سلام مامانای گل.
۲تا تجربه از طول سرویکس و مایع آمونتیک
طول سرویکس من از انومال۱۸هفته ۳۰بود.دکترم گفت مشکلی نداره.نه شیافی نه قرصی گفت عادی باش...منم فقط چون تو گهواره میخوندم کمه یکم استرس داشتم فقط ۲تا کار انجام دادم.توالت فرنگی رو شروع کردم و خم و راست نشدم.سرکار میرفتم.تفریح میرفتم و...
تا۲۶هفتگی به اصرار خودم گفتم یه سونو دیگه بده ببینم چطوریه که باز ۳۰بودم..این وسطال ۱۸تا۲۶ درد کشاله ران شروع شد که فکر میکردم بخاطر کم شدن سرویکس.ولی اونا طبیعی بود..تا۳۰هفته ددباره سونو دادم سرویکس شد۳۲ دیگه خیالم راحت شد..دیگه ۳۰به بالا سرویکس مهم نیست

اما سرویکس تموم شد مایع آمونتیک شد شد🙄
۲۶هفته مایع بود ۱۱ ۳۰هفته شد۱۳ دوباره ۳۴هفته شد ۹ونیم😑😑😑دکترم ترسیده بود.گفت نشتی نداری گفتم نه...گفت زایمان نزدیکه..منو معاینه لگن کرد گفت لگنت خوبه..باز ۲هفته دیگه سونو نوشت گفت تو ۲هفته خونریزی درد پارگی داشتی کاهش حرکت داشتی سریع برو بیمارستان

۲ پاسخ

. نامه بستری هم داد. منم هفته ای ۲بار nstمیدادم..برای اینکه خیالم راحت شه..حرکت داشتا.. الکی استرس داشتم ..قبلا شاید ۶تا۸تا آب میخوردم دیگه کرده بودم حداقل۱۵لیوان آب(توجه کنید فقط آب خالی)۳۶هفته سونو دادم مایع شد ۸😑 بدتر شد..گفتم دیگه زایمان باید کنم.بردم دکتر دوباره معاینه کرد..گفت بنظرم برو بستری شو..برو الزهرا شاید نیاز به دستگاه باشه..گفتم بذار ۱هفته دیگه بمون ۳۷برسم...گفت باشه بازم nstبده و مواظب حرکات باش.من این دفه هندونه آب پرتقال آب انار سوپ شیر آب جوجه خوردم.درکنارشم آب...حرکات همچنان پابرجا و با شدت بود.با خودم میگفتم حتما جاش تنگه اینطور میکنه.مرکز بهداشت هرروز میرفتم برای ضربان قلب..رو تخت که خوابیدم گفت حرکت داره که..اصلا اندامای بچه معلوم نیست که..آگه آب کم باشه انداما مشخصه..هیچی یه هفته گدشت شدم ۳۷ و دوروز سونو دادم مایع شد ۱۳..هم سونو هم دکتر شاخ درآورده بودن.گفتن تو چیکار کردی..منم توضیح دادم
اینم تجربیات من...درکل نگران نباشید..استرس خودش بدتره...
اگر بهتون کمکی شد برای اینکه من زایمان طبیعی راحت داشته باشم و سلامت بدنیا بیاد بچم یه صلوات بفرستید❤❤🙏🙏 آن شاءالله بچه های همتون سالم و سلامت بدنیا بیاد

#سرویکس
#مایع_آمیونتیک

ان شالله راحت. و سلامت بغل كني كوچولوت رو

سوال های مرتبط

مامان بردیا مامان بردیا ۱ ماهگی
پارت 3.دیگه دردای وحشتناک منو می‌گرفت کمرمو می‌گرفت فشار می‌آمد من فقط توخودم دردامو می‌کشیدم دوباره مامام معاینه کرد گفت آفرین شدی 5 سانت دیگه گفت پاشو باهات ورزش کنیم دیگه خدایی اول خداااا بعدم همین ماما همراه خیلی خوب بود دیگه ورزش شروع کرد باستگاه بخار رو کمرمو با دستمال خیس میکرد هی مزاشت رو کمرم گفت کمر تو هی اینور اون ور تکون بده وقتی درد داشتی منم دردام زیادشده بود هرچی می‌گفت انجام میدادم که بچمو به سلامتی تو بغلم بگیرم دیگه هی میگفت بشین پاشو وقتی درد داشتی منم انجام میدادم باز یه توپ آورد گفت بشین روش منم نشستم هی اینور اون ور میکردم دیگه خیلی انجام دادم بعد یهویی دکتری که مخواست بیاد برای زایمان اومد منو معاینه کرد گفت آفرین خوب شدی 7 سانت دیگه مامام هی ورزش انجام داد منم دردام زیاد میشد دیگه شد ساعت 7 که گفت برو بالا تخت دیگه همچنین فول شده بودم که گفت فقط زور بزن که واقعا رحمت عالی شده هی زور زدم فقط میگفتم خدایاااا کمکم کن اصلن نه جیغی زدم نه حرفی الکی فقط خدااا یاد میکردم که یهویی دکتر گفت آفرین رحمت شد10سانت ساعت7ونیم که یه دردایی منو گرفت گفت زوربزن هم توکل به خدااا دوسه تا زور زدم فقط دهنمو بسته میکردم محکم زور میزدم که گفت آفرین بچه داره میاد که که زوره آخری بچمو اومد دیدم مامام بادکتر گفتن ببین بند ناف دور گردن بچت بود یعنی وقتی دیدم با صدای بلند گریه کردم فقط خدااا رو صدا زدم گفتم اگه این بنده های خوبت بایاری خودت نبودن خدانکرده بچمو ازدست میدادم خیلی بد بندناف پیچیده بود فقط نگاه میکردم به مامام دکتر گریه میکردم بچمو نگاه میکردم میگفتم خدایاااا شکرت که بچمو سالم بهم دادی دیگه مامام گفت دعا کن
مامان بردیا مامان بردیا ۱ ماهگی
پارت ،2دیگه هیچی معاینه کرد گفت یک سانت باز شده من درد نداشتم دیگه تا وقتی کارامو انجام داد کاغذ بازی اینا شد همون 2دیگه باز معاینه کرد گفت بریم زایشگاه باهمون یک سانت دیگه مادرم رفت تو استراحت گاه منم باماماخودم رفتم تو زایشگاه شانس خودم مامام همون شب شیفت بیمارستان بود دیگه هیچی رفتیم تو زایشگاه من رفتم تو اتاق مامامم رفت گفت تا 4 سانت باز بشه میام رفت بیرون اتاق ولی همونجا بود دیگه یه ماما دیگی اومد سرمو وصل کرد قلب بچه رو ازاون چیزا گذاشت که همجوری بزنه دیگه رفت من همجوری که دراز کشیده بودم هی درد داشتم کم دیگه تا ساعت 3ونیم بعد اومد دوباره معاینه کرد گفت شدی 3 سانت گفت رحمت خیلی خوبه نرم عالی دیگه رفت شد ساعت 4,20دقیقه اومد یه سرم زد گفت توش داروی آمپول فشار چون کیسه آب پاره باید زودتر زایمان کنی دیگه دیگه رفت من موندم با آمپول فشاردیگه کم کم هی درد می‌آمد فقط شکم سفت میشد کمرم درد میکرد تو کشام اینا فشار می‌آمد دیگه مامام اومد معاینه کرد گفت شدی 4 سانت دیگه بود نرفت دیگه منم هی دردا زیاد میشد تا ساعت 6
مامان ایلین ماهلین❤ مامان ایلین ماهلین❤ هفته سی‌وپنجم بارداری