۳ پاسخ

دختر منم پستونکیه هنوز نگرفتم تازه دارم پوشک رو میگیرم پستونک رو فک کنم باید بزارم بعد از عید

چه سخت
ان شاءالله زودتر از سرش بیوفته

منم پسرم وابسته ی شدید به پستونک بود
وقتی ازش میگرفتم تا صبح گریه میکرد

یکی از پستونک هاش با قیچی بریدم هر وقت میگفت پستونک همون رو میدادم بهش باهاش اروم میشد

بعد از چند روز کوتاهترش کردم جوری که توی دهنش میذاشت اذیت میشد باید با دست نگه میداشت
چند روز به همون روش سر کرد دیگه دید داره اذیت میشه نخواستش

سوال های مرتبط

مامان روشا و آرشا مامان روشا و آرشا ۲ سالگی
#چالش از پستونک گرفتن
و اما میرسیم به پروژه ی سخت پستونک گرفتن
بنظر من سخت ترین مرحله اس هم برای بچه هم برای مادر من نه از شیر گرفتن روشا اذیتم کرد نه از پوشک گرفتنش ولی پستونک کابوس بزرگم بود و هست و همچنان استرس دارم چون من خودمم بچگیم وابستگی شدیدی به پستونک داشتم
خلاصه که بعد از چند روز قصه تعریف کردن و شرط و شروط برای مهد کودک رفتن [ آخه روشا عاشق اینه بره کلاس یا مهد کودک ولی تاحالا نرفته] که خانم معلم گفته اگه مک مک بخوره ثبت نامش نمیکنیم و بزرگ نمیشی و ازین حرفا دیشب موقع خواب گفت مک مکم مامان گفتم مک مک رفته مرخصی پیش مامانش 😂 خیلیم خسته بود یک ربع بعدش خوابید ولی ۲ ۳ ساعت بعد بیدار شد به داد و بیداد ولی نمیگفت مک مک میخوام منم به رو خودم نیوردم بغلش کردم و قربون صدقه باهم خوابیدیم ۵ صبح دیگه خیلی بی قرار بود دلم سوخت تا خواب بود گذاشتم دهنش دیدم آروم شد خوابید ولی صبح تا بیدار شد ازش گرفتم قایمش کردم خداروشکر باباش خونه بود باهاش بازی کرد و رفتیم بیرون اصلا یادش نکرد موقع خواب هم هیچی نگفت ولی بسختی خوابید امیدوارم ادامه پیدا کنه و دیگه پستونک نگیره فکش داره بدحالت میشه
تااینجا بمونه به یادگار تا ببینم نتیجه چی میشه