خاب دیدم پسرم گریه میکنه باشیشه شیری که برای شیردوش بود براش چای دادم میخورد حال میکرد میخندید حالا اون شیشه روهم وقتی ۸ماهش بود تو کیف فروشی جاگذاشتمش ولی باچنان غضبی بیدارشدم که من اینوازشیشه گرفتم چرا بهش شیشه دادم خاستم خودمو بکشم که بیدارشدم دیدم وقت سحره یه نفس راحت کشیدم گفتم برم چای بزارم الان بچه بیدارمیشه میگه بریم اشپزخونه بشینیم چای بخوریم. حالامیخام بخابم گل پسری همچنان خابش عمیق. کِیف کردم از خابیدنش ساعت ده خابید تاالان فقط وول میخوره و بیدارنمیشه

۲ پاسخ

ای جانمممممممم

راحت شدی دیگه من موندم چ خاکی بریزم سرم

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
شربت برم‌هگزین برای کودکان
شربت برم هگزین برای کودکان برای چیست؟+مقدار مصرف شربت بلتی...

سوال های مرتبط

مامان سه فسقلی 😘😘 مامان سه فسقلی 😘😘 ۲ سالگی
پسرم ۸ ماهشه داشتم چی میخوردم چی میخاست دهنش رو باز میکرد یکم دادم حالا گریه میکنه ک بازم چای بدم 🥲🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان اقا بنیامین🧸 مامان اقا بنیامین🧸 ۲ سالگی
بچها من دوماهه پسرمو از شیر خشک گرفتم
قرار بود از شیشه هم بگیرم که با نظر پزشکش گفت بذار فعلا بخوره!فقط شیر پاستوریزه و چای این جور چیزا!
حالا الان من پسرمو از شیر گرفتم یا حتما باید از شیشه بگیرمش تا بگم از شیر گرقتمش!
میخوام شیشه رو بخوره تا دوسال خورده ای از نظرم اشکالی نداره
هوم؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محتاج کمکتون مامان محتاج کمکتون ۲ سالگی
خانمادختربزرگم گریه میکنه یک هفته میشه که پاهام وبدنم خیلی درد میکنه اونشب ازبس دردداشت ساعت 4صبح بیدارشده گریه میکردباصداش اومدم دیدم کلی گریه کرده که نمیتونم بخابم پاهام دردمیکنه بهش قرص استا وبروفن دادم باز بهش گاباتین دادم بنظرتون چی بدم خیلی ازدرد گریه میکنه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
کی بیداره بچم تب کرد ساعت تقریبا چهار بهش امیفن دادم ۳۸ اینا مشد داغ بود یهو ا زخواب بیدارشدم ناله میکرد بعدش پاشویه کردم اینا با تب سنج دیجیتالی گرفتم تبش ۳۶ و ۴ هست به نظرتون بخوابم پایینن اومده دوساعت بیدارم روسرش میترسم بخوابم پیازم کف پاش کشیدم الحمدالله پایین اومد بالا نمیره یه وقت
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سُهاجاانم😍 مامان سُهاجاانم😍 ۲ سالگی
هعیی از وقتی سرما خوردم نه حوصله خودمو دارم نه حوصله دخترمو از یه طرف با غذا نخوردنش که فقط چای میخوره اینقدر لجم میگیره می‌خوام یه دل حسابی کتک بزنمش تا بلکه غذا درست حسابی بخوره
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان تیارا مامان تیارا ۲ سالگی
خانوما کمکم کنید به راهنمایی تون نیاز دارم:من یه ماهی هست دخترمو از شیر گرفتم(شیرمادر)،به توصیه بقیه گفتن شیر گاو رو با شیشه بده بخوره منم اشتباه کردم با شیشه دادم فکر نمی‌کردم بعد دوسالم وابسته شیشه بشه حالا الان غذا نمیخوره فقط میگه شیشه شیر،چیکار کنم؟از طرفی ام شوهرم فکرمیکنه شیر خیلی خوبه برا بچه میگه بده بهش من اول از همه مشکلم شیشه است بعدم اینکه به نظرم بیشتر از یه لیوان نیاز نیست براش فقط معدشو پر میکنه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان برکت خونه♥️ مامان برکت خونه♥️ ۲ سالگی
شمابه بچهاتون چای میدید
من تاحالاندادم ولی دخترم خیلی دوست داره یک سره میگه چای ولی من نمیدم درکل خودمم زیادنمیخورم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان هانا گلی 👩🏵❤ مامان هانا گلی 👩🏵❤ ۲ سالگی
سلام مامانا خوب بچه ای که ساعت دوازده اینا میخایه قاعدتا دیگه ساعت ۴ اینا که نباید بیدار شه
صبحی ساعت چهار پسرم بیدار شد از کی قول جغور بغور داده بود که بریم بخوریم خوب منم بیدار شدم و دخترم و همسرم خواب همینکه آماده شدم رفتیم پایین همینکه پسرم میخاست حرکت کنه همسرم زنگ زد البته همسرم بیدار بود و میدونست میخایم بریم بهش گفتیم ولی خسته بود گفت نه خوابم میاد خلاصه پسرم که میخاست حرکت کنه دخترم نگو بیدار شد همسرم زنگ زد گفت بیدار شده میگه مامان مامان😫اومدم بالا دخترمم آماده کردم بردم رفتیم و برگشتیم اومدنی گفتم سنگک بخریم تا پسرم ماشین پارک کنه پریدم پایین رفتم صف خلوت بود پرسیدم آقا آخرین نفرشمایید گفت بله گفتم چقد صداش آشناست دیدم عمومه نمیدونم چرا اینقد ذوق کردم 😁😁😁
دیگه اومدیم خونه یه کم دخترم نق زد و خلاصه خوابید همچنان خانم خانوما خوابه 😴😴دوبار بیدارش کردم بردم دستشویی گریه گریه که ندالَم🥴
فقط ببینید چه بی‌حال نشسته 🤭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۲ سالگی
شیشه پستونک را چه جوری ازش بگیرم که نخوره کلی شیر خشک را گرفتم گفتم شیر پاستوریزه میدمش که براش خوب باشه حالا به اون عادت کرده تو ظهر که میخاد بخوابه ی شیشه میخوره شبم ی شیشه قبل خواب ساعت 5یا سه شب هم میخوره بخاطر یبوست میخوام یعنی دیگه کلی ندم باید چیکار کنم البته الان سرما خورده شدید همین ویروسه را گرفته
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجه کوچولو🐣 مامان جوجه کوچولو🐣 ۲ سالگی
سلام مامانا ، من میخام دخترمو از شیر بگیرم ، از دیشب که قبل خوابش بهش همیشه میدادم ، بهم گفت مَـم مَـم ، گفتم دخترم تموم شده باید بریم بخریم ، بعد یکم گریه کرد و بهانه گرفت ، براش آب پرتقال گرفتم توو شیشه بهش دادم ، اما دلم میخاد به کلی از شیشه شیر جدا شه ، شما تجربه ای دارید؟ چیکار کنم بهتر بگذره براش؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
سلام صبح بخیر.الان بیدارشدم دیدم پسرم تب کرده دیشب قبل خواب خوب بود نمیدونم یهو چش شده.تویخچال شیافت استامینوفن دارم اما برای خیلی وقت پیشه.روش تاریخ زده ۲۰۲۶خوبه استفاده کنم؟فکرکنم سه چهارماهی میشه که توی یخچالمونه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرامشم مامان آرامشم ۲ سالگی
سلام مامانا
من دیروز از مرگ نجات پیدا کردم . خیلی حالم بد بود اصلا نمیتونستم نفس بکشم دیگه الان کبود شده بودن و تب شدید داشتم. خودمو دخترم خونه بودیم . اینقدر دلم برا دخترم سوخت هی دنبالم میومد تو صورتم. می‌خندید فکر میکرد اون کاری کرده ک من دارم بال بال میزنم. تا دیگه تاکسی گرفتم رفتم بیمارستان با دخترم . سرم و عکس ریه و آزمایش انجام دادم . خاستم بستریم کنن بخاطر دخترم قبول نکردم 🥺🥺🥺
خاستم بگم مواظب خودتونو کوچولوعاتون باشید آنفولانزای بدی اومده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سُهاجاانم😍 مامان سُهاجاانم😍 ۲ سالگی
اگه بگم از صبح تا خود خود الان دخترم غذا هیچی نخورده باور میکنین😓😓😓صبح بلند شد یه تخم مرغ ابپز بدون زرده خورد و بس فقط از صبح تا الان چای یه بند چای میخوره بجای نون 😭😭وزنشم افتضاح 9500هس
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان قلب مامان مامان قلب مامان ۲ سالگی
امروز از صبح منو پسرم بازی کردیم تو حیاط رفتیم سرما هم خورده بود ولی خب هم خودش بازی میکرد هم با من بازی کرد همین طور چشم انتظار بودیم باباش بیاد باباش که اومد چون عادت داره تا میاد لباسش عوض می‌کنه می‌ره تو حیاط که دستش اینا بشوره پسر منم که عاشق حیاط رفتنه گریه کرد اونم دوباره برذش بعدش گذاشتش داخل در روش بست گفت نمیزاره یکم بگیرش تا من بیام منم ناراحت شدم گفتم این همه چشم انتظار بودیم که بیای حالام که اومدی گریه ش انداختی باز خلاصه که با هربدبختی بود و گریه پسرم سر کرد تا من اومدم ناهار بیارم نشستیم ناهار بخوریم پسر من هی دست میکرد تو دیس ماهم داشتیم می‌کشیدیم که بخوریم یه دفعه گریه کرد و نااروم شد ،من بغلش کردم ارومش کردم رختخوابش آوردم کارتون گذاشتم که دراز بکشه دوباره تا نشستم پسرم اومد که شیر بده من رفتم شیر گرم کنم دوباره گریه و اینا تا شیر آوردم اومدم اولین قاشق بخورم دوباره گریه شیشه رو انداخت من رفتم شیشه رو بدم و اینا خیلی بهم فشار اومده بود حالا چرا؟چون تو این مدت که من این کارا میکردم آقا در حال خوردن بود من این همه گرسنه بودم صبر کردم که بیاد حالا که اومده صبرم نکرد من بیام سرسفره باهم شروع کنیم خلاصه دیگه منم ناهار نخوردم و نشستم کنار گفت بخور گفتم نمیخوام گفت این برنامه هرروز ماست که اینجوری نذاره ناهار بخوریم بعدشم خودش بخوابه نمیدونم تا کی ادامه داره
من فقط ریز ریز گریه میکردم اشکم میومد حالام ظرفا نشستم اومدم رو تخت
آخه یه مادر غیر از یه روی خوش و یکم درک شدن چی میخواد؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۲ سالگی
چن وقته خیلی شبا کابوس میبینم خیلی ها وقتی از خاب پامیشم خستم دیشب یه کابوسای وحشتناکی دیدم که یادش میفتم خودمو خیس میکنم چرا واقعا برای جنین ضرر نداره