سلام مامانا خوبین
شما جای من بودین چیکار میکردین ما انشالله عازم کربلایم اول رفتش با هواپیما بود برگشت با اتوبوس الان شوهرم میگه اذیت میشی با بچه برگشت هم با هواپیما بگیریم ولی دیگه بعدش دستم خالیه بخوام مهمونی کنم به نظرتون چیکار کنم؟؟؟ منظورش مهمونی زیاد بود عمو وخاله هام وگرنه خانواده خودش وخودم رو که بعد این که اومدیم دعوت می‌کنیم.شما بودین چیکار میکردین؟ من خودم نظرم این که با هواپیما برگردیم و مهمونی نکنم چون الان دیگه انقدر گرونی که هر کس رفته حتی سری اول دیگه مهمونی نکرده

۸ پاسخ

صد در صد با هواپیما برگرد، الان همه به فکر آسایش خودشونن، تهش میخوان بگن مهمونی نداد که به نظرم واسه کربلا دیگه کسی نمیده اصلا، آرامش و آسایش خودتو به خاطر بقیه خراب نکن

راحت هوایی برو وبیا فکر مردم نباش راحتی خودت مهمه .عمو وخاله هام درحد سر زدن دوس داشتن بعد بیان .

هوایی برگرد الان همه به فکر آسایش خودشون هستن تازه بقیه ام مجبور نمیشن بیان و کادو بیارن به نفعشونه😅

من باشم حتما رفت وبرگشت هوایی میزدم ما دیه مهمونی نمیدیم مثل مشهدشده

اره بابا دیگه الان کربلا هم مثل مشهد شده مهمونی نمیخوا به فکر راحتی خودتون باشین بیخیال مردم

اولویت راحتیه خودتونو بچس تهش میخوان بیان بخورن بعدم بگن فلان چیزش کم بود و فلان چیزش زیاد همون خونواده های خودتون بیان بسه

بسلامتی و دل خوش برید برگردید با هواپیما...
والا انقد الان آنفولانزا و ویروس زیاد شده که بنظرم مهمونی اصلن نگیرید.

چه رسم بیان بخورن برن

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان مامان تودلی و❤️ مامان مامان تودلی و❤️ هفته سیزدهم بارداری
سلام مامانا این هفته تو اقدام بودم رفتم سفر مهمونی با اتوبوس خیلی هستم به نظر شما بد نیست برایه اوایل لقاح کسی اوا لقاح این قد مثل من خودشو خسته کرده؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان لیانا مامان لیانا ۳ سالگی
رابطه دختراتون با پدرشون چه شکلیه من دخترم بابامو بیشتر از شوهرم دوسش داره این نگران کننده ولی چیکار کنم این شوهر ما حرف آدم حالیش نمیشه بدتر بچرو از خودش دور میکنه موندم چیکار کنم دیگه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۴ سالگی
سلام پسرم ۴ سالشه تقریبا سه شبه که از خواب بلند پیشه و گریه میکنه جیغ میکشه تا دوساعت حتی طول میکشه تا ساکت شه ... یادمه یه شب که رفتیم مهمونی بچشون خواب بود بلند شد داد زد سوسک و بچه منم از اون به بعد بلند میشه شبا گریه میکنه بنظرم ترسیده شما میدونید چیکار کنم؟ واقعا دیگه خستم کرده
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۴ سالگی
من واقعااا نمیدونم چکار کنم
ی خواهر دارم که بچه ش هم سن بچه منه وقتی میاد خوتم موقع برگشت بچش یه اسباب بازی را با خودش میبره بعد خواهزم نمیگه تا اینکه بچم فرداش یا بعدش انقدرر دنبالش میگرده و گریه میکنه و خود بچم میگه دشت بچه خاله بود وقتی زنگ میزنم به آبجیم و میگم اون چیز خونته میشه بیاریش انقدر بدش میاد و میگه حالا مکه چی شده بچم برده با خودش و نمیتونم بیارم بچم گریه میکنه یا مثلا اگه اون اسباب بازی که از یکی دیگه باشه را برده باشه میگه این که از تو نبود از مثلا مامانی یا یکی دیگه بود خلاصه با قهر و کلی حرف باارم میکنه و میاد میندازه در خونم و میره
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام مامانا ان شالله که حالتون خوب باشه
پسر من سه سال و خورده ای هست اصلا با من رابطه خوبی نداره
وقتی تو جنع خانواده شوهرم هستم به همه محبت می کنه خیلی به عمو هاش@دختر عموهاش اما منو اصلا خیلی رابطه خرابی داره با من
منو می زنه و .... چیکار کنم خیلی کلافه شدم یعنی ممکنه اونا رو بیشتر از من دوست داشته باشه
اخه تو جمع خانواده خودم کا هستم اصلا رفتارش با من اونجوری نیست خوبه اما ت. حمع خانواده شوهرم خیلی با من بد رفتاری می کنه چیکار کنم‌
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دوتا فرشته مامان دوتا فرشته ۴ سالگی
نتونستم تو مهمانی خدا شرکت کنم
نتونستم روزه بگیرم
شدیدا سرما خوردم و قرص ازیترو ۵۰۰ میخورم ،بدنم انقدر ضعیف شده که حد نداره کارهای خونه با دو تا بچه از گلو درد دارم میمیرم
اصلا آمادگی برای عید و مهمونی رفتن و روزه گرفتن رو ندارم حالا چیکار کنم 😷🤒😔
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان هانا ✨ مامان هانا ✨ ۴ سالگی
صدای مادری و میشنوید که دیگه از دست بچه خودش ردددد داده😭بچه ها واقعا نگرانم چیکار کنم از دست هانا؟ اصلااااا دوست نداره جایی بره اصلااا دوست نداره با بچه ها بازی کنه
خانه بازی میبرمش نمیزاره بقیه به چیزی که خودش دست زده دست بزنن و بازی کنن،پارک میبرم‌ از بچه ها میترسه و بازی نمیکنه
مهمون بیاد خونمون انقدررر اذیت میکنه انقدررر گریه میکنه اعصاب واسه هیچکی نمیزاره،غذا بخوریم چنان گریه میکنه که سفره رو جمع نکنید باااید همچی وسط باشه
وای بخدا من دیگه رد دادم
دیشب جایی دعوت بودیم خداشاهده نیم ساعت تو حیاط موند و زجه زد جوری که کبود شد از شدت گریه،که من داخل نمیام جانم دلم زدن و جایزه و ... بی تاثیر
صاحبخونه اومد هرچی نازش کرد و با مهربونی باهاش حرف زد بهش جایزه داد بدتر کرد خلاصه بعد چهل دقیقه بزور شوهرم اوردش داخل کل تایم مهمونی گریه کرد
موقع اومدن هم باز گریه بیشتر که نریم خونه اینجا بمونیم
واقعا دیگه نمیدونم باید چجوری رفتار کنم بابت این کارش
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان یسنا جونی مامان یسنا جونی ۳ سالگی
سلام به همگی خانما در مورد دو تاپیک قبلیم من با همسرم بلاخره صحبت کردم در مورد معایب بچه دار گفتم ووووووو.......خلاصه راضی شد به بچه ی دوم ولی گفت الان نه یکی دو سال دیگه 🙁🙁دیگه منم کشش ندادم به نظرتون خیلی دیر نمیشه؟؟من ۳۷ سالمه الان ولی میگه هنوز دخترمون کوچیکه کسایی که تو سن ۳۸ اینا باردار شدن خیلی سختشون بود؟؟؟ولی همین که با بچه ی دوم موافقت کرد خوب شد می‌دونم حرفی هم که میزنه دیگه عوض نمیکنه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مسیحا&ماهِد🌻 مامان مسیحا&ماهِد🌻 ۳ سالگی
سلام مامانا
میگـــــــــــــم...
نمیخوام امسال برا ماهد تولد بگیرم توخونه و مهمونی بدم،
بنظرتون چه کار باحال دیگه میتونم بکنم که یادگاری ام بمونه عکساش و اینا...
نظرتون بگید مررررســـی بوس
پ. ن ایتم تولد یکسالگیش که پارسال بود.
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آبنبات چوبی🍭 مامان آبنبات چوبی🍭 ۳ سالگی
دخترم مروارید کرده تو دماغش با گریه اومد جای من که کردم تو دماغ رفت بالا
الان نفس میکشه فین هم کرد اما چیزی درنیومد چیکار کنم کجا رفته یعنی
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام یه دونه داداش بیشتر ندارم تا بود حسرت داشتیم ازدواج کنه خوب ازدواج کرد با کی با یه زن مطلقه که ۵ و ۶ سال زندگی کرده بود و یه دوقلو بارش هم رفته بود گفت اینو خوشم اومده ازش می خوام دوسال دوست بودن ولی ما نمی دونستیم مامانم دیدش پسندیدش ما هم برخلاف میلمون قبول کردیم گفتیم فقط با هم خوب باشن و دختر خوبی باشه اشکال نداره بعد حسرت داشتیم بچه دار بشن هزار تا امید و آرزو دیگه به هر زور و ضربی حامله شد از اخلاق خاص و حساسیت بیش از حدش هم خبر داشتیم گفتیم دیگا آخرش که چی باید بچه دار بشن خوب حالا که بچه دار شده یه جور دیگه داره اذیت می کنه گفتیم ما اومدیم دیگه دو سه بار دیگه وقتشه تو بیای به داداشم گفته بود من اونجا بیا نیستم تا ۴ و ۵ ماه مامانم ناراحت هیچی دیگه با اینکه ناراحت شدیم ولی به خاطر بچه اونم اولین نوه ی پسری پا شدیم رفتیم مامانم بهش گفت به خدا دیگه رومون نمیشه بیایم زحمت بدیم به پدر و مادرت سری بعد تو بیا گفت نه من تا ۴۰ روز هیچ جا نمیرم من گفتم باشه حالا بعد ۴۰ روزم میبینیم میای یا نه هیچی گذشت بچه دست به دست چرخید تا رسید به من به محض اینکه خواستم بغلش کنم گفت راحله لطفا دستاتو بشور 😐گفتم من به بچه ست نمی زنم فقط با تشکش بغلش می کنم به خدا ۵ دقیقه نشد بچه بغلم بود یهو اومد ازم گرفت گفت می خوام آروغ بچه رو بگیرم پیش خودم گفتم این بچه که الان شیر نخورد این اداها چیه بعدش بهمون گفت من بچم از همه کس مهم تره اصلا هم برامون مهم نیست طرفم ناراحت بشه یا نه هیچی من و مامانم و خواهرم هاج و واج موندیم ما با دوسه تا بچه خواهرم که حاملس پشت ماشین نشیت رفتیم اونجا اینم دست مزدمون 😥حسرت عمه بودنم به دلمون گذاشت
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان ERVIN مامان ERVIN ۴ سالگی
با بچه لجباز چیکار کنم؟
بچه آروم و خوبیه اصلا شر و شیطون نیست
فقط لج های الکی میکنه دیگه اصلا آروم نمیشه
ول کن نیست
مثلا یه کاری میکنیم تموم میشه میگه از اول باید برگردیم دوباره بکنیم یا لج های دیگه
تو لج حرفم حالیش نمیشه
بی اعتنایی کنم بزارم انقدر گریه کنه تا خودش آروم شه
یا حواسشو پرت کنم؟
از سر صبح بیدار میشه شروع میکنه دیگه اعصاب برام نموند خیلی تحمل میکنم نزنمش ولی دیگه گاهی صبرم تموم میشه
چیکار کنم توجه نکنم بهش؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیر ارسلان مامان امیر ارسلان ۳ سالگی
مامانا کسی بیداره اومدم خونه مامانم اینها مهمونی دخترم انگار یه کوچولو داغه زیاد نه یه کوچولو بدبختی تب گیر نیاوردم الان گلاب زدم ب پیشانیش چیکار کنم دارو هم نمیخوره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دو گل پسر🥰😍 مامان دو گل پسر🥰😍 ۱ سالگی
سلام مامانا شب جنگیتون بخیر
من پسرم سه سال و نیمشه خیلی با خودش صحبت می‌کنه و صحبتی که مثلاً من باهاش می‌کنم و بعد تکرار می‌کنه
یا من با باباش صحبت می‌کنم صحبت‌های ما رو تو خودش تکرار می‌کنه
طبیعی به نظرتون چیکار کنم خیلی ناراحتم نگران
مثلاً من یهو مثلاً باباش میگم که غذا بیارم غذا گرمه یا غذا سرده بعد می‌بینم با صدای آروم داره با خودش همین حرفا رو تکرار می‌کنه
کسی بوده بچه‌اش اینجوری باشه طبیعیه یا نه خیلی نگرانم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان امیرعباس مامان امیرعباس ۴ سالگی
سلام مامانا من از بچگی گاهی اوقات عصبی که میشدم با طرف حرف میزدم به جای نگاه کردن به طرف بالا رو نگاه میکردم البته گاهی اوقات الان بهتر شده الان پسرمم دقیقا همینطوری شده حالا نمی‌دونم چیکار کنم گاهی اوقات این کارو می‌کنه خیلی نگرانم موندم چیکار کنم خیلی حالم بده
مشاهده ۱ پاسخ دیگر