این یه دردو دله اگه حوصله ندارید رد شید
دارم با گریه مینویسم پر از عقده و حسرت مینویسم
کلی دوا دکتر کردم صاحب بچه شدم ولی ۳ سال و نیمه رنگ خوشی ندیدم
بچه ی بی گناهم همه چیش با تاخیر بود گردن گرفتنش راه رفتنش چهار دست و پاش و ....
هر روزم پر از چالش کولیک رفلاکس تاخیر تاخیر تاخیر....
بهترین روزای بچم تو کاردرمانیا گذشت
چقد شاهد گریه کردنش بودم و غصه میخوردم چرا بچم بجای بچگی کردن انقد زجر بکشه
چرا نباید بتونه کیک تولدشو بخوره اخه چرا چیکار کرده بودم مگه
الانم ک از صبح پامیشه اسیر تمرینات کاردرمانیه
حرف نمیزنه برای یه لیوان اب دوساعت گریه میکنه
الانم که اسیر دل درد های افتضاحشیم جیغ زدنا و بی قراریاش
انقد حالم بده که میخام دیگه نباشم
شاهد نگاه های ترحم امیز همه ام
بچم درد میکشه انگاررتیکه تیکه میشم له میشم میشکنم
منم ارزوها داشتم همشون خاکستر شدن
خدایا باشه تو بردی ما باختیم....تو بردی
من تبدیل شدم به یه مزده متحرک شوهرمم موهاشو تو این یسال سفید کرد از غصه بچش
هممون نابود شدیم تو قدرت نمایی کردی😔
من ارزوهامو به خاک سپردم دیگه هم صدات نمیکنم دیگه کاری باهات ندارم ولی اون دنیا خودتو اماده کن که تو باید جواب من و مادرایی که با جیگرگوششون امتحانشون کردی بدی....همین🤛

۲۸ پاسخ

حق میدم بهت ناراحت باشی غصه بخوری. همه جوره میفهمم چ دردی داری میکشی ولی بهت حق نمیدم که از رحمت خدا ناامید بشی ببین همین خدا چجوری بلندت میکنه که خودت نفهمی چطوری مشکلاتت حل شدن

اشك منم در اومد با تايپيكت
نميدونم چه طور بايد ارومت كنم يا حتي دلداريت بدم
نميدونم حكمتش چيه
فقط از خدا ميخوام ي نشونه بهت نشون بده كه حواسش بهت هست

وای عزیزم چقد ناراحت شدم انشالله ب حق این ماه عزیز خوب میشه😭😭😭😭😭😭😭😭

خیلی سخته...خدا بهت صبر بده

چقد دلم لرزید با این پیام عزیزم ببین خدا همه رو یه جوری امتحان میکنه شما رو هم خواسته اینجوری به امتحان بکشه هیچ وقت از درگاهش نا امید نشو هیچ وقت کفر نگو این کار شیطانه همیشه بگو خدایا شکرت خدایا ممنونتم بابت امتحانت شکر شکر میاره کفر کفر اعوذ بالله من الشیطان الرجیم همیشه ذکرت باشه..هر که با خدا در افتاد بر افتاد ...عزیزم بهترینها رو برات آرزو میکنم انشالله به حق این روزای عزیز خدا دلتو شاد میکنه 🤲🤲🤲🤲🤲💚💚

چقدر حرف دلمو زدی منم بچمو با دعا و التماس از خدا گرفتم ولی از وقتی به دنیا اومده همش درگیر دکتر بودم منم بریدم خسته ام نه توان جسمی دارم نه مالی کم آوردم کم آوردم خیلی سخته یکی کم بیاره و مجبور به ادامه باشه

گلم منم مادرم با تمام وجودم درکت می کنم فقط ازت یه خواهش دارم جون بچه ت بجای ناشکری کردن و ناامید شدن از خدا هر روز که از خواب پا میشی تا شب چندبار شکر گذاری کن بابت همه چی بگو خدایا شکرت برای سلامتی خانواده ام خدایا شکرت بچه م داره خوب میشه خدایا شکرت برای رزق حلال مون خدایا شکرت برای دل خوشمون بعد از چند وقت ببین چطوری معجزه شو توی زندگیت میبینی

عزیزم پسرمنم همه چیزش با تاخیز بود ولی بدون کاردرمانی انجام داد مثلا گردن گرفتنش تا ۵،ماهگی بود و تو ۹ماهگی نشست و الانم کلمه کلمه نیگه اگه تهرانی گفتم بهت ببر پیش اشرفی سیتی کولین برا پسرم نوشت تاثیر داشت ببر انشالله نتیجه میده ام ارای و اینام مینویسه

قربون دلت عزیزم،خدا روشکر کن برای داشت کوچولوت و بدون تنها نیسی ولی هیچ تلاشی بی ثمر نمیمونه،شما ک همه کاری داری میکنی نتیجشو میبینی،خدا روشکر که راه داره درمانش،دور از جون بچه ی شما؛خیلی از کوچولوها مریضی لاعلاج دارند ک درمان نداره،تاخیر که درمان داره راه داره،یکم‌بیشتر قوی باش؛شما تنها نیسی و خیلی ها درگیرند

عزیزمم همه یه جورایی مشکلات دارند،مشکلات خیلی بیشتر و عمیقتر،ولی شما نمیبینی،بهت حق میدم،حق داری اینقد ناراحت باشی،ولی تلاشمو بکن عزیزم،همینطوری ادامه بده و ۱۰۰ تو بزار برا بچت،دکتر گفت با کاردرمانی درست میشه؟اگه گفته نمیشه حق داری ناراحت باشی،ولی اگه درست میشه‌ ادامه بده و با روی خوش و خوشحال با بچه رفتار کن چون میفهمه حال بدتو

ایشالاه بحق این روزهای عزیز بچت خوب بشه ودلتون شاد
انوقت به بزرگی خدا پی میبری صبور باش💔

عزیزدلم حق داری، خیلی سخته برا مادر و پدر، خواهر منم عین شما باکلی دعوا و درمون باردار شد، بچش بعد از دوسال مریض شد. بینایشو از دست داد، از بس عمل و بی هوش شد. عقلشم از دست رفت. خواهرم طفلک نابود شد الان بچش ۲۰سالشه.

الهی قربون دلت برم مادر درکت میکنم واقعاااا شرایط سختیه 🥺

خیلییییییی سخته میفهمم.. منم پسرم تاخیر کلامی داره، با کار درمان، گفتار درمان درگیرم.. الان یکسال میشه هنوزم کار داره.. خیلیییییی سخته منم بعضی شبها گریه کردم تا صبح بیدار موندم.. خدا کمک هممون کنه، نا امید نباش مطمئنم جواب میگیری، خانه رشد سرچ کن یه ارزیابی کنند.. خیلی تیم خوبی هستند

خدایا تو رو به بزرگیت هیچ مادری و با بچه اش امتحان نکن خدای عمر ما مادرارو کم کن رو عمر بچمون بذار... الهی بگردم برای دل پردردی ک داری عزیزم باتمام وجودم درکت میکنم 😔

فقط میتونم بگم انشالله همه مشکلاتت حل بشه😔🙏

چرا عزیزم الکی نبر کاردرمانی هر بجه های یه جوره رهام دوساله بود بردم بهداشت فقط کلگه میگفت گفت اگه خرف نزد ببر گفتادر درماتی یه ماه بعد مثل بلبل حرف میزنه انگلیسی هم ماشالله بلده الکی نبر عزیزم

دقیقا منم حال تو رو دارم
من ک دیگ باور کردم ک دیگه خدایی وجود نداره اصن الکی هی صدا میکنیم یا لاقل واسه ما نیس اون خدا

عزیزم، امیدوارم خیلی زود این تاخیرها تموم بشه و راحت درکنار هم زندگی کنید و شاهد پیشرفت های بچت باشی‌. قوی باش .درست میشه همه چیز

خیلی حق داری واقعا ادم گاهی میبره
ولی من تنها چیزی ک برای روحیه دارم وقتی کم میارم یاد اوری اتفاقای بدیه ک گذروندم یا بیا. میارم اتفاقای سخت دیگرانو ک سر گذروندن مثلا عمو و زنموم ۵تا بچه اوردم دونه دونه رفتن این اخری ک ۱۸سالش شد و داغ اخر ب جون هممون شد فقط مونده ی دختر عموم ولی نگاه میکنم ب عموم و زنموم داعون شکسته سدن ولی شخصیتا ی چیزیییی دارن ک حس خاصیه ی چیز متفاوت ی وقتایی ی چیزی میشه نتیجه زحماتت ک تهش کیفه تو مسیر میشکنط شکسته میشی ولی خوب میشه همش بگو اخرش خوبه

درست میشه بخدامیای می‌نویسی تموم شد بچم خوبه اما فقط صبرصبر

الهی عزیزم چقدر سخته واقعا ادم جیگرگوشش اذیت بشه مادر که پیر میشه
ولی خب این تاخیر رشدی که میگی درست بشو نیست؟؟
اگه درست بشو هست که ناراحتی نداره کلا بچه منم الان ۳سال و نیمشه کلا در اختیارشم و اصلا وقت ازادی برام نمیمونه همش در حاا تر و خشک کردنشم

قلبم شکستتتتت💔💔💔💔💔🥺🥺🥺🥺🥺🥺

خیلی سخت با تموم وجود درکت میکنم
الهی که خدا برا بچه ات معجزه کنه🥲

واقعا واسه یه مادر که با هزاران امید منتظر بوده و الان به جای لذت بردن داره اذیت شدن بچه شو میبینه زندگی سخت میگذره....درکت میکنم عزیزم امیدوارم جواب سختیات شادی از ته دل باشه

وای منم دلم گرفته زایمان کردم ۹ماه زحمت کشیدم پسرم فوت شد.هروی یه جوری داره امتحان میشه قربون حکمتت بشم خدا

واااای عزیزم خیلی ناراحت شدم انشالله خوب میشه کوچولوت دکترا چی میگن پس

نباشم برا دلت که این همه غصه داره 😭😭😭چشه عزیزم مشکلش چیه

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری ۳ سالگی
اینکه ترس و استرس خیلی شدیدی دارم برای بچه‌ی بعدی طبیعیه ؟ شماهم مثل من مادرین بچه خیلی دوست دارم ولی نمیدونم چرا اصلا نمیتونم بهش فکر کنم دلشوره دارم حس میکنم همه چی یادم رفته و هیچ کاری بلد نیستم و اینکه نه‌ماه میخام باوجود یه بچه ی دیگه باردار باشم حس میکنم خیلی چیز عجیبیه و حس ضعف و تنهایی میکنم . نمیتونم از حسم بگم ولی من برای پسرم اونقد ذوق و شوق داشتم سر یکماه نشده از عروسیمون آمادگی کامل داشتم و فوری باردار شدم از ته دل بودم اونقد با شوق لباس بخر سیسمونی بخر اونقد تحقیق میکردم کل بارداریم میدونستم چی بخورم چی نخورم ازین دکتر ب اون دکتر کلی به خودم می‌رسیدم همه چی عااالی گذشت با وجود تموم سختی هاش چون واقعا بارداری سختی داشتم ماه آخر کهیر زد کل بدنم تو گرما حساسیت ب جفت داشتم چهار ماه اول شبیه معتادا بودم اونقد ک حالم بهم میخورد و بد بودم گوارشم خیلی بهم ریخته بود خیلی اذیت شدم واقعا از همه نظر . حتی اصلا نفهمیدم چجوری بچمو بزرگ کردم خیلی تنها بودم از اول و باسختی بزرگش کردم اونقد لیست غذاهاشو‌ می‌نوشتم و با ذوق درست میکردم ولی بخدا الان حس میکنم بلد نیستم هیچ کاری هیچی یادم نمیاد از اون دوران . شوهرم تا اسم بچه دیگ میاره واقعا کلافه میشم اصلا فکر میکنم نمیتونم دیگه ، شماعایی ک تجربه دارین بیان بگین واقعا چیکار کنم ک بتونم یروزی باهاش کنار بیام و بخام