی نرم و خوبه به دکترم گفتم که از شب قبل یسری دردا دارم و شکمم هم سفت و شل میشه..گفت برم یه nst بدم ببینه وضعیت چجوریه
رفتم برا nst و ماما گفت که بچه اگر تکون خورد‌‌..تکون هاشو بشمار
تقریبا توی اون بیست دقیقه ای که دستگاه داشت انقباض های شکمی رو ثبت میکرد نینیم تکون نخورد...دکترم اومد و نتیجه رو دید گفت انقباض داری که خوبه برو بلوک زایمان کارای بستری رو انجام بده هرموقع هم وقت زایمانت شد به من خبر میدن میام(دوباره دکتر معاینه کرد از فشاری که وارد کرد باعث شد یکم به خونریزی بیوفتم)
مامان اهورا مامان اهورا ۳ ماهگی
#تجربه_سزارین_یک
چون تو این مدت کلی تجربه زایمان خوندم داخل گهواره و بهم کمک کرد میخوام تجربه سزارینم رو بگم شاید برا کسی مفید باشه
#پارت یک سزارین
من ماه های آخر بارداری کلی گشتم تایه دکتر پیدا کردم که سزارین اختیاری انجام بده برام و یه بیمارستان خوب و قیمت معقول چون دکتر خودم راضی به سز نمیشد 
خلاصه که دکترم  رو پیدا کردم و چند هفته آخر رو رفتم پیشش
قرار بر این شد ۳۸ هفته و ۵ روز سزارین بشم و یه تاریح رو با همسرم انتخاب کنم ما ۱۹ آذر رو انتخاب کرده بودیم  و اون موقع ۳۵ هفته و ۵ روز بودم
یه مراقب رفتم بهداشت تو این بین که گفتن شکمت زیاد اومده پایین و تقریبا تا هفته های آینده زایمان میکنی و چون زایمان من طبیعی بود کلی ترسیدم که نکنه قبل سز اختیاری درد طبیعی بیاد سراغم و به همین خاطر هفته بعدش یه نوبت دیگه پیش دکتر گرفتم و رفتم بهش گفتم
گفت اگه شکمت اومده پایین نشونه نزدیگ شدن به زایمانه پس ۳۸ هفته و ۵ روز خیلی دیره خواست معاینه لگنی انجام بده که من نزاشتم چون حس میکردم با معاینه دهانه رحمم بزودی باز میشع خلاصه که تاریخ سز رو گذاشتیم ۳۸ هفته و یک روز۱۵ آذر
ادامه تو تاپیک بعدی
مامان صدرا مامان صدرا روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
خب مامانا سلام من اومدم از زایمانم براتون تعریف کنم
من کلا از هفته یازدهم چون انتخابم زایمان طبیعی بود رفتم زیر نظر ماما و پزشک متخصص نرفتم البته قبلش رفتم ولی پسندم نبودن
هفته ۲۰ فهمیدم که طول سرویکسم کوتاهه و استراحت نسبی شدم و تا هفته ۳۵ بهم اجازه ورزش ندادن
از ۳۵ هفته پیاده روی شروع کردم ،هفته ۳۶ معاینه لگن شدم گفت دهانه رحم خلفی داری خروجی لگن هم تنگه برو ورزش کن
هفته ۳۷ مجدد معاینه شدم و دهانه رحمم یک سانت باز بود و سر بچه هم اومده بود تو لگن ،گفتن که باید بری سونو ببینیم از این لگن بچه در میاد یا ن که سونو گفت ۳۴۰۰ وزن بچس مامای من گفت نگران نباش در میاد ،من رفتم پیاده روی و ورزش و استخر و آبزن و ماساژ پرینه و اینا هفته ۳۸ روز شنبه مجدد معاینه شدم پیشرفت نکرده بودم گفت اگه تا جمعه دردات شروع نشه شنبه ختم بارداری میدم پنجشنبه لکه بینی داشتم معاینه همون یکسانت بود گفت جمعه صبح برو بیمارستان بستری شو ساعت ۳ ظهر پنجشنبه روغن کرچک خوردم و رو توپ ورزش کردم ۶ صبح بیمارستان معاینه شدم بدون درد ۳ سانت بودم زنگ زدن به ماما و پزشک مقیم بیمارستان و بستریم کردن آمپول فشار زدن برام بازم درد نداشتم ساعت ۹ ماما اومد تو اتاقم گفت درد داری ؟
گفتم انقدر دردش کمه که اصلا ارزش نداره بهش بگیم درد
کلی پزیشن ورزش بهم داد تا ساعت ۱۱:۳۰ دردای خیلی کم فاصله ی خیلی زیاد و عدم پیشرفت دهانه رحم ….
مامان فینقِلی مامان فینقِلی ۱ ماهگی
مامان رادمهر👼 مامان رادمهر👼 ۱ ماهگی
سلام‌مامانا🤗اومدم از تجربه زایمانم براتون بنویسم (سزارین اجباری) پارت یک

۴۰هفته با نامه دکترم بستری شدم بدون هیچ درد و با دهانه رحم بسته
اینم بگم که زایمان طبیعی دوست داشتم و خیلی تلاش کردم از ورزش های لگنی و پیاده روی و شیاف گل مغربی و رابطه و معاینه تحریکی و هرکاری فکرشو بکنید کردم اما دهانه رحمم حتی یکسانتم باز نشد و دیگه بستری شدم صبح دوشنبه و رفتم زایشگاه و یک دوز قرص زیرزبونی بهم دادن تا درد و انقباضاتم شروع بشه و‌من هم کلی ورزش رو توپ و دوش اب گرم و اسکات و تو اتاقم انجام میدادم و هر چند ساعت ازم NST میگرفتن و دردام پیشرفت داشت و انقباضات خوبی داشتم و‌یکسانت دهانه رحمم باز شد و خلاصه همچنان ورزش میکردم و‌تحرک داشتم تا به ۴سانت برسم و‌ماما همراهم بیاد و‌خلاصه بگم که دوبار معاینه تحریکی شدم وچندین بار معاینه دهانه رحم که کلی عذاب کشیدم و فقط گریه میکردم اما رحمم کلا یکسانت بیشتر باز نشد و من تو زایشگاه تا صبح سه شنبه درد کشیدم و کلی روحیمو از دست دادم و بعدش دکترم صبح اومد دید پیشرفت نداشتم و رحمم باز نمیشه منو آماده کردن و‌سوند وصل کردن برای سزارین و سوند هم اصلا درد نداشت و قابل تحمل بود