خانوما شاید باور تون نشه ولب من نه خواهری نه هیچ قوم و خویش نزدیکی نداشتم که بچه داشته باشن و من ببینن یاد بگیرم یه شخصیت خیلی درونگرایی دارم با هیچکس نمیتونم دوست بشم هیچ دوستی ندارم ۱۱ سالم بود منو نامزد دادن ۱۶ سالم بود عروسی الان بیست سالمه بچه کسیو نداشتم ار بچه داری چیزی یادم بده خواهر دارم انقدر با من بدن که از بچه داری هیچ چیزی بهم یاد ندادن مثل پیامای شمارو که میخونن
ماز رفلاکس میگین از غذای بچه از مریضی هاش من اینارو با این که بچم نزدیکه دوسالش بشه بلد نیستم نمیفهمم چه غذا هایی باید بهش بدم چطوری باید از شیر بگیرمش شیر خشکی هم هست نمیفهمم چطوری بهش یاد بدم دستشویی کنه خودش 😭 شاید همتون تعجب کنید ولی اره واقعا من هچی نمیفهمم نه همسایه ای نه دوستی نه خواهری وفتی باشما هم میخوام حرف بزنم دل دل می کنم چند بار مینویسم و پاک میکنم باخودم میگم اینا همه با هم دوستن من چرا باید مزاحمتون بشم یعنی در این حد وضعم خرابه اخه دوتا از همسایه هام اندازه خودم هستن بچه هم دارن خیلی هم خوبن ولی شوهرم نمیزاره باهاشون حرف بزنم نه از لباس چیزی میفهمم نه از مد ونه از این ست کردن مثلا دیروز رفتم دکتر اونجا هم سن و سالای من از من بزرگ تر 😭 همه تووضع خوبی بودن ولی من با کفشای کهنه وشلوار سوراخ اصلا دیگه ،،،، 😭😭😭😭😭

۹ پاسخ

منم دقیقا عین توام بعدخداهمسرم ودخترم تنهاکسمن ولی من کتاب ریحانه بهشتی وگهواره ونصبیدم خداروشکرفقط باخوندن سوالاشون ازپسش براومدم تاالان باسزارین وتنهایی بلندشدم خواستم بگم توشایدهمسایه داری آقات نمیزاره ولی من دارم واصلا انگارنیستن دخترم ک صبح تاظهربخاطرتنهاییش میزارمش مهدخودمم صبح تابعداظهرباشوهرم کارمیکنم هم بعداظهرخونه داری وبچه داری پس هرسوالی داری میتونی من‌وتوودوستات بزاری بپرسی بدونم جواب میدم اون کتاب ریحانه بهشتی هم عالیه ازبارداری وزایمان وشیرگرفتن داره تاتربیت وغیره

همینجا کلی دوست داری، یاد بگیر سوال کنی، جواب سوالات و پیدا کنی، خودتو بالا بکش از همه نظر قوی باش، تو خدا رو داری عزیزم، خودش غریزه مادری داده

گلم منم مثل توام با این تفاوت ک دوتا شیره به شیره دارم حتی بعد زایمانمم هیچکس نبود کمکم کنه با اینکه سزارین بودم از فردای عملم پاشدم به زور شیاف دولا دولا راه میرفتم کارای خونه و بچه هارو میکردم فکر نکن تنهایی هممون همین هستیم منم هیچی بلد نیودم هرکی یه چیزی میگفت تصمیم گرفتم حرف هیچکسو گوش ندم و خودم تو گوگل و برنامه گهواره اینا تحقیق کردم راجب بچه داری و اینا بعد هی پسر بزرگم مریض میشد یکسره انقد دکتر بردمش راجب داروها کامل بلد شدم هردارویی برای چی خوبه در حدی ک دیگه وقتی مریض میشدن خودم میرفتم دارو میخریدم براشون کم کم تجربه میشه اینا برات سعی کن هرسوالی داری اینجا بپرسی ما کمکت میکنیم عزیزم❤️

ببین بچه داری توخون مادرا هس نیاز نیس حتما کسی بهت یاد بده سعی کن بابچت تجربه کسب کنی سعی کن بری تو گوگل مطالب بخونی نی نی سایت یک زن و..... همه جا میتونی برای یادگرفتن کمک کنی منم مثل شما کسی بم یاد نداد بچم ک بودم مامانم میگفت این کارا ب تونیومده بهتره تو کارایی ک ب بچه داری کمک میکنه فضول باشی اینجا دیدی کسی مطلبی گذاشت سوال ب سوال کن تا جواب بگیری یا بیای بپرسی بهتره رو خودتم کار کنی درونگرایی تو بزاری کنار بچت نیاز داره بهت بعدا اونم ازت الگوی درونگرایی رو میگیره تو دوس نداری یگی عین خودت بشه پس اولین قدمی ک برمیداری اول خودت رو ازنظر روحی جسمی اوکی کن بعد بچه ات رو ازشیر گرفتن از پوشک گرفتن فقط نیاز داره روحیه ات بابچت اوکی شه چون خودت ناامید ناراحت باشی اصلا ب ثانیه نمیکشه ک میگی ولش کن پس باید خودتو تغییر بدی بخاطر خودت ن بچه ن همسر خودت تا بتونی حال خثدتو بچتو خوب کنی

عزیزم هرچقدر هم درون‌گرا باشی باید بدونی همیشه باید با وضعیت مناسب جایی بری. با کفش کهنه و شلوار سوراخ تو هیچ جمعی ظاهر نشو نه خودت نه بچه ت. الان تو اوج جوونی هستی و باید بهترین لباسها رو بپوشی. اینستاگرام چشم همه رو باز کرد اونجا هر لباسی میتونی ببینی که چی مده و چی نیست. خانواده ت هم در حقت ظلم کردن. بچه ۱۱ ساله باید عروسک بازی می‌کرد نه نامزد بازی

فضای اینجا خوبه برا کسی ک درونگراس
بعد از تجربه بقیه مادرا خیلی چیزا یاد میگیری
هر سوالی داری بپرس اینجا واقعا خیلیا کمک میکنن
خوشحال میشم بتونم کمکت کنم قشنگم 💙
حالا من بچم کوچولوتره ولی خب شاید بتونم دوستت باشم عزیزم و کمک کنم

چقدر ازنظر درونگرایی شبیه منی من که خواهرم ندارم تویه شهرغریب تک وتنها بدون هیچ دوستی بایه بچه ی بدقلق واقعاسختمه منم هیچی بلدنیستم ازبچه داری درکت میکنم عزیزم

اینجا هم سوال نپرسی فقط بخونی کلی چیزی یاد میگیری

اینجا واقعا خوبه راحت باش منم دوست خاصی ندارم اما از مادرم و اطرافیان یاد گرفتم بچه داری ولی باز سوالی باشه اینجا میپرسم و سریع جواب میگیرم

سوال های مرتبط

مامان مهرا مامان مهرا ۱ سالگی
مامانا سلام
امروز با دخترم رفتیم خانه بازی
کلا دوسه بار رفته
امروز بچه هایی رو که میدید به وسیله ای که بازی کرده باهاش دست میزنن
جیغ میزد و میرفت که مثلا بگیره
من درگوشش میگفتم باید نوبتی باشه و از کسی وسیله نگیریم و از این حرفا
یه زنه که پسرش خیلی مظلوم بود و دختر من چیزی ازش میخواست سریع میداد
یهو اومد در نقش مادر خیلی خوب و گفت الان وقت اموزش نیست
تو گوشش نخون
گفتم پس کی وقتشه !
خونه که تنهاست
الان که تو موقعیت باید بگم
بعدش گفت من تو خونه صبح تا شب دارم با بچم حرف میزنم لبم خشک میشه
گفتم والا ما هم همینیم
تو خونه گفتن یه طرف الان که تو شرایط و داره میبینه بطرف
بعدم اول باید بذاریم خودشون باهم کنار بیان شابد بتونن حل کنن و دپست شن
خیلی ناراحت شدم
از اینکه همه شدن متخصص بچه داری و به خودشون اجازه میدن به دیگران راه یاد بدن
دختر منم تجربه های اولشه
خیلی دوست دارم تو این موقعیت ها فرار بگیره و خودش حل کنه مشکلو یا اگر منجر به درگیری چیزی بود خودم ورود کنم
مامان مانا مامان مانا ۱ سالگی
شما با دخالت های از روی محبت دیگران چه کار میکنید؟ ما اومدیم شیراز خونه ی خواهر شوهرم. صبح که پاشدیم بهشون گفتم بچه ساعت ۳ تا ۵ می خوابه. اگه میخواهیم بریم بیرون ساعتشو تنظیم کنیم که به خواب بچه نخوره. دیگه نهار درست کردن و خوردیم و یه چرتیم آقایون زدن پاشدن راس سه گفتن بریم پاساژ. من گفتم شما برید من و بچه خونه میمونیم که بچه هم بخوابه شمام راحت برید بگردید. هی اصرار اصرار که بیاید بچه رو بغل میگیریم و نیاین کوفتمون میشه. گفتم اینجوری هم بچه اذیت میشه هم ما هی میخواهیم بغلش کنیم. تهران هم پاساژ زیاد داره من به دلم نیست شما برید بچه هم تخت میخوابه اصلا چیزی نمیفهمه. باز اصرار کردن گفتم اگه به خاطر من میگید من اینجوری راحت ترم. خواهر شوهرم گفت نه شما به خاطر من بیاید. آخر گفتم چرا من باید کاری بکنم که نمی خوام!؟ لطفا انقدر اصرار نکنید. آخرم با حالت ناراحتی رفتن بیرون منو پسرم موندیم خونه. بچه هم فوری خوابید
حالا امیدوارم ناراحتیشون کش پیدا نکنه. با سیاست حرف زدنم اصلا بلد نیستم