دوست گرامی بنظرم اشتباه ما خانوما همینه که صدمونو برای زندگی و بچه و امیزی و هزارتا چیز میزاریم و خودمونو فراموش میکنیم یکبار امتحان کن خودتو اولویت قرار بده و نادیدش بگیر کم توجهی کن حرف نزن برای خودت شاد باش حتی به ظاهر مطمعنا نتیجه میده حتی کم
عزیزم منم شوهرم همینطوره تازه شایدم بدتره ولی من زیاد فکرمو درگیر نمیکنم روز مرد واسش کادوگرفتم تولدش براش کیک درست کردم با اینکه اون هیچوقت بهم اهمیت نمیده حتی سرکار یک ساله نرفته بازم چیزی نمیگم تحمل میکنم چون نمیخوام بی مهری هایی که خودم کشیدم رو بچم بکشه ولی اینو بگم شوهرم هرچی بی مهری که بی توجه ای کرد من بیشتر بهش توجه کردم بیشتر نازش کردم بیشتر حرف عاشقانه بهش گفتم شاید بگین تو کارت اشتباهه نادانی نمیفهمی ولی کم کم شوهرم راه افتاد الان تو کارای خونه کمکم میکنه غذا درست میکنه خوب شده من اینو فهمیدم که هرچی رو نقطه منفی زوم کنی خوبی هم نمیبینی من سعی کردم نقاط منفی شو نبیم یه جوری باهاش برخورد میکردم انگار اون بی نقص ترین آدمه مثل یه روز دوتا بشقاب کثیف بداخلاقی شست انقدر ازش تشکر کردم ازش تعریف کردم تشویقش کردم که اونم خوشش اومد من خیلی صبرو حوصله به کار بردم
بنظرم ازاینجا ب بعد بیشتر ب خودت برس وقتی اون میاد خونه لباسای باز بپوش آرایش کن وقتی هم اومد ن خیلی صمیمی باش بگه ک خودشو آویزون میکنه ن خیلی سرد کلا یه مدت امتحان کن کم کم میاد سراغت
محلش نده به خودت برس منم شوهرم اینجوریخ البته من مچشو گرفتم. الان انقد خرج میتراشم براش انقد پول میگیرم ازش ک اخر ماه کم میاره حقشه
بنظرم بی توجهی کن بهش تو خونه بخودت برس موهاتو پریشون کن ارایش کن لاک بزن
لباس خوب بپوش وقتی میاد همه جارو تمیز کن عطر بزن آهنگ بزار وایه خودت کتاب بخون جلوش بزار بفهمه ک خودتو دوست داری و اهمیت میدی
شوهرمنم دقیقا برعکس شوهرای شماس ازوقتی زایمان کردم بزور خودشو نگهمیداشت تا چهلم واینکه خیلی ب بچه اهمنیت میده میگه باید اولویتت بچمون باشه بعد من
هییی شوهرمنم همینطوری شده
قبلا بهش زنگ میزدم دعوا راه مینداخت
الان نمیزنم اون زنگ میزنه الکی بهونه میگیره دعوا راه میندازه
خونه میاد سرم به کارخودمه چون حوصله دعوا ندارم باز بجاش صبحش زنگ میزنه روانم بهم میریزه
از خودم دفاعم بکنم میگه چیه پریود شدی انقد عصبی
منم میگم عین خودتون برخورد کنیم پریودم؟ پس شما مردا مادام الپریودین
مردا اینجورین که عه خب حاملس همه فکر و ذهنش بچس خب زایمان کرد بازم فکر و ذهنش بچست همین تو ذهنش نقش میبنده و هرروز پررنگ تر میشه وفاصله میگیره و اینجوری شده در واقع به ی تلنگر نیاز داره همه چی درست میشه ایشالا
چیکار میکنه ینی؟؟؟شغل همسرتون چیه؟؟ بنظر خودتون پای کسی درمیون نیس؟؟؟
خب علت کم محلی چیه،
شایو افسردگی بد زایمان گرفته جای تو
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.