سوال های مرتبط

مامان دلانا ♥️😍🍒 مامان دلانا ♥️😍🍒 ۱۲ ماهگی
اغا ی حسو حالی دارم اصلا قابل توصیف نیست
ب جرعت میتونم بگم این ذوقی ک الان دارم و حتیاون شبی ک مرد مورد علاقمم اومد خاستگاری و نامزد کردیمم نداشتم
اصلا دلم میخاد ی بیلبورد بزنم تو کل خیابونای شهرک فردا تولد دخترمه
واقعا این همه خوشحالیو یک جا هیچ وقت تجربه نکربه نکرده بودم
حتی وقتی ک واسه اولین بار بغلش کردم بخاطر اون همه دردی ک تجربه کرده بودمم نتونستم تجربش کنم
این ی سال باهمه سختی ها و شیرینی هاش گذشت از صبح همش دارم خاطرات پارسال این موقع رو مرور میکنم
بچه ها ما چقد خوشبختیم ک مادر شدیم هیچ هدیه ای بنظرم بینظیر تراز این حس نیست چ میکنه خدا حتی هدیه هاشم بینظیره
کی فکرشو میکردیم ک وسط خستگی و داغونی و گریه هامونم بابت عاملش خدارو هزار بار شکر کنیم
تو همه ی این حس حال خوبم فقط میتونم بگم خداروشکر
از صبح همش ی جمله ایو با خودم تکرار میکنم ک خدایا از هیچ زنی این حسو دریغ کن دامن همه رو سرسبز کن و داغ هیچ بچه ایو رو دل مادر پدرش نزار
الان واقعا واقعا واقعا فقط همینو از خدا میخوامو بس❤️❤️❤️
خدایا هزاران بار شکرت
مامان 💜ᗩʀᗩ𝚍💕🤱 مامان 💜ᗩʀᗩ𝚍💕🤱 ۱۲ ماهگی
یک روز خیلی سختی رو گذروندم و خداروشکر که تموم شد🥺🥲از دیشب این موقعا نفش تنگیم شروع شد و خی رفته رفته شدیدتر شد تا نزدیکای صبح بود ک دیگ پر پر میزدم نفسم درنمیومد رفتیم بیمارستان تا رسیدیم امپولو ااکسیژن بهن زدن همونجا ازحال رفتم دکتر میگف ضربان قلببم خیلی بالا بوده و اکسیژن خونم خیلی کم شده بود اگ دیترمیرفتیم نمیدونم چی میشد🥺🥺🥺اگ شوهرم مثل هرروز سرکار بود .. اگ من مث همیشه لج میکردم ک دکتر نمیام ... نمیدونم چی میشد ولی فققدد تو تمام فعل انفعالاتی ک تو ذهنم میسازم دلم برای آرادم خیلی میسوزه.. درسته ک بچها متوجه حالات ما میشن امروز مم فهمیدم چون من حالم خوب نبود اونم ی بند گریه میکرد فک میکردم مریضه ولی تا ی ذره بهتر شدم اونم ارومه اروم شد ..‌ چقدر حرف زدم ممنونم که اینجا شماها رو اارم گوش شنوایید برام همیشه. نیاز داشتم امشب حرف بزنم.❤️💜 واسه کم شدن نگرانیای حانوادم ممجبورم بگم خوبم و تظاهر ب خوب بودن کنم ولی حالم خیلی بده چقد سخته پرروسه قوی بودن...
مامان جوجه مامان جوجه ۱۴ ماهگی
پارسال همچین روزی این ساعتا برای اولین بار حست کردم باتمام وجودم👶😍
تو بغلم گرفتمت،بوت کردم،بهت شیردادم،به صورت ماهت خیره شدم،عجب حس نابی بود،آخ که قشنگترین حس دنیا بود برام،صدای قشنگت که طلب شیر میکرد،تقلا کردنت برای خوردن شیر ،،،همه و همه برام از هرچیزی لذت بخشتر بود..😍😍
یکسال گذشت،جلوم بزرگ شدی،قد کشیدی،هرروز وهرروز بیشتر عاشقت شدم،یه عشقی که به نظرم مقدس ترییییین عشق دنیاس،عشق مادرفرزندی...☺
این یکسال من بهترین لحظاتو باتو تجربه کردم،این یکسال من از ته دل خندیدم و خوشبختی رو تجربه کردم...😘😘😘😘
چی میتونم بنویسم،فقط میگم با بند بند وجودم دوستت دارم،از عمق دلم،از تهِ تهِ قلبم عاشقتم،یه عشق ناب و مقدس...😍
میدونم اصلا نتونستم مادر خوبی باشم برات،اما بهت قول میدم بیشترتلاش کنم،بهت قول میدم صدمو بزارم تا خوب تربیت شی،انسان تربیت شی،سرباااااز تربیت شی...😭😭
مادر به فدات،همه ی آرزوم و خواستم اینه بتونم روسفید باشم....
ان شاءالله به مدد خانم فاطمه زهرا س
مامان عاشقته عزیزکم...👦😍
تولدت خیلی خیلی مبارک عشق نابم😍😍😍😍

و منی که هنوز تو بهت و حیرتم،ازاین گذر زمان😅

ان شاءالله این روزا برای همه ی چشم انتظارا به زودی رقم بخوره،به حق شیش ماهه ی ارباب😔