۷ پاسخ

الهی عزیزم ایشالله ک هردوتون ب سلامت میاید بیرون دردو ک همه دارن زیاد واس اون استرس نداشته باش

ان اس تی خوب نباشه یعنی میگن داره انقباض نشون‌میده دردای زایمان اگ با سرم و‌اینا اوکی نشه سزارین میکنن
به من اینطوری توضیح دادن

وااااااییییی😬😬منم دیروز تو همین وضع بودم اینقد گریه کردم میگفتن انقباضت کم نشه سزارین میکنیم دوقلوها رو دنیا میاریم🥲ولی خداروشکر بخیر گذشت🥹

ان شاالله شما هم به وقت و ساعت خودت زایمان کنی💖

والا منم دیشب رفتم گفتن ان اس تی خوب نیست گفتم از چیه گفتن برای هرکس ممکنه اتفاق بیفته
من انقدر آبمیوه شیرین خوردم مرخصم کردن بستری نشدم

چه علایمی داشتی بستری شدی دختر

انشالا هیچی نیست نگران نباش
فیلمه دونگیه؟

اینجوری که بده فقط استرس دارن بهت میدن

سوال های مرتبط

مامان فارِس کوچولو❤️ مامان فارِس کوچولو❤️ ۴ ماهگی
سلام دوستان دیروز درد داشتم یکم رفتم زایشگاه فورا بستری کردن آن اس تی گرفتن و خراب بود خلاصه گفتن باید بستری شی بری اتاق عمل بچه بریچ هست و خطرناک هست منم فوبیایی اتاق عمل داشتم قبول نکردم گفتم سونو بدین تو زایشگاه معاینه کردن دوبار وحشت ناک درد داشت چون هنوز باز نشده بودم خیلی گریه کردم سونو دادن و معاینه شکمی گفتن بچه از بریچ بیرون اومده سرش ب پایین هست اورژانسی فرستادن با آمبولانس قسمت اورژانس بیمارستان وقسمت عکس برداری از لگن انجام دادن و سر بچه پایین بود خداروشکر کردم بعد فرستادن دوباره منو زایشگاه و گفتن ک با سوزن فشار زایمان کنم ب گفته خودشون ۳۷ هفته بودم ولی از رو پریود ۳۴ هفته ۶ روز بودم ترس داشتم خلاصه خدا خاست بستری شدم از بس شلوغ بود بهم گفتن ۲ هفته دیگه وقت داری و تاظهر بستری شدم و هی آن اس تی دادم گفتن مرخص هستی ساعت یک ظهر مرخص شدم ولی گفتن تو هفته ۳ بار بیا آن اس تی بده تا این دوهفته و یه سونو بیرون از بیمارستان بده و فردا بیار ببینیم چی میشه و دوباره ازت آن اس تی میگیریم

دوستان تا اینجا ب خیر گذشت و محتاج دعا شما هستم 🤲🥲
مامان آقا آرتا مامان آقا آرتا ۶ ماهگی
تجریه زایمان ۲:
اون شبی که تو لیبر بودم همش ازم ان اس تی میگرفتن خوب بود
تو بخش هم روزی ۳ بار ان اس تی میگرفتن
تا فردایی شد که ان اس تی خوب نبود تو سونو حرکت نمیکرد قندمم شده بود ۲۰۰ بعد صبحانه که بهم گفتن قندی جات مصرف نکن
جواب ازمایش که اومد دیدم بهم گفتن باید بری لیبر زیر مانیتور
رفتم اونجا دیدن ضربان قلب بچه خوب نیست
جوری شد که دیدم دستگاه داره بوق میخوره
منم اینقدر ترسیده بودم صداشون کردم بدو بدو اومدن فوری بهم اکسیژن وصل کردن گفتن حرکات رو بشمار با اکسیژن از ساعت ۴ و نیم تا ۷ غروب ۶ تا بیشتر حرکت نکرد ان اس تی با اکسیژن خوب بود
رزیدنت ها وضعیتمو واسه دکتر فرستادن گفت دوباره بره سونو یعنی هم ظهر رفتم هم غروب
رفتم سونو گفت حرکت نمیکنه ولی ضربان قلب خوبه
شوهرم و خواهرشوهرم و مامانمم بودن
قبل اینکه برم سونو بهم گفته بودن احتمال ختم بارداری هست
من از سونو اومدم به شوهرم و خواهرشوهرم گفتم برید خونه گفت ضربان قلب خوبه
اومدم بالا دوباره منو بردن تو لیبر و ان اس تی وصل کردن بدون اکسیژن دیدن ضربان قلب بچه داره میاد پایین مامانم اومده بود بهم سر بزنه اونجا اجازه همراه نمیدن همراه باید بیرون باشه منم چون تو بخش نبودم مامانم به عنوان همراه یکی دیگه موند که بتونه خبر منو داشته باشه
ان اس تی مجدد گرفتن ضربان قلب بچه ثابت بود دیگه اینقدر ان اس تی گرفته بودن خودم نتیجه رو میفهمیدم
گفتم این ان اس تی خوب نیست همانا بوق زدن دستگاه همانا
خدا سر هیچکس نیاره ضربان قلب بچم از ۶۰ یهو میرفت ۱۸۰ همینجوری بالا پایین میشد در حد چند دقیقه
من به معنای واقعی سکته کردم