سلام مامانای عزیز
امشب یه چیزی رو میخوام براتون تعریف کنم لطفا نظر خودتون رو برام بگید
چند روز شد دخترم همش بالا میاورد و اسهال هم بود دو بار دکتر بردم امروز بعد از ظهر تبش زیاد شده بود همه همسایه ها گفتن ببرش پیش تولگیر یعنی آنقدر گفتن که من هم آماده شدم بردم
اون خانم تولگیر دستش را زیر گلوی دخترم گرفت مثل اینکه میخواست خفه کنه بعد از دهنش یه چیزی رو فوت کرد به کف دستش و گفت بیا از گلوی بچه در آوردم در حالیکه من با دو چشم خود دیدم از دعن خودش نف کرد .
حالا من بهش گفتم اینو از دهن خودت در آوردی خانمه ناراحت شد و گفت تو پنجاه ساله کاسبی منو خراب میکنی و خیلی حرف های دیگه
ولی من میگم اگه از دهن دخترم در آورد چرا دهن خودشو نزدیک کرد و فوت کرد
بعدش وقت سر بالا باشه چطوری از گلو چیزی می‌پرد بیرون؟
و چیزی که درآورد خیار بود با یه تکه سیب دخترم یه هفته س سیب نخورده و خودمان هم تقریبا یه ماهه که خیار نداشتم.
خيلی سوالات به ذهنم ایجاد شده کلا هنگ کردم
لطفا بگید چجوریه؟

۷ پاسخ

بنظر من ک خرافات هس توی دهن بچه بیرون نیاورده

الکیه

سلام عزیزم.
ببین خیلیا میرن پیش تولگیر خیلیا نتیجه میگیرن وخوب میشن خیلیاهم نه.
من دخترم قبل عید اسهال استفراغ شدید گرفت تب۳۹درجه وهیچی نمیخورد حتی آب هم نمیخورد،هرچیم دکتر بردم خوب نشد بادارو،تااینکه مادرشوهرم بردش پیش تولگیر،من بهش گفتم درنیار اگزم چیزی توگلوی بچه باشه ردش کن بره،یکم زیرگلوی دخترمو دست کشید وگفت رد کرد،و دخترمم دیگه خوب شد تبش قطع شد اسهال استفراغش هم خوب شد.
میگن اگه دربیاری دیگه بچه عادت میکنه تندتند تول میشه ولی ردکنی بهتره

میگن راسته من نرفتم ولی تا حالا

رفتی اسد آباد؟؟

من تجربه نداشتم ولی خیلیا میرن و‌میگن واقعیه شاید این خانم دروغگو بوده ولی همشون بد نیستن

اصولا اگه چیزی ام تو گلوی بچه بمونه در حد مثلا هسته ی آلبالوعه نه خیار و سیب هر دو با هم ، دیگه وقتی ام با چشم خودت دیدی که حرفی توش نمیمونه ، بعدم از وقتی از پیش خانومه اومدی تغییری تو وضعیت بچه ات دیدی؟شاید حتی ممکنه این ویروس جدیده باشه

سوال های مرتبط

مامان شکلات 🍼🧑‍🍼🍫 مامان شکلات 🍼🧑‍🍼🍫 ۲ سالگی
درد دل 🥺
لعنت به رفلاکس واقعاً چقدر سخته بچه رفلاکسی داشتن 😭
دخترم تا یذره گریه کنه بالا میاره زیادی نباید بخنده سریع سکسکه میگیره
تا یذره دستشو تو دهنش کنه بالا میاره باید هر دقیقه هواسم بهش باشه
هر چیزی رو نمی تونه بخوره دیشب مهمونی دعوت بودیم یه لحظه هواسم بهش نبود پرتقال داده بودن بهش تا چیزی هم میگم میگن چقدر سخت میگیری از دستش گرفتم کلی بچم گریه کرد
تا چیزی هم میگم میگن چقدر حساسی همه چیزو سخت میگیری
باورتون میشه دختر من بعد یک سالگی این جوری شده
به خدا حاضرم هر کاری کنم فقط بچم زود خوب بشه خسته شدم دیگه همه دیشب بهم میگفتن وای چقدر لاغر شدی تو این چند وقت سخت ترین روزا رو دارم میگذرونم 🥺
هیچ کس نمیتونه درک کنه تا یه مسیر کوتاه رو می‌خوایم با ماشین بریم 10 بار بالا میاره رومون در صورتی که تا قبل یکسالگی اصلا این جوری نبود بچم 🥺😭
دکترم زیاد بردم دارو هم زیاد دادم
این سری دیگه این شربت های دست ساز رو براش نوشت دکتر که از شیراز سفارش دادم براش فرستادن
یه مشت داروی مسخره که اصلا تاثیرم ندارن 🤕