۱۹ پاسخ

مبارکه عزیزم
ان شاء الله که خوش قدم باشه


راسی عزیز از آمپول یا شیاف پروژسترون استفاده نمیکردی؟

مبارک باشه عزیزم.
پاقدمش پر خیر وبرکت باشه❤️😍

مبارک قدمش خیر باشه

واااای من از درد استخوان واژن شبا نمیتونم بخوابم رون پامم تیر می‌کشه به دکترم گفتم میگه طبیعیه دارع جا باز می‌کنه نمی‌دونم فقط خدا به خیر بگذرونه

عزیزم چرا پسرت رفت دستگاه ؟ مدفوع کرده بود ؟

عزیزم ۳۶هفته ۶روز بچه کامل از هر نظر فقط بخاطر همون ۴روز بچه رفته دستگاه

من استخوان واژنم درد میکنه به خصوص وقتی زیاد میخوابم اما هفته پیش سونو دادم سرویکسم ۳۱ بود و گفت همه چی خوبه
مگه خطرناکه ؟

اره ادم باید بره سریع دکتر
شیافی امپولی بده جلوگیری بشه از زایمان زودرس

مبارک باشه.خداروشکر با ۶سانت رفتی.من کیسه ابم سوراخ شده بود ۸صب ک رفتم ۲سانت بودم ۴و۵بعدازظهر با امپول فشار رسیدم به ۶.بعنی به خدا رسیدم تا بشم ۶.ساعت ۹شب تازه زایمان کردم.
دعا کن ایندفعه دیگه مجبور نشم زود برم بیمارستان توخونه بگذرونم بیشترشو

منم فکر کنم زود زایمان کنم از بس که استراحت ندارم و چند روزه هم درد زیر شکم دارم و انگار به مقعدم هم فشار میاد.باز خوبه شما ۳۶ هفته بودی من هنوز خیلی کوچیکه بچه ام🥲

مبارکه عزیزم زیر سایتون بزرگ بشه

۳۶هفته بودین که ناررس نیست عزیزم مبارکت باش

وای من الان دردای استخوان واژنم شروع شده کلافه شدم نمیتونم درست راه برم
چیکار کنم؟

قبلا آمپول ریه زده بودی ؟

۶سانت،😳😳😳😳😳😳😳😳دردت شدید نبود پس

درد استخون واژن منظورت کجاست منم کمر درد دارم با قسمتی که نمیدونم اسمش چیه😅اونجایی که پا و کمر به هم وصل شدن یه خطیه استخون لگن میشه یا واژن نمیدونم اونو من گاهی درد میگیره

اخی عزیزم

مبارک باشه
چرا ت دستگاه

مبارک باشه عزیزم
چند روز تو دستگاه میمونه؟

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.
مامان zhina🩷ت دلی🩵 مامان zhina🩷ت دلی🩵 روزهای ابتدایی تولد
مامان طاهر مامان طاهر ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی دوم .
پریشب با سردرد شدید رفتم بیمارستان و با ترس فشار بالا بستری کردن . دکترم گفت صبح آمپول فشارو شروع کنن . منم که یکی دو هفته رو همون دوسانت مونده بودم . خلاصه صبح شد ساعت ۶ و سرم شروع شد . همون دقایق اول دردام شروع شد ولی قابل تحمل بود . خلاصه گذشت و گذشت دردام خیلی زیاد شد ک معاینه کردن هنوزم ۲ سانت بودم . گفتن دیگ وقتشه کیسه ابو پاره کنیم . کیسه ابو پاره کردن در لحظه شدم ۶ سانت و دیگ خواستم گاز بیدردی رو بدن بهم . حالا این گاز چیه 😂😂 نفس میکشم دیگ منگ منگم انکار می‌خوام غش کنم . خلاصه درد داری ولی نمیتونی صداتو دربیاری. تا اینکه شدم ۸ سانت و دیگ گازو ازم گرفتن . ولی ی حس خیلی جالبی داشت گاز . دیگ وقتش بود فقط زور بزنم . ماما می‌گفت هرچی بیشتر زور بزنی زودتر ب دنیا میاد دیگ فقط دست توعه. منم تو اثر گاز درست حسابی نمیتونم زور بزنم و تمرکز کنم . خلاصه کل زایمانم ی ساعت هم طول نکشید ولی ی دردی بود ک صدسال از یادم نمیره 😭😭
مامان پری ماه💜
نیل ماه 🩷 مامان پری ماه💜 نیل ماه 🩷 ۱ ماهگی
سلام دخترا
منم دیروز زایدم
۳۹ هفته بودم
زایمان دوم بودم و طبیعی
زایمان اولم با امپول فشار بود زایمان دومم دردام خودش شروع شد الحمدلله ب امپول اینا نرسید
دو سه روز درد داشتم خورده خورده بود میگرف ول میکرد
شب اخر ی کمپوت اناناس خوردمو ی گل گاوزبون
ساعت ۲ شب دردام منظم شد ۶/۵ رفتم بیمارستان
گفت دوسانتی
دیگه باهمون معاینه ها ک میکردن تند تند باز میشدم
تا اومدن بستری کنن و اینا ۸ رفتم زایشگاه
۱۰/۵ بچه دنیا اومد
کلا بارداریم پیاده روی و ورزش خیلییییییی کردم
این اخریا روزی سه تا نیم ساعت ورزش میکردم
دردای زایمان قابل تحمل بود یک ساعت اخر ک کیسه آبمو پاره کرد دیگه امونمو برید نه سانت شدم ب سرعت کلا از وقتی بردنم اتاق زایمان خابوندنم رو تخت ان اس تی وصل کردن نذاشتن از تخت بیام پایین اولش با تنفس قابل تحمل بود دردا ولی بعد ک کیسه آبو زد دردا زیاد شد دیگه فشار و زور میومد و جیغ میزدم ناخودآگاه
زور میومد تو واژنم میخاس بیاد بیرون میگف زور نزن تا دکترت برسه دکتره ک رسید کلا با اومدن بچه و بخیه و اینا ک زد ی رب بالا سرم بود
بخیه هم سه چهار تا گفت خوردی ۳۳۰۰ وزن بچه
من بلد نبودم زور بدم اگه دو تا زور خوب داده بودم بخیم نمیخوردم اون لحظه انقد فشار زیاد بود و درد داشتم و زور میومد ب واژنم نمیفهمیدم چیکار دارم میکنم
میگن زایمان دوم راحت تره درست میگن
من زایمان اولم خیلی طولانی بود ۱۸ ساعت درد کشیدم
این یکی دردام تو چند روز بود ولی قابل تحمل بود مث درد پریود سی ثانیه میگرف نامنظم بود
فقط و فقط ورزشایی ک کردمو پیاده روی ها ب دادم رسید حتما با آمادگی کامل برید برا زایمان طبیعی
انشالا ب دردتون بخوره