مامانا همسر شمام هیچ مسئولیت بچه داری و گردن نمیگیره؟؟
بچه مدام بغل منه یک ماه و نیم ک بغلش نمیموند الانم ک میمونه زیاد بغلش نمیکنه کار خونه گردن من غذا پختن گردن من کلی وزن کم کردم اینقدر بارداری و زایمان سختی داشتم
دیگه خسته شدم از این همه فشار کاری 😢😢😢

غذا درست نکن بگو بچه نزاشت مرتب ازش بخواه بچرو بگیره که به کارات برسی بچه رونگرفت توهم کاری انجام نده

مردا بچه بغلشون میخابه خوششون میاد شوهر من تاشبا بچه گریه میکنه میگه بده ببرم بخابونمش میبره توحال ی ساعتی میچرخونه میخابونه میاره میزاره سرجاش اولاش کمک نمیکرد یکی دوبار ک بچه روخابوند خوشش اومد

شوهر من تا گریه میکنه میگه بگیرش اگه بگم چند کیلو شدم باورت نمیشه من از پنجاه کیلو شدم ۳۹ کیلو😐

بله دقیقا اگه مادرشوهر هم پرشون کنه که بدتر

همسر منم همین بود با اینکه قبلا کلی کمکم بود ولی از وقتی دخترم به دنیا اومد هیچکاری نمیکرد یه روز باهاش بحثم شد یر همین موضوع بعد یادم رفت داروی دخترمو بدم بعد باهاش حرف زدم گفتم من جون ندارم نمیتونم یهو یه کار مهم یادم میره مثل همین قطره یا شبا از شدت خستگی بیدار نمی‌شدم واسه شیر یکم بهتر شد بعد اومدم مثلا دادم بهش بچه رو رفتم حموم تایم حموم و طولانی کردم بعد کم کم خودش خوشش اومد البته که بیشتر بار رو منه ولی خیلی بهتر شده

خب عزیزم شما ناخار شام درست نکن،لباسارو‌نشور،خونه رو تمیز نکن،تا بفهمه یا باید تو کارای خونه کمک کنه یا بچه داری...در نهایت همه مردا لنگه همن

ن من شوهرم کمک می‌کنه خدایی بعضی وقتام خودش غذا درست می‌کنه .کسی ک بچه میخواد باید ب فکر همه چیش باشه مگه ما مامانا گناه کردیم هم بزاییم هم کارا خونه هم بچه.خب بهش بگو بگیرش برو بزارش تو بغلش بگو می‌خوام برم حموم برم دستشویی اینطوری خودت مشغول کن بچه رو بدی دستش دیگه عادت میکنه

منم همینطورم

عزیزم منم همینم با این تفاوت که یه بچه دیگم داره پیش دبستانی هر روز هر روز کاردستی،اهان یه تفاوت دیگ هست ک من هر روز دارم چاق تر میشم ۶۵ تا بودم دو الی سه کیلو اضافه کردم