اوف خسته شدم ازدست شوهر نفهم تقریباً هفت هشت شبه دلم میخاد بغلش برم و رابط داشته باشم ‌.....آقا میره سالن با پسرچارسالم تلویزیون میبینه من ده میام کوچیکه بچه رومیخابونم هرچی منتظرمیمونم بخابن برم پیشش یا بچه چهارساله روبیارم تواتاق پیش خودم چشام خسته میشن میخابم ....هی ازاونور پیام میده سکس میخام امشب رفتم پیشش گفتم چرا۱۱شب برابچه کودک گذاشتی و....منا کرده زیر پتو میگه اون کودک ببینه ماهم سکس....آخه چ لذتی داره پیش بچه یواشکی اوق منم زدم تو سرش برگشتم اتاق چراااااا نمیفهمه

عزیزم به هیچ عنوان پیش بچه رابطه نداشته باشین تو ضمیر ناخودآگاهش می مونه، مثلا بزرگ بشه اگه هیپنوتیزمش کنن بیاد به اون روز خودشو میبینه و شما رو در حال رابطه کامل میبینه، یا ممکنه خودش بعدا به این قدرت برسه وه ضمیرناخوداگاهش رو فعال کنه

من برعکسم اون میخاد من حال ندارم🤣

باز برعکس شوهرم خشک و بی احساس خیلی بده اینجوری واقعا دلم یکم درد دل باهاش میخواد ولی دیگه خودمم حوصلش ندارم

واسه بچه ام خوب نیست تا دیر وقت بیدار بمونه خب خاموش کن خودت اونم بخوابه شمام

من ک از سکس اینا متنفرم شوهرم هر روز هر شب اگه بله بگم نه نمیگه. ولی من نمیخوام