۷ پاسخ

الهی بگردم ایشالله ک چیزی نشده دختر قشنگت نمیدونم چرا از اون جمله اخرت اشکم در اومد ک گفتین دوباره تکرار کرده خوبی؟ خودت خوبی؟؟ ایشالله همه مامانا سالم باشن و مامانای بهشتی روحشون شاد 🤲🤲🤲

مثل مامان من🥺🥺
خدا حفظش کنه برات عزیزم😘

حالا اگه مامان من بود صد مدل حرف بهم میزد که چرا حواست نبود چرا مراقب نبودی چرا بچه رو ول کردی...خودمم به درک🤣🤣
اما خدایی مامانم بیشتر از من واسه دخترم مادری کرده سرش سلامت

چقد خوبه که همچین کسی رو‌داری خیلی برات خوشحالم
من تو این مدت هیچکس تو بدترین لحظات زندگیمم همچین حرفی بهم نزده
یکبار نشده کسی بخواد از اوضاع من خبر ذاشته باشه فقط شماتت بوده که بسه خودتو جمع کن

خدا حفظش کنه مادر صبور و آروم نعمته

پسرمنم ازروتخت افتاد روسرامیک😞

عزیزم دکتر بردید اوکی بود؟ علائم داشت؟ از چه ارتفاعی افتاد و با کجا زمین خورد؟

سوال های مرتبط

مامان دخترم مامان دخترم ۱۲ ماهگی
چند وقتی بود نمیومدم گهواره دیروز نمی دونم چی صد دخترم بیدار بود اومدم سر گوشی ، فقط از خدا ممنونم که اتفاقی برای بچم نیفتاد دیشب دخترم خیلی وحشتناک افتاد زمین اول سرش از پشت خورد توی کوسن مبل و از جلو افتا روی زمین داشتم سکته می کردم دخترم یه دفعه چشماش راست ایستاد یه‌ک فوت کردم صورتش شروع کرد گریه کردن تا چند ساعت گریه کردم خیلی از خودم بدم اومده لعنت به من ، خدایا ممنونم تو شب قدر دخترم چیزیش نشد نذر کردم قرآن رو ختم کنم ، خیلی شب بدی بود به هر جوری بود بیدار نگهش داشتم ولی خب از پشت سر نخورد زمین فکر کنم لحظه ای که از جلو افتاد هم سرش اول نخورد ، خیلی مراقب بچه هاتون باشید من اشتباه کردم بعد اون همه مدت تو بیداریش گوشی دست گرفتم ، واقعا هیچ چیزی از سلامتی بچه واجب تر نیست دیشب هیچی برام مهم نبود حرف ها رفتارها ی دیگران ، حتی به خدا گفتم جون خودمو بگیر ولی بچم چیزیش نشه الانم که دارم می نویسم گریه ام گرفته ، تو رو خدا مراقب بچه هاتون باشین 😭
خدایا ممنونم ازت
مامان مهراب مامان مهراب ۱۳ ماهگی
میخوام از بغل مادر و محبت مادری بگم از چیزی که خودم تجربه نکردم مادرم دوست نداشت همش میگف این اداها چیه خوشم نمیاد مثل دخترای لوس از بچگی این کمبود رو داشتم که دوست داشتم مادرم بغلم کنه و نمی‌کرد چون مادربزرگمم اینطور بود و حتی نمیزاشت باهاش حرف بزنم و خیلی چیزهایی که مادرا به دختراشون یاد میدن مادر من به من یاد نداد همیشه میگفت برو بیرون یاد میگیری ولی من برای پسرم نمیخوام اینجوری باشم همه جوره بغلش میکنم و محبت میکنم بهش تا هروقت ترسید بیاد بغلم هروقت مشکل داشت و خواست آرومش کنم بیاد بغلم بغل مادر بهترین بغله آرومت میکنه که من تجربه نکردم من هر وقت دلم می‌گرفت مثلا مریض تومور بدخیم داشت میدونستم خوب شدنی نیست میگفت دعام کن خوش‌خیم باشه دعا کن خوب بشم یا پسر بچه کوچولویی که ۴تا آلت تناسلی داشت و به اشتباه دکتر ۴تا زده شد و پسر بچه میگفت میدونم که میمیرم یا پسر جوونی که دیابت داشت و پاش سیاه شده بود و قطع کردن و بدنش طاقت نیاورد و فوت کرد و خودم کفن کردمش. و...من میومدم خونه حالم بد بود خیلی بد دلم بغل مامانم رو میخواست که هیچوقت نمیزاشت و من روز به روز داغونتر میشدم.مادری کردن فقط زاییدن نیست فقط شب بیداری و شیر دادن نیست مادری کردن یعنی از خودت گذشتن یعنی هروقت بچت احتیاج به محبت داشت کم نزاری براش که بچه های دیگه رو که میبینه بغض کنه