سلام خانما... دخترچندوقته یه اخلاقای بدی داره من خوشم نمیاد ازشون نمیدونم چکارکنم درست بشن... یکیش زدنه منوباباش یاگاهی بچه های کوچیک محکم نمیزنه ولی مثلا چیزی باب دلش نبود یابگیم اینکارونکن میادمیزنه... یکیم گاهی مثلا یه اسباب بازی ببینه دست یه بچه وبخواتش بهش نمیده از دستش میکشه من چندباریادش دادم که با اجازه بگیره اگه هم نداد ازدستش نگیره... خوراکی یااب یا ابمیوه که بدم بهش همه رو زمین میریزه یا اب روقاطی خوراکی یاعذاش میکنه هرجاهم که بریم اینکارومیکنه خیلی دارم سعی میکنم که این اخلاقاشو کناربزاره ادب خوب یادش بدم رفتارخوب یادش بدم معذرت خواهی وسلام رویادش بدم مهربونی بابقیه رویادش بدم... مثلا ببخشیدوسلام ومهربونی رویادگرفته ولی گاهی کاربدکه بکنه بهش میگم کارت بدع زشته باید بگیم ببخشیدنمیگه یکمیم لجبازشده... نمیدونم چطوری بهاش رفتار کنم که اونم رفتاراش خوب بشه میشه راهنمایی کنید اوصل تربیت بچه چجوریه

۶ پاسخ

آخ دقیقا دختر منو گفتی.منم رو مخمه اما نمیدونم چیکارکنم

دختره من هم دقیقا همینه حتی بچه های ک داارن سرسره بازی میکنن ومیره میزنه میگه برای منه اگ بچه ای هم سرش داد زد گریه می‌کنه وناراحت میشه

پسر من جز اين كارا الان ميگه فقط خونه باشيم هيچ جا نمياد بريم با بدبختي امروز آوردمش خونه بابام فقط با ٦نفر خانواده همسرم ميجوشه و حال ميكنه وقتي جاريم و اينا هستن انگار رو ابراس و آروم خودمونم هستيم خوبه ها فقط ميگه كسي اضافه نشه رفتم مسافرت انقدر جيغ و گريه كرد كه بريم خونمون

پسر منو توصیف کردی

جو خونه رو براش آروم کنید . سعی کنید خودت و باباش جلوش مهربون باشید ازهم تشکر کنید کارایی جلوش انجام بدید که یاد بگیره و اون کاراش فراموش کنه

اقتضای سنشونه دقیقا کارای دختر منه ببین میگذره

سوال های مرتبط

مامان رادمهر.رادوین مامان رادمهر.رادوین ۲ سالگی
سلام مامانا من بچمو وقتی میبرم خونه مامانم داداشم و برادرم راحت جلوی بچم سیگار میکشن تا اینکه چندروز اونجا بودم دیدم پسرم ته سیگار پیدا کرده و داره میخوره و میکنه توی دهنش تا ی چیزی میگم میگن که بزرگ میشه دست بقیه میبینه .باور کنید از عیدی نرفتم تا اینکه چندروز پیش رفتم و چندروز موندم چون راه خونمون دوره و ی شوهرم هم سرکاره ‌. به نظرتون چیکار کنم با این رفتارا برم یا نه درضمن اینکه خانوادم هم اصلا به من احترامی قائل نیستن میترسم این رفتار رو یاد بچه هام بدن و اوناهم باهام همین رفتار داشته باشن به نظرتون الکی وسواس دارم یا همینجوری میشن درآینده .اصلا نمیدونم چیکار کنم برم خونه پدرم یا نه یا قطع رابطه کنم موندم خانوادم اصلا خانواده خوبی نیستن کلن نمیگن بچه ماله یکی دیگه هست خودشون صاحب بچه میشن نمیگن برای رفتن به جایی باید از مادرش اجازه بگیره باید برای خوردن ی خوراکی از مادرش اجازه بکیره همه جور خوراکی میدن میخوره غذا هم نمیخپره ی سره هم سوار موتور میبرنش بیرون تا هم میگم میگن بزرگ که شد نمیشه بکنیش توی شیشه منم میگم خوب الان عادت نکنه به این کارا بزرگی هم عادت نمیکنه داغونم داغون حایی رو ندارم برم اینجا هم موندم برم یا نه مثلا برادرم و پدرم به خودشون اجازه میدن سر اینکه بچم کفشاشو اشتباه بپوشه یا کار بدی کنه محکم دعواش کنن که بچم گریه کنه سخت میگیرن کلن الان از عیدی نرفتم الان که اومدم خونه رادمهر کلی عادت اشتباه یاد گرفته نمیدونم چیکار کنم چی غلطه چی درست چون بچم خیلی اونجا هست میترسم عادتای اشتباه ازشون یاد بگیره مثلا فوش هم یادش میدن .اصلا کلن خودشون صاحب بچه میدونن الان هم نرم خودشون میان اینجا رادمهر رو ببرن اما تا الان اجازه ندادم چون میدونم خیلی رفتارای بدی دارن با بچه