۴ پاسخ

ساعت بیست دیقه به دو توی اتاق عمل بودیم و من‌متاسفانه بخاطر استرس زیاد فشار خونم بالا می‌رفت و صربان قلبم افت کرده بود.

دیگه یه ده دیقه وقت گذاشتم من روبراه شم و ده دیقه به دو شروع کردن به و ساعت دو کامل صدای نی نی توی اتاق پیچید.

بقیه‌اش رو که قشمت درد و ایناس تو تاپیک بعد میزارم

سر جنین خیلی بالا و با لگن فیکس نیست و گفت این بخاطر چرخیدن دیرهنگام جنین هستش.

خلاصه قرار شد باز شنبه برم.
من مجدد اومدم خونه ورزش کردم، شب رابطه داشتم و خوابیدیم.
صبح ساعت ۱۰ و ۴۰ دقیقه بیدار شدم و دیدم کیسه آبم پاره‌شده، چون جمعه بود و مطب بسته بود رفتم مستقیم زایشگاه دوتا ماما معاینه کردن و نظرشون این بود که دستشون به جنین نمیرسه.

یکی دیگه از دکترا که اون روز خودش تو زایشگاه مریض داشت اومد معاینه کرد و گفت جنینی توی دسترس نیست و احتمالا چرخیده و سونو اورژانسی نوشت و مشخص شد بله آقا لحظه‌ی آخر چرخیده و مجدد عرضی شده.

و چون ریزش مدوام آب داشتم به صورت اورژانسی با همون دکتر سزارین برداشتم.

بخدا میخواستم بهت بگم سزارین میشی تو اخر😂

ای خوداااااا
عجب مامان قوی
ماشاالله بهت دختر
الهی بگردم چ استرسی کشیدی
وروجکم از طرف من ماااچش کن 😍😍🥹🥹🥹

سوال های مرتبط

مامان اَبرَک مامان اَبرَک ۲ ماهگی
مامان فینقِلی مامان فینقِلی ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی
پارت دوم:🌱

تا قبل از اینکه دکتر معاینه تحریکی بکنه قرار شده بود که سه شنبه برم بیمارستان بستری بشم و ختم بارداری بگیرم..
خلاصه دیشب ساعت ۸ رفتم بیمارستان، از شانس خوبم ماما همراهم شیفت خودش بود و کلا بلوک خیلی خلوت بود. قشنگ از روی فرصت برام معاینه تحریکی انجام داد که خب واقعا تنفس عمیق شکمی موقع معاینه تحریکی کلی از درد رو کم می‌کنه و واقعا میزان درد رو خیلی میاره پایین.
بعدش که معاینه کرد و گل مغربی گذاشت دوباره ان اس تی گرفت و من هنوز ۲ سانت بودم. زنگ زد به دکترم، دکترم گفت برم خونه وقتی دردام زیاد شد بیام اگرم دردم زیاد نشد سه شنبه بیام برای ختم بارداری.
ماما همراهم دوباره یه معاینه تحریکی انجام داد و گفت برم خونه ورزش کنم و بعدش یه شام توپ بخورم و بعدشم برم حمام و اسکات بزنم.
منم تمام کارایی که گفته بود انجام دادم . ۲ ساعت ورزش کردم،‌گربه رفتم، سجده طولانی ، پروانه، تاب لگنی و خب آخریش هم اسکات داخل حمام بود.
ساعت ۱۲.۵ رفتم که بخوابم اما دیدم وووووو. دردم داره زیاد می‌شه در حدی که نمی‌تونستم بخوابم
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۱ ماهگی
خب اومدم از تجربه زایمان طبیعیم در بیمارستان امام حسین مشهد بگم
روز پنجشنبه ۴ بهمن بود که نوبت دکتر داشتم
از صبح پنجشنبه یک درد هایی سراغم میومد ، اما خب بهش زیاد اهمیت نمی‌دادم به قول معروف میگفتم اینا ماه درد هستش رو زیاد نباید جدی بگیرمش ، اما خب باز هم رفتم یک دوش آب گرم گرفتم که مثلا این درد رو رد کنم اما خب درد از بین نرفت😒
تا اینکه از بعد از ظهر یکم دردا جدی تر شد ، باز هم
من می‌گفتم هنوز زوده من یک هفته ی دیگه هنوز وقت دارم
تا اینکه رفتم دکتر و سونوگرافی که برای وزن جنین نوشته بود رو نشون دادم و دکترم گفت با توجه به گفته ی دکتر سونوگرافی باید ختم بارداری رو بدم 🥺
گفتم برای چی ؟ دکتر گفت دیگه بیشتر از این خوب نیست جنین داخل شکم بمونه میترسم اتفاق خطرناکی بیوفته
صلاح دید من اینه که همین امشب بستری بشی و ان شاألله تا صبح کوچولوت بغلت باشه
دکترم معاینه لگن هم انجام دادن ، گفتن لگن کاملا مناسب و عالیه برای زایمان طبیعی و حتی ۲ سانت هم دهانه ی رحم باز شده، و در ادامه یک معاینه تحریکی انجام دادن که زودتر برم تو فاز فعال (خود معاینه لگنی درد نداشت اما این معاینه تحریکی واقعا درد داشت 🥲)
ادامه دارد....
مامان صدرا مامان صدرا ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
خب مامانا سلام من اومدم از زایمانم براتون تعریف کنم
من کلا از هفته یازدهم چون انتخابم زایمان طبیعی بود رفتم زیر نظر ماما و پزشک متخصص نرفتم البته قبلش رفتم ولی پسندم نبودن
هفته ۲۰ فهمیدم که طول سرویکسم کوتاهه و استراحت نسبی شدم و تا هفته ۳۵ بهم اجازه ورزش ندادن
از ۳۵ هفته پیاده روی شروع کردم ،هفته ۳۶ معاینه لگن شدم گفت دهانه رحم خلفی داری خروجی لگن هم تنگه برو ورزش کن
هفته ۳۷ مجدد معاینه شدم و دهانه رحمم یک سانت باز بود و سر بچه هم اومده بود تو لگن ،گفتن که باید بری سونو ببینیم از این لگن بچه در میاد یا ن که سونو گفت ۳۴۰۰ وزن بچس مامای من گفت نگران نباش در میاد ،من رفتم پیاده روی و ورزش و استخر و آبزن و ماساژ پرینه و اینا هفته ۳۸ روز شنبه مجدد معاینه شدم پیشرفت نکرده بودم گفت اگه تا جمعه دردات شروع نشه شنبه ختم بارداری میدم پنجشنبه لکه بینی داشتم معاینه همون یکسانت بود گفت جمعه صبح برو بیمارستان بستری شو ساعت ۳ ظهر پنجشنبه روغن کرچک خوردم و رو توپ ورزش کردم ۶ صبح بیمارستان معاینه شدم بدون درد ۳ سانت بودم زنگ زدن به ماما و پزشک مقیم بیمارستان و بستریم کردن آمپول فشار زدن برام بازم درد نداشتم ساعت ۹ ماما اومد تو اتاقم گفت درد داری ؟
گفتم انقدر دردش کمه که اصلا ارزش نداره بهش بگیم درد
کلی پزیشن ورزش بهم داد تا ساعت ۱۱:۳۰ دردای خیلی کم فاصله ی خیلی زیاد و عدم پیشرفت دهانه رحم ….
مامان جوجکم🩷 مامان جوجکم🩷 روزهای ابتدایی تولد