۵ پاسخ

چرا ازت اینهمه خون رفته اخه اتاق عمل چیکارت کردن دوباره آخ عزیزم چقدر اذیت شدی

الهی بگردم چقد سختتت

از همون اول سزارین میشدی راحت تر بودی چقدر درد کشیدی خواهر😭اخه الان بیمارستانا عین غسالخونه میمونه

چرا رفتی اتاق عمل؟ چکارت کردن ؟

بعد عمل شدی یاسزارین؟

سوال های مرتبط

مامان ماه سو🌙❄️ مامان ماه سو🌙❄️ ۴ ماهگی
سلام من اومدم از تجربه زایمانم براتون بگم من سشنبه ساعت حدودا ۱ بود یهو دیدم کیسه آبم پاره شد کلی اب ازم اومد ب ماماهمراهم خبر دادم گف برو بیمارستان رفتم و اونجا معاینه شدم دیدم میگه ۵سانتی خیلی خوبه منم هنگ بودم پس چرا درد نداشتم بعد تا کارامو برسن و بستری بشم ۳ شد دوباره تو زایشگاه معاینه شدم گفتن ۴سانتی دیدن کیسه ابم خوب پاره نیس خودشون پاره کردن ک درد خاصی نداشت سر بچه خوب تو لگن نچرخیده بود اول دوتا سرم قندی برام زدن و ضربان قلب و حرکات بچرو چک کردن ماماهمرامم کلا بالاسرم بود ضربان قلب بچرو چک میکرد بعد نمیدونم ساعت ۴ بود یا ۵سرم فشار رو زدن و بهم توپ داد روش نشستم گف هروقت حس کردی درد داری تند و محکم رو توپ بپر منم همینکارو میکردم چنتا ورزش دیگه انجام دادم تا سر بچه خوب بچرخه پایین دیگه کم کم بهم زورمیومد از ۷ونیم دردام شروع شد بیشتر ورزش کردم ماساژم میدادن ک زودتر دردام شروع بشه حالا ماما میگف هروقت حس زور داشتی زور بزن تو چنتا حالت مختلف زور میزدم تااینکه دیگه کم کم فول شدم منو بردن رو تخت زایمان چند دقیقه نشد ۱۰:۲۰دقیقه بچرو گذاشتن بغلم اینم بگم یه لحظه برام سوند زدن خالی کردن ک اصلا متوجه نشدم بعدش تا برام بخیه بزنن حدودا۴۰دقیقه طول کشید بی حسی زده بودن درد نداشت ولی متوجه میشدم اخرش فقط دردم اومد ک اسپری بی حسی زد واسم بیشتر موقع بخیه زدن کلافه شده بودم یکمم حس لرز داشتم ک کم کم خوب شد خداروشکر خوب تموم شد بعدش دیگه تو زایشگاه بودم گفتن باید ادرار کنی بعد بری بخش کمپوت اناناس خوردم و ابمیوه و یکم آجیل بهم سرم هم زدن ضربان قلب و فشارمو چک کردن بخیه هامو خونریزیمم چک کردن ادرار ک کردم بعد دوسه ساعت منو بردن بخش اونجا هم یه دور معاینه کردن بخیه هامو
مامان حسنا مامان حسنا ۴ ماهگی
تجربه سزارین پارت 1
دکتر بهم گفت شب برو بیمارستان بستری شو فردا صبح عملت میکنم.منم رفتم بیمارستان پرونده تشکیل دادم بعد بهم لباس دادن پوشیدم و آنژیوکت رو وصل کردن یکم درد داشت مثل آزمایش خون بود دردش.
بعدش نوار قلب گرفتن ازم.گفتن از ساعت 12 شب ب بعد هیچی نخورم.صبح عمل اومدن بهم سرم وصل کردن و بعدش ک تموم شد لباس اتاق عمل رو پوشیدم بعد اومدن سوند وصل کنن ک اصلا درد نداشت حقیقتا من میترسیدم از سوند ولی هیچ دردی نداشت یکم حس چندشی بود ولی درد نداشتم.
بعدشم نشوندنم رو ویلچر بردنم اتاق عمل و دکتر اومد بی حسی رو بزنه دکتر بی‌حسی مرد بود و اینم درد زیادی نداشت از آمپول زدن هم دردش کمتر بود.بعد یه دقیقه پاهام گرم شد و دکترم اومد ک کار رو شروع کنه من حالت تهوع بهم دست داد و استفراغ کردم یذره.
یکمم نفس تنگی داشتم ک بعدش برطرف شد.حین عمل هم چندتایی آمپول از طریق آنژیوکت بهم زدن ک نفهمیدم چی بودن حین عمل هم هیچ دردی نداشتم.سر یه ربع بچه دنیا اومد و دو دور بند ناف پیچیده بود دور گردنش🥲دکتر نشونش داد بهم و بردن ک لباساش رو بپوشند. بعد پرستار آوردنش کنار صورتم و چسبوندش بهم تا عمل تموم شد بعدشم بچه رو دادن دستم گفتن بگیرش و بردنم ریکاوری.همونجا بهش شیر دادم و شیرم خیلی خیلی کم بود اونم همش مک میزد.یه 45 دقیقه ریکاوری بودم بعد بردنم بخش و بچه رو گرفتن ازم گذاشتن رو تخت خودش و دوتا ماما اومدن داخل و گذاشتم رو تخت خودم و بدنم رو با دستمال مرطوب تمیز کردن زیرم هم یه چیزی مثل تشک پلاستیکی پهن کردن و پوشک گذاشتن واسم و لباسم رو عوض کردن و رفتن.
مامان نی نی مامان نی نی ۳ ماهگی
پارت سوم
زایمان طبیعی
دیگ دیدم بچم توکاناله چن باریم افت داده بود قلبش وقبل ترسیدم اکسیژن ب مغزش نرسه دورازجونش فلجی چیزی بشه ایناک دلشون نمیسوزه براادم فقط دور خودشون میچرخیدن لعنت خدا ب همشون
۱۲:۱۲دقیقه دیگ زور زدم ازترسم گفتم الا بچم دورازجون میمیره گفت زورنده بهت میگم فشارنیار وسایل اماده نیس گوش نکردم اونم بدون لیدوکایین منو تا مقعدم باتیغ برش داد تمام جونم دردمیکرد تیغو ک زد حس کردم دیگ تموم شدم با دومین زورم دخترم کامل بدون اینکه سرشو بگیرن باشدت افتاد توبغل ماما نمیگرفت بچم کف سرامیکابود
امد بیرون نه گریه نه صدا ن نفس داشت باکی ضربه نفسش برگشت بردنش پاکش کنن گفتن زوره بده جفت بیاد
جفت نمیومد بعد۵دقه جفت امد .
گفتن بجت ۳۱۶۰وزنشه دستگاه هم نمیره من برا دستگاه رفته بودم اون بیمارستان ک خداروشکر احتیاج نشدفقط من زجر عالمو کشیدم
بدون سرکردن شروع کردن دوختن ومن هوار زدن ک سر کنید دوختن دیدم خونریزی شدیددارم خون داره باشدت خارج میشع عین ابشار ازم خون میرفتا دوختو پاره کردن دست کردن گفتن کله رحم پاره اس امدن بدوزن نمیتونستن منم درد داشتم نصفه دوختن بازشکافتن اخر ارشد امد گف اتاق عملو اماده کنید
ساعت ۱بود بردنم اتاق عمل اسپاینال شدم وتا۴فقط بخیه زدنم طول کشید کله زحمم پاره اس سرویکسم پاره شده از سه لایه جرخوردم وبخیه داخلیام ۱۰۰خورده ای هست بیرونیامم نمیدونم فقط تا مقعد پره بخیم
اتقدبخیم طول کشید ک سریمم رفت باز
بعد عمل رفتم ای سیو سولفات گرفتم چون فشارم بالابود
تافرداش ن بچمودیدم ن خانوادمو ۵صب رفتم ای سیو ظهر۴رفتم بخش بچمم اورده بودن لخت یه پوشک داشت بایه مای بی بی گفتم پ همراهم کو گفتن ماهمراه اجازه نمیدیم گفتم بااینهمه بخیه چحور کاربجمو بکنم گف برو اتاق خصوصی بگیر
مامان یزدان🤰 مامان یزدان🤰 ۱ ماهگی