سلام حالتون خوبه دخترا.... خیلی از مامانا اینجا گفتن که کنترل خشم ندارن و زود عصبی میشن و از کوره در میرن ( که با توجه به این همه فشار سخت واقعا چیز عجیبی نیست ) البته خودمم اینجوری بودم و از اینکه دختر کوچولوم رو دعوا میکنم زندگیم زهر مار شده بود از عذاب وجدان از این همه حس بدی که به خودم داشتم ... ولی یه تکنیک یاد گرفتم که میخوام به شما هم بگم 😍😍😍 بچه ها من دفتر تعهد دارم هر روز تاریخ میزنم که اینجانب در فلان داریخ تعهد میدم که غضب نداشته باشم سر بچم‌ بعدشم امضا میکنم و یه نفررو هم شاهد میگیرم بهترین و حاضر ترین شاهد آقای امام زمان😍
بچه ها نوشتن خیلی خوبه از اینکه آخر شب ببینی به تعهدت عمل کردی خییییلی بهت حس خوبی میده یه حس دوست داشتنی و در آخر هم از امام زمان تشکر میکنم که تو این راه لایقم دونست و کمکم کرد که بتونم یه روز این عیب بزرگ رو نداشته باشم ...
بچه ها بهتون قوووول میدم جواب میده حتما امتحان کنید

۶ پاسخ

تاریخ**... بهترین زمان تعهد هم صبح بعد از بیدار شدنه قبل از انجام هر کاری

چقد خوب....ممنون

چقدر جالب
افرین

چه قشنگ آفرین

چه جالب بود منم از امروز حتماانجام میدم و یه سوال روزای بعد شاهد کیه ینی؟

👏👏👏👏

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۳ سالگی
سلام
مامانا من چرا حس میکنم مادر خوبی برای پسرم نیستم حس میکنم مادر کافی واسش نبودم من یه دختر تنها بودم که از بچه داری سردرنمیاوردم به هوای حرف مادرم گذاشتم بچه دار شدم ولی متاسفانه مامانم فوت کرد و من موندم بی تجربگیام که باعث شد پسرم رفتار خوبی نداشته باشه یهو پرخاشگری میکنه میاد میزنه چیزی بخاد نخریم جیغ و داد میکنه حس میکنم خودمم مادر خوبی براش نبودم الان میبینم بعضی مامانا میشینن قشنگ با بچه هاشون کار میکنن من تا به حال هیچ کاری باهاش انجام ندادم جز اینکه رنگارو یادش میدم چیزای بزرگ و کوچیک و عدد هارو میدونه ولی نه به ترتیب و اسم بعضی حیواناتو حس میکنم مادر خیلی بدی بودم واسش🥺🥺مادر کافی براش نبودم البته تقصیر اطرافیانم بوده چون مادرنداشتم تو بچه داریم دخالت کردن و همش سرزنشم میکردن باعث میشدن همش باوحرفاشون ب حوصله باشم اعصاب داغون😭😭😭😭 الانم حس میکنم من مادر کافی برا بچم نبودم مادری نبودم ک براش وقت بزارم کاش من بجای مامانم میمیردم 😭😭😭😭
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم