۷ پاسخ

دوتاشون بددددد جور مریضن و سرفه میکنن دو هفته است فقط تو راه دکترم هر کس یه چیزی تجویز میکنه و خوب نشدن هنوز......از همین میترسیدم که سرم اومد....بردم بیمارستان گفتن بستری کن نکردم

خب خدا صدای دلتو شنیده 🤣🤣 ولی کاش این مراسمارو با بچه های کوچیک نمیرفتین الان ویروسا زیاد شدن مخصوصا ویروس جدیده که میریزه توی ریه و دسگاه تنفسی خیلی هم خطر ناکه پرسه و عروسی رو همیشه میشه رفت ولی مریضی بچها و اذیت شدنشون رو نمیشه تحمل کرد مخصوصا اگه این مریضی باعث مرگ بچه هم بشه خواهشا مراعات کنید جون بچهاتون و سلامتیشون خیلی مهم تر از این مراسماته

پسر دومی منم پسفردا میاااد

داغانم داغان 🥴
راستی شما رادمهرو از پوشک و شیشه گرفتی؟

دختر دومی منم چند روز دیگ میاد 🥲
قطعا خیلی سخته و صبوری میخواد

اخ اخ منم پسرم کوچیکه فهمیدم باردارم

صبوری فقط گلم صبوری

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
دیشب با صمیمی ترین دوستم قرار گذاشتیم فردا همو ببینیم صبح از ذوقم شیش بیدار شدم کارامو کردم رفتیم کافه چون ی ساعت فاصلمونه و راهمون از هم دوره رفت و اومد سخته خلاصه ک کلی خوش گذشت جاتون خالی 😊❤️
از وقتی ک اونجا بودم تا همین الان مدام ی چیزی ته ذهنمه و اذیتم میکنه
بابای علیرضا عاشق بچست خیبی هم اثرار داره به بچه دوم روزی ی بار یاداوری میکنه انقدر گفته علیرضا یاد گرفته میاد بهم میگه نی نی میخوام بعد با دستش عدد دو رو نشون میده میگ دوتا نی نی بیار 😂😅
یعنی از وقتی که علیرضا یک ماهه شده هی گفته بچه میخوام من به روری خودم نمیاوردم تا الان ک دوسالش شده دیگه انقدر گفته خودمم این مدت نرم شدم نظرم بود بعد بهبودیم اقدام کنم
ولی امروز ک رفتم خیابون انقدر با بچه کوچیک سختم بود ک نگو
مدام پیش خودم میگفتم با علیرضا وضعت اینه به فکر دومی هم هستی حس میکنم بچه جلوی خوشی و پیشرفت ادمو میگیره مخصوصا بچه دوم حالا یکی رو میشه به هر طریقی هندل کرد دوتا شد ن دیگه خیابون میتونی بری ن خرید ن پیش دوستات از وقتی اومدم خونه مدام با خودم میگم بچه خوبه ولی اسایش ادمو ازش میگره
شمایی که دوتا بچه دارین چطور کاراتونو میکنین ؟