۱۰ پاسخ

آفرین خانم خونسرد😂❤
مبارکههههه

چقد خوب افرینننن😂🥹

گفتن کل لباساتو در بیار لباس خودمون و بپوش .....معاینه اول وحشتناک بود 😣جیغغغغ زدم گریه کردم گفت یه سانته و کیسه آب پاره ببرینش واسه بستری

😂😂انگار داستان منه

چن هفته بودی؟

وای من کیسه آبم پاره شده بود به حدی سریع آب می‌ریخت که تا رسیدم بیمارستان شکمم کوچیک شده بود دیگه مستقیم رفتم زایشگاه بعد مدارک پزشکی مو از همسرم گرفتن یک نفر اومد بالاسرم کلی سوال پرسید پروندمو تشکیل داد 😅😅

تایپک بعد😅

خبببب

هی میومدن میگفتن شکمت سفت نمیشه میگفتم ن ....یکی تموم شد دومی وصل کردن اونموقع فهمیدم آمپول فشاره ساعت نه بود فک کنم کم کم دردم از کمر شروع شد اوایل مث پریودی بود

منو بردن اتاق خودم و من درد نداشتم دراز کش شدم واسم آمپول فشار وصل کرده بودن هرجی از منه این سرمه😐😅

سوال های مرتبط

مامان 🩷ماهلین🩷 مامان 🩷ماهلین🩷 ۲ ماهگی
شرح زایمان من ٫٫طبیعی٫٫

پارت اول:

سلام مامانا اومدم بعد یک ماه شرح زایمانم رو تعریف کنم...
اخرای ۳۸ هفته بودم تقریبا ۳۸ هفته و ۵ یا ۶ روز بودم که پیاده روی رو شروع کردم پسرمو پیاده می‌بردم مهد و برمیگشتم و اینم بگم دخترم خیلی اومده بود پایین جوری که بعد پیاده روی دیگه نا نداشتم از بس زیر شکمم درد میکرد،۳۹ هفته بودم رفتم بهداشت خانوم ماما معاینه شکمی کرد گفت دوسه روزه زایمان می‌کنی چون درد داری،گفتم نه من که درد ندارم،گفت متوجه نیستی رحمت سفت شده،برگشتم خونه شب شد خوابیدیم ساعت ۳ نصف شب بود با حس خیس شدن شلوار بیدار شدم ،دیدم بله کناره های شلوارم خیسه پاشدم رفتم دستشویی دیدم کیسه م پاره شده و همش آب میریزه شوهرمو صدا زدم و پد خواستم ازش و گذاشتم و اومدم خونه وسایلام و مدارکا رو جمع کردم و زنگ زدیم به مامانم و راهی بیمارستان شدیم ساعت ۴ اینا بود رسیدیم بیمارستان و من رفتم معاینه و گفت آره کیسه ت پاره شده و ۱ سانتی هنوز برو پرونده تشکیل بده بیا بستریت کنم ،شوهرم و مامانم رفتن پرونده تشکیل دادن و اومدن و با کمک مامانم لباسمو عوض کردم و لباس بیمارستان پوشیدم،تا ساعت ۶ صبح اصلا درد نداشتم